در شرایط امروز ایران، تحقیقات تجربی مستقل در مورد گرایشهای جنسی و آمار آن در کشور به صورت آزادانه دشوار است و بررسی این موارد در داخل کشور همواره با ترس از حکومت همراه بوده است. حساسیت دولت و مجازاتهای خشن برای روابط جنسی خارج از محدوده ازدواج در ایران، گردآوری اطلاعات در مورد تحولات رفتار جنسی را تقریبا غیر ممکن کرده است. روابط جنسی خارج از روابط زناشویی جرم محسوب میشود. موارد دیگری غیر از روابط زن و مرد به صورتی که شریعت اسلام آنرا مجاز میداند، روابط همجنسگرایانه و یا همجنسخواهانه است که در ایران به صورت تابو درآمده و حکومت ایران نیز هیچگونه نرمشی در برابر این دسته از افراد از خود نشان نمیدهد.
اما بررسی تاریخی روابط همجنسگرایانه در ایران نشان میدهد که این گونه روابط در سالهای دور در تاریخ و ادبیات ایران وجود داشته و ایرانیان نه تنها آنرا تابو نمیدانستند که در مورد آن آزادانه مینوشتند و سخن میگفتند؛ اما چرخشی که در طول تاریخ در ایران به وجود آمده، این مساله را از رفتاری که صحبت کردن از آن و اشاره به آن مجاز بوده به تابو و حتی بیماری سوق داده است. برای مثال «ناظر و منظور» منظومهای عاشقانه است که توسط وحشی بافقی سروده شده و در آن پسر وزیر که ناظر نام دارد عاشق پسر پادشاه به نام منظور میشود و حکایت آنرا میتوان در ادبیات ایران یافت. همجنسگرایی و روابط همجنسگرایانه در مکانهای زیادی همچون دیرها، کاروانسراها، حمامها و پادگانهای نظامی مشاهده میشده و از آن سخن به میان میآمده است.
محمود احمدینژاد رییس جمهوری پیشین ایران در سپتامبر 2007 در دانشگاه کلمبیا ادعا کرد که «ما در ایران مانند شما همجنسگرا نداریم». زمانی که او این کلمات را در مقابل روزنامهنگاران و سیاستمداران دنیا بر زبان آورد، تعداد زیادی از همجنسگرایان؛ همجنسخواهان و دوجنسگرایان با شرایط سختی در ایران روبهرو بودند و از ترس از دست دادن جان خود مجبور به فرار از کشور و در خواست پناهندگی در کشورهای مختلف شده بودند.
تاکنون تلاشهایی برای نشان دادن وجود همجنسگرایی در تاریخ ایران انجام شده است؛ اما اگر این مطالعات در ایران صورت گرفته و منتشر شده باشد، به سرعت جمعآوری شده است. برای نمونه کتاب «شاهدبازی در ادبیات فارسی» نوشته "دکتر سیروس شمیسا است که در سال ۱۳۸۱ در ایران به چاپ رسید؛ ولی از بازار جمع و فروش آن ممنوع شد. موضوع این کتاب معشوق مذکر در تاریخ ایران و بازتاب آن در ادبیات است و مطالب ذکر شده در این اثر دارای مستندات تاریخی انکار ناپذیر است.
كتاب شاهدبازی در ادبیات فارسی در هشت فصل و بر حسب دورههای تاریخی تدوین شده است. در فصل اول، اسمها و اصطلاحات شاهدبازی و انواع آن را مرور میکنيم. در فصل بعدی بحث در مورد صوفیان و شاهدبازی است و در فصلهای دیگر با شاعران، نمونه شعر و نثر هر دوره تاریخی آشنا میشویم. این دورهها عبارتند از: غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، تیموریان، صفویه، افشاریه، زندیه، دورهی قاجار و پهلوی.
با نگاهی به ادبیات ایران و بررسی کتاب «شاهد بازی در ادبیات فارسی» در میابیم «ادبیات غنایی ایران، ادبیات همجنسگرایی» است. اما در این موارد بیشتر از روابط مردان با مردان و یا مردان با مردان و زنان و کمتر از روابط زنان با زنان سخن به میان آمده است. برای مثال در کتاب بیهقی از عشق سلطان محمود غزنوی به ایاز یا عشق برادر سلطان محمود به غلام ترکاش طغرل سخن رفته. در دوره صفویه در برخی شهرها اَمردخانههایی دایر بود که به صورت رسمی با مجوز کار میکردند و حکومت از آنها مالیات دریافت میکرده است.
به گفته سیروس شمیسا، از آنجایی که زبان فارسی از معدود زبانهاییست که ضمیر مونث و مذکر در آن متمایز نیست، تشخیص معشوق مذکر و مونث در ادبیات و اشعار شاعران بهنام ایران به راحتی امکانپذیر نیست؛ اما با نگاهی به تاریخ ایران و وضعیت زنان در دورههای مختلف تاریخ کشور، میتوان دریافت که زنان حضور چندانی در اماکن عمومی نداشتند و توصیف معشوق با کلماتی مانند «عربدهجو» و «مست» و یا فردی که حق «عتاب» و «درشتی» با مرد داشته و نیمه شب از خانه بیرون میآمده است، اشاره به معشوق مذکر دارد.
در تاریخ تمدن نوشته ویل دورانت آمده است «در دوران هخامنشیان و ساسانیان مجازات رابطه با همجنس، اعدام بوده است». شمیسا معتقد است که همجنسگرایی در ایران باستان و در جهان عرب مسبوق به سابقه نبوده است؛ اما برخی پژوهشگران مانند «دیوید گرینبرگ» در کتاب «ساختار همجنسگرایی» به این نتیجه رسیدهاند که در ایران قبل از ظهور زرتشت، اجتماعات همجنسگرایانه وجود داشته است. هرودت نیز شاهدبازی هخامنشیان و وجود روابط همجنسگرایانه مردانه در زمان اشکانیان و ساسانیان را گزارش کرده است.
بر اساس تحقیقات سیروس شمیسا، در قدیم عاشق برای معشوق حکم پدر را داشته و او را به سر و سامان میرسانده و از او محافظت میکرده است. برای مثال در دیوان ایرج میرزا عاشق مکلف است به معشوق خود خدمت کند و برای او هم پدر باشد هم مادر. شمیسا همچنین ذکر کرده است که عشق مرد به مرد در طول تاریخ از دیدگاههای مختلف با نامهای مختلفی مطرح شده و از آن جمله است شاهد بازی، نظربازی، جمال پرستی، لواط، لواطه، اِغلام، کار، بچهبازی و ...
مهدی عقیلی نویسنده و محقق در مصاحبهای با نشریه اینترنتی چراغ عنوان میکند: «بهترین مثال برای نشان دادن روابط همجنسگرایانه را در شمس تبریزی و مولانا میتوان یافت. در شعر سعدی و حافظ نیز شاهد پسران معشوق باب طبع به شمار میروند. چندی پس از حمله مغول، وارد تاریخ جدیدی میشویم و ادبیات نیز دستخوش تغییرات فراوانی میشود. معاشیق سبک وقوع در این دوره به وضوح پسران زیباروی هستند».
«"ژانت آفاری» رییس بنیاد بینالمللی پژوهشگران ایرانی، استاد تاریخ و مطالعات زنان در دانشگاه پردو و نویسنده کتاب «سیاستهای جنسی در ایران امروز» نیز به مستندسازی مدارکی پرداخته که در آن از سابقه وجود همجنسگرایی در تاریخ ایران صحبت میشود. آفاری بر اساس مطالعات خود به این مساله میپردازد که چگونه در این رابطهها، جنبههای دیگری بین دو شریک مانند دادن هدایا، آموزش متون ادبی و روشهای مبارزه نظامی به شریک جوانتر و روابط اجتماعی با دیگران وجود داشته است. حتی گاهی مردان، پیمان برادری و شریک بودن مانند پیمان صیغه با یکدیگر میبستند.
به گفته وی پیمان خواهری و شراکت بین زنان نیز در ایران متدوال بوده و داشتن روابط عاطفی طولانی مدت اهمیت داشته است. در این نوع از رابطه، زوج همجنس، هدایایی به یکدیگر داده و با همدیگر به مکانهای مقدس سفر میکردند و گاه شب را با یکدیگر سپری میکردند. بر اساس تحقیقات وی، زنان معمولا در آخرین روزهای سال با یکدیگر پیمان میبستند و امتیازات ویژهای را بر مردان کسب میکردند.
نمونههایی که نشان از تداول همجنسگرایی در دستگاه حکومتی ایران در سالها پیش دارد، در کتابهایی با نامهای «اندرزنامه» آمده است. اندرزنامهها در مورد مملکتداری و آداب و رسوم شاهان از سوی شاه برای شاهزاده نوشته میشده که در بخشهایی از آن نیز به چگونگی روابط شاه با همسران و معشوقگان مردش اشاره شده است.
بر اساس مطالعات سیروس شمیسا، در دوره غزنوی معشوق مذکر معمولا ترکان لشکری بودهاند و ازینرو صفاتی مانند عربده جویی، بیوفایی، جفاکاری، سست پیمانی، خونریزی و ظلم جزو مختصات معشوق شعر فارسی میشود. در این میان، اَمرَد بازی به وفور میان صوفیان رواج داشته است و تنها تعداد کمی از صوفیان مخالف این عمل بودهاند. سعدی یکی از شاعرانی است که بارها از شاهدبازی و معشوق مذکر سخن به میان آورده است.
در کتاب «شاهد بازی در ادبیات ایران» آمده است که با گذشت زمان، نشان دادن تمایلات همجنسگرایانه، برخورد حکومت و قوانین تصویب شده توسط آنها در مورد همجنسگرایی تغییر میکند. برای مثال در دورهی قاجاریه میتوان به دیوان قاآنی شیرازی رجوع کرد و در آن نمونههای متعددی از «بچهبازی» را به راحتی یافت. از شاعران معروف اواخر قاجار و اوایل پهلوی نیز میتوان از ایرج میرزا نام برد که اشعارش نیاز به معرفی ندارد و سرانجام به دوران پهلوی میرسیم که در آن گرچه «شاهدبازی در دوره پهلوی هم کم و بیش رایج بوده، اما در ادبیات آن دوره منعکس نشده است و اندک اندک به سبب رشد فرهنگ و حضور زن در جامعه، از عادات و رسوم مردم رخت بربست».
در این میان نباید فراموش کرد که در ادبیات و تاریخ ایران، بیشتر به روابط جنسی یک مرد بالغ با یک نوجوان بدون ریش و سبیل اشاره شده است که این مساله ربطی به موضوع همجنسگرایی و خواستههای همجنسگرایان ندارد.
کتاب «شاهد بازی در ادبیات ایران» با وجود اینکه با اسناد مختلف سعی در نشان دادن رفتارهای همجنسگرایانه در ادبیات ایران داشت، از سوی وزارت ارشاد از بازار جمع و عرضه آن ممنوع شد. نشر چشمه نیز در سال 1391 برای مدتی لغو مجوز شد و دلایلی که برای لغو شدن مجوز انتشار کتاب برای این انتشارات از سوی بهمن دری، معاون فرهنگی وزارت ارشاد ایران عنوان شد «ترویج همجنسبازی»، «زنای با محارم»، «ارتباط جنسی میان دختران و پسران» و «توهین به مقدسات» بود. اینگونه برخوردهای حکومتی با مساله همجنسگرایی در ایران زمانی بیشتر از پیش تعجببرانگیز میشود که با مروری در ادبیات ایران، به اشعار و متون زیادی برمیخوریم که در آن به وضوح از روابط همجنسگرایانه سخن به میان آمده است و با وجود اینکه مورد پسند تمام افراد جامعه نبوده؛ اما پدیدهای شناخته شده بوده است.
جدای از اینکه در متون فارسی که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد بازخوانی و مجاز یا غیرمجاز شناخته میشود، اثری از همجنسگرایان و دوجنسگرایان و دیگر افراد با گرایشهای مختلف جنسی مشاهده نمیکنیم؛ بلکه حکومت ایران به شدت با افرادی که دارای گرایشات جنسی غیر از دگرجنسخواهی هستند، برخورد میکند. این برخوردها تا جایی پیش رفته است که احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران در گزارش خود یادآور میشود که در ایران اعضای جامعه همجنسگرایان زن و مرد، دوجنسگرا و فراجنسیتی (دگرباشان جنسی) با آزار، اذیت و مجازات ظالمانه روبهرو هستند و حقوق پایه بشری آنها، شامل حق آنان برای زندگی پایمال میشود. قانون کیفری فعلی، روابط همجنس مرضی الطرفین را جرم اطلاق میکند و ماده ۱۰۹ قانون مجازات اسلامی اعلام میدارد که «فاعل و مفعول لواط هر دو محکوم به حد خواهند شد و حد لواط در صورت دخول قتل است و کیفیت نوع آن در اختیار حاکم شرع است».
بر اساس گزارش وی، مقامات ایرانی غالبا با همجنسگرایی مانند یک بیماری برخورد میکنند و بر مجازاتهای سخت برای اعمالی که شبهه همجنسگرایانه دارند، اصرار میورزند. مدافعین حقوق بشری که از حقوق افراد همجنسگرای زن و مرد، دوجنسگرا و فراجنسیتی دفاع میکنند، غالبا مورد ارعاب و محاکمه قرار میگیرند. دکتر هوتن کیان، وکیلی که از افراد متهم به لواط و زنا دفاع میکرد، رسما با ۱۱ اتهام، شامل توهین به قوه قضاییه، جاسوسی، فاش کردن اسرار و اطلاعات طبقهبندی شده (اطلاعات مربوط به قتل زندانیان سیاسی توسط حکومت از طریق شیوههای دارویی غیر قابل کشف)، تقلب و جعل هویت روبهرو شد. بر اساس گزارشها، وی مورد شکنجه شدید، شامل بیش از ۶۰ اثر سوختگی سیگار روی بدن، مخصوصا دور اندام تناسلی و در ناحیه پا قرار گرفته است.