مجله حقوق ما/ فیروزه رمضانزاده:
براساس قانون مجازات اسلامی و آییننامه اجرایی قانون قصاص، رجم، قتل، صلب، اعدام و شلاق، مصوب ۲۸ شهریور ۱۳۷۸، پزشک در اجرای حکم قصاص به شکل غیرمستقیم نقش دارد.
در سالهای اخیر مجازات قصاص به اشکال مختلف در ایران اجرا شده و میشود. اما در اسفند ۱۳۹۳ بود که برای اولین بار رسانههای داخلی از حضور پزشک برای اجرای مستقیم حکم قصاص چشم در مجازات اسیدپاشی پرده برداشتند.
آیا این امر با اخلاق پزشکی سازگار است؟ مجله حقوق ما در این باره با دکتر محمدرضا نیاز، پزشک ساکن ایران، گفتوگو کرده است.
آقای دکتر نیاز! یک پزشک بر اساس سوگندی که یاد کرده است، در هر شرایطی موظف به حفظ حیات و سلامت بیمار است. آیا دخالت پزشک در مجازات اعدام یا قصاص، اخلاق حرفهای و سوگندنامه پزشکی را زیر پا نمیگذارد؟
من تا به حال ندیده یا نشنیدهام که برای اجرای احکامی مثل درآوردن چشم یا اسید پاشیدن پزشکی حضور داشته باشد؛ اما قطع کردن دست داشتهایم. این کارها در خود زندان انجام میشود و بعد زندانی را می آورند به بیمارستان که معمولاً به بیمارستان های مدرس یا سعادت آباد میبرند. حتی یک بار به خوبی یادم هست که میخواستند انگشتان دست یک فرد متهم به تجاوز و دزدی را قطع کنند، پیشاپیش یکی از رزیدنتهای جراحی رفته بود و گفته بود: «شما که قطع کردید، ما میایستیم انگشتان او را بیاوریم؛ میخواهیم پیوند زدن دست را یاد بگیریم.» به محل اجرا در زندان رفت و شخص جلاد انگشتان دست زندانی را قطع کرد... بعد انگشتان دست را در یخ آوردند بردند به بیمارستان. سه تا از چهار انگشت دست راست زندانی که قطع کرده بودند به دست بیماری پیوند خورد.
به هر حال بعد از انجام قصاص، فرد را برای درمان به نزد پزشک میبرند.
بله، این کارها را خودشان انجام میدهند و بعد برای جلوگیری از خونریزی، اول به بهداری زندان میبرند. اگر پزشک توانست پانسمان را انجام دهد و خونریزی را بند بیاورد که فبها المراد؛ اما اگر پزشک قادر به بندآوردن خونریزی و بخیه زندانی نبود، او را به نزدیکترین بیمارستان میبرند و کارهای درمانی را در آنجا انجام میدهند. در کشور عربستان هم همانطور که شاهد بوده و هستید، قطع دست توسط جلاد صورت میگیرد، پزشکی حضور ندارد، بعد که جلاد، کار قطع دست یا پا را انجام داد فرد را به بیمارستان میبرند، بخیه میشود و خونریزیاش بند میآید.
به جز مورد قصاص چشم در سال ۹۳ فکر می کنید پزشکان در ایران برای اجرای مستقیم مجازات قصاص در ایران دخالت نمی کنند؟ درست است؟
تا الان چیزی در مورد حضور پزشک به عنوان کسی که بیاید و کار انجام قصاص را انجام دهد ندیده و نشنیدهام. پزشکی که در این کار نقش دارد در واقع علاوه بر این که بر قسم پزشکی خود پایدار و ثابت نمانده و خیانت کرده از نظر ما پزشک نیست و هیچ پزشکی قبول نمیکند بیاید انگشت کسی را قطع کند یا کسی را کور کند. این دیگر یک شکل سبوعیت و وحشیگری میخواهد که در کادر پزشکی وجود ندارد. اینها خودشان این کارها را انجام میدهند؛ جلاد مخصوص دارند در زندان و بعد برای ادامه درمان یا فرد را به بهداری زندان میبرند و بعد بیمارستان.
در مورد حضور پزشکان به منظور تدارک مراقبتهای پزشکی برای مجرم قبل از اجرای مجازات، همانند تجويز آرامکنندهها چه دیدگاهی دارید؟ حضور پزشک در این مرحله اخلاقی است؟
اتفاقاً پیشتر، یک پیشنهاد داده بودم که زندانیان محکوم به اعدام را به وسیله مواد بخوابانید، یعنی ترکیبات بیهوشی به آنها بزنید، ترکیباتی که رنج نکشند و بعد بیاید اینها را قصاص کنید. درست است که یک متهم باید انگشتش قطع شود یا دستش قطع شود اما آیا نمیتوان این درد را از او گرفت؟ بیاییم اول یک آرامبخش و مسکن به او تزریق کنیم، بعد جلاد بیاید و قطع عضوش را انجام دهد. حتی اینها از انجام این کار هم خودداری کردند که مثلاً به شخص یک آمپول مسکن مثل مرفین زده شود که شخص درد کمتری تحمل کند.
به لحاظ انسانی آن محکوم میتواند یک مادهای بگیرد که درد و خونریزی کمتری داشته باشد ولی اینها در هر کاری چه در قطع اعضا و چه در اعدام، با وحشیگری و درد زیاد میخواهند آن فرد را مجازات کنند تا بقیه به نوعی با دیدن او «ماستها را کیسه کنند.»
برای مجازات اعدام هم حتی پیشنهاد کردیم که مثل بسیاری از کشورها آمپول بزنند، یعنی پزشک برود در محل، یک رگ بیمار را بگیرد اول داروی خوابآور، بعد مرفین و بعد یک دارویی که نفس را قطع میکند، فرد در خواب بمیرد بدون درد.
اگر پزشک در اجرای مستقیم قصاص اعضای بدن نقشی ندارد، پس چه کسی در تعیین محل و میزان جراحت در قصاص اعضای بدن نظارت دارد؟
این کار توسط افرادی انجام میشود که به هیچ عنوان نه آناتومی بلدند نه فیزیولوژی و نه اطلاعی از پزشکی دارند و به عنوان جلاد این کار را انجام میدهند. تنها به این دلیل که چندین سال است این کارها را انجام دادهاند، دیگر ماهر شدهاند. یعنی دست زندانی را سریع قطع میکنند و خیلی سریع مثل امدادگر اورژانس روی زخم را میپوشانند و میفرستند به بهداری زندان. تاکنون موردی که بر اثر قطع دست یا پا منجر به مرگ شده باشد، وجود نداشته است. این جلادان به توانستهاند کار خود را با ظرافت و در کمال انجام دهند و بدبخت آن پزشکی است که در درمانگاه است میآید و شروع میکند به ترمیم ضایعاتی که جناب جلاد انجام داده است.
یکی از مراحل حضور پزشک، بعد از اجرای مجازاتهای منجر به مرگ، برای انجام صدور گواهی فوت و اطمینان از مرگ محکوم است. طبق ماده ۱۹ آییننامه اجرایی احکام قصاص، پزشک صورتجلسه اجرای حکم را هم امضا میکند.
به نکته مهمی اشاره کردید، اجازه دهید به نکته قابل توجهی در مساله اعدامها در ایران اشاره کنم: در ایران اعدام به وسیله طناب دار به دو شکل انجام می شود. در یک روش گره طناب دار میافتد به پشت گردن زندانی، وقتی که گره دار بیافتد به پشت گردن موقعی که زندانی را به بالا میکشند به دلیل قطع نخاع در همان آن میمیرد.
اما در روش دیگر، اعدامی انجام میدهند که در آن از گرهای استفاده می کنند که به گره «سکسی» یا اعدام «سکسی» مشهور است، یعنی مخصوصاً در جاهایی که مردم هستند و اعدام در ملاعام انجام میشود، گره طناب دار را به سمت راست یا چپ گردن میاندازند. در این روش اعدام، فشاری که به گردن وارد میشود، باعث میشود که شخص دچار حالت کمبود اکسیژن شود. ستون فقرات فرد نمیشکند بلکه دست و پا میزند و دچار انزال مایع منی و خروج مدفوع میشود و به جای این که ظرف مدت کوتاهی بمیرد، دو تا سه دقیقه بالای دار دست و پا میزند. در اعدامهایی که در ایران اجرا میشود، این کار را میکنند تا فرد بالای دار بیشتر زجر بکشد، دچار آن حالات خراب کردن خودش شود و حالت نمایشی داشته باشد.