مجازات قتل عمد در ایران بدون در نظر گرفتن تعداد، شرایط، انگیزه، شدت خشونت و تقصیر کاری متهم، اعدام است. این درحالی است که در قوانین مترقی جهان اتهام قتل بر اساس مواردی که ذکر شده درجه بندی میشود.
برای مثال در ایران یک قاتل زنجیرهای که مرتکب چندین فقره قتل شده با فردی که در طی یک نزاع خیابانی بدون انگیزه مرتکب قتل شده و خودش نیز توسط مقتول تا سرحد مرگ مجروح شده هیچ تفاوتی از لحاظ قانون نداشته و هردو به اعدام محکوم میشوند. امری که از لحاظ بسیاری از حقوق دانان ناعادلانه است.
حدود دو ماه پیش در تاریخ ۲۵ شهریور ماه مرتضی احمدبیگیها به همراه چند محکوم دیگر در زندان رجایی شهر کرج به اتهام قتل عمد اعدام شد. وی در طی یک نزاع خیابانی با مقتول درگیر شد و هردو راهی اتاق مراقبتهای ویژه بیمارستان شدند.
در خصوص پرونده مرتضی احمدبیگیها، سازمان حقوق بشر ایران با یکی از آشنایان وی گفتگویی ترتیب داد که در زیر میخوانید:
لطفا در خصوص اتفاقاتی که منجر به قتل شد توضیح دهید؟
مرتضی و محمد (ایوبی راد) که فوت کرد هردو با هم دوست بودند، به طوری که به منزل یکدیگر هم رفت و آمد داشتند. یک روز که مرتضی و مقتول در قهوهخانه بودند، مرتضی به دستشویی میرود و مقتول یک عکس خانوادگی را از گوشی وی به گوشی خود بلوتوث میکند و همین موضوع باعث آغاز اختلاف ایشان میشود و چندین ماه نیز با یکدیگر قهر بوده و همدیگر را نمیدیدند.
در تاریخ ۱۸ تیر ماه سال ۸۹ شبی که این اتفاق افتاد مرتضی با یکی از دوستانش سوار بر موتور بودهاند که در بین مسیر در داخل یک کوچه بصورت اتفاقی محمد (مقتول) را که وی هم با یکی از دوستانش بوده است میبینند. مقتول به مرتضی میگوید پیاده شو تا امشب تکلیف همدیگر را روشن کنیم. همزمان که مرتضی از موتور پیاده میشود مقتول از زیر پیراهنش چاقویش را در میاورد. این مورد را همراه مرتضی در پرونده گفته و با توجه به محتویات پرونده برای قاضی نیز کاملاً محرز گردیده است که شروع درگیری با مقتول بوده است. مقتول اولین ضربه چاقو را از پشت به مرتضی میزند و پس از عکس العمل مرتضی، مقتول درحدود ۱۳ ضربه چاقو (با استناد به نظریه پزشکی قانونی و محتویات پرونده) به بدن وی زده بود که اولین ضربه که از پشت زده بود بسیار عمیق بود و یکی دیگر از ضربهها روی قلب مرتضی خورده است، بطوریکه طبق اظهارنظر تیم پزشکی بیمارستان شدت جراحات وارده به مرتضی نیز بسیار عمیق بوده و حتی احتمال مرگ مرتضی را نیز کم نمیدانستند.
در بیمارستان چه اتفاقاتی افتاد؟
دوست مرتضی وی را با موتور به بیمارستان انتقال داده بود ولی مقتول را به وسیله آمبولانس به بیمارستان منتقل کردند که این انتقال حدودا بیش از یک ساعت طول کشید. این اتفاق ساعت ۱۰ شب افتاده بود و انجام کارهای درمانی و بخیه زدنهای مرتضی تا حدود ساعت ۲ و نیم شب طول کشید. در حدود ساعت ۳ نیمه شب یکی از نفرات تیم پزشکی پس از مراجعت از اتاق عمل حال مقتول را خوب دانسته و اظهار داشتند که خطر رفع شده و جلوی خونریزی گرفته شده است. اما صبح که دوباره جویای حال محمد شدیم گفتند ریههایش آب آورده و در نهایت ساعت ۲ یا ۳ بعد از ظهر به ما گفتند که فوت کرده است. مرتضی را با همان وضعیت به اداره آگاهی منتقل میکنند و ۳ ماه را در آنجا گذراند و حتی در بازداشتگاه زخمهایش هم عفونت میکند.
در خصوص روند رسیدگی به پرونده مرتضی اگر ممکن است کمی توضیح دهید؟
در دادگاه که حدود یک سال بعد از بازداشت آغاز شد، دفاع مرتضی برپایه دفاع از خود بود. چون هم دعوت به درگیری از سوی مقتول بوده است و هم اولین ضربه را وی به مرتضی زده بود و هم در یک بازه زمانی مقتول مرتضی را تهدید کرده بود ولی قاضی این استدلالها را نپذیرفت و معتقد بود مرتضی سوار بر موتور بوده و میتوانست دعوت به درگیری را نپذیرد و فرار کند. حتی قاضی پرونده از خانواده مقتول خواست که رضایت دهند. وی گفت این موضوع اتفاقی بوده و به راحتی میتوانست جای شما به عنوان شاکی و متهم تغییر کند و در مثالی به مقایسه برخی از قتلها با یکدیگر پرداخت. ولی خانواده مقتول مصرانه تقاضای قصاص داشتند. پس از صدور حکم و تایید در تجدیدنظر و دیوان، توسط بازپرس پرونده دو بار تقاضای اعاده دادرسی ارائه میگردد که مورد موافقت واقع نمیشود.
در خصوص اجرای حکم و اتفاقاتی که افتاد هم لطفا توضیح دهید؟
در صبح روز یکشنبه ۲۲ شهریور ماه که خانواده برای ملاقات مراجعه کرده بودند، توسط مسئول ملاقات از انتقال وی به بازداشتگاه انفرادی و اجرای حکم تا سه روز آینده مطلع میشوند که متاسفانه در نهایت صبح روز ۲۵ شهریور ماه مرتضی را اعدام کردند.