ﺑﺮﺧﯽ از واﻟﺪﯾﻦ ﺗﻨﺒﯿﻪ بدنی را روﺷﯽ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺑﯿﺪار ﮐﺮدن، ﻫﻮﺷﯿﺎر ﺳﺎﺧﺘﻦ و ادب ﮐﺮدن ﮐﻮدﮐﺎن در راستای ﺟﺪا ﮐﺮدن آنﻫﺎ از ﺑﺪی و ﮐﺠﯽ دانسته و آن را به عنوان یک راهکار اساسی در تربیت فرزندان به کار میبرند. برخی از معلمان و مربیان مدارس نیز تنبیه بدنی دانش آموزان را حق خود دانسته و آن را به عنوان ضمانت اجرا در امر آموزش و پرورش دانشآموزان تلقی میکنند. اما آیا والدین یا معلمان به بهانه تربیت کودکان طبق قوانین حق تنبیه بدنی آنها را دارند؟ و اینکه اساسا مرزی میان تنبیه بدنی کودکان با کودکآزاری جسمی وجود دارد؟
طبق ﻣﺎده ۱۱۷۹ قانون مدنی ایران اﺑﻮﯾﻦ ﺣﻖ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻃﻔﻞ ﺧﻮد را دارﻧﺪ وﻟﯽ ﺑﻪ اﺳﺘﻨﺎد اﯾﻦ ﺣﻖ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻃﻔﻞ ﺧﻮد را ﺧﺎرج از ﺣﺪود ﺗﺄدﯾﺐ، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. به همین جهت طبق بند "ت" ماده ۱۵۸ قانون مجازات اسلامی اقدامات والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و مجانین که به منظور تأدیب یا حفاظت آنها انجام میشود، مشروط بر اینکه اقدامات مذکور در حد متعارف و حدود شرعی تأدیب و محافظت باشد جرم تلقی نمیشود. در واقع ﻣﺒﻨﺎی ﻣﺸﺮوﻋﯿﺖ ﻋﻤﻞ و عدم ﺟﺮمانگاری در این بند از ماده قانون مجازات اسلامی در ﻣﻮرد اﻗﺪاﻣﺎت واﻟﺪﯾﻦ و اوﻟﯿﺎء ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ کودکان ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺎدﯾﺐ ﯾﺎ ﺣﻔﺎﻇﺖ از کودکان اﻧﺠﺎم ﻣﯽﺷﻮد، ﺣﮑﻢ ﻗﺎﻧﻮنی است که در ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی مقرر شده و ﺑﻪ ﻣﻮﺟﺐ آن والدین ﺣﻖ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﮐﻮدك ﺧﻮد را خواهند داشت.
اما طبق ﻣﺎده ۱۱۷۹ قانون مدنی والدین به اﺳﺘﻨﺎد اﯾﻦ ﺣﻖ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻃﻔﻞ ﺧﻮد را ﺧﺎرج از ﺣﺪود ﺗﺄدﯾﺐ، ﺗﻨﺒﯿﻪ کنند ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺣﺪود ﺣﻖ ﺗﻨﺒﯿﻪ واﻟﺪﯾﻦ ناظر بر این است که اولا تنبیه ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺗﺎدﯾﺐ و ﻣﺤﺎﻓﻈﺖ و دوما تنبیه درﺣﺪ ﻣﺘﻌﺎرف ﺑﺎﺷﺪ. به همین جهت ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻮدك ﺑﺎﯾﺪ ﻏﯿﺮ ﺷﺪﯾﺪ و ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺑﺎ ﺳﻦ و ﺣﺎل او ﺑﻮده و نباید منجر به آﺳﯿﺐ و صدمه ﺟﺴﻤﯽ کودک شود. در واقع ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ باید ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﺻﻮرت ﮔﯿﺮد ﮐﻪ ﻋﺮﻓﺎ و از ﻧﻈﺮ ﻋﻘﻠﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﺎدﯾﺐ ﺗﻠﻘﯽ بشود، ﻧﻪ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺟﺮﻣﯽ شود ﮐﻪ ﻋﻤﻞ اوﻟﯿﺎء و واﻟﺪﯾﻦ ﻣﺴﺘﻮﺟﺐ دﯾﻪ شود. بنابراین حفظ سلامتی و صحت جسمانی کودک به عنوان یک اصل کلی و وارد نکردن آسیب و صدمات جسمی به کودک خط قرمز در تنبیه بدنی کودکان تلقی میشود. موضوعی که با رعایت نکردن آن حتی موجب سلب حضانت از والدین نیز میشود.
ﻣﺎده ۱۱۷۳ قانون مدنی در این خصوص میگوید: "ﻫﺮ ﮔﺎه در اﺛﺮ ﻋﺪم ﻣﻮاﻇﺒﺖ ﯾﺎ اﻧﺤﻄﺎط اﺧﻼﻗﯽ ﭘﺪر ﯾﺎ ﻣﺎدری ﮐﻪ ﻃﻔﻞ ﺗﺤﺖ ﺣﻀﺎﻧﺖ اوﺳﺖ، ﺻﺤﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و ﯾﺎ ﺗﺮﺑﯿﺖ اﺧﻼﻗﯽ ﻃﻔﻞ در ﻣﻌﺮض ﺧﻄﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﺤﮑﻤﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎی اﻗﺮﺑﺎی ﻃﻔﻞ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎی ﻗﯿﻢ او ﯾﺎ ﺑﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎی رﺋﯿﺲ ﺣﻮزه ﻗﻀﺎﯾﯿﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﯽ را ﮐﻪ ﺑﺮای ﺣﻀﺎﻧﺖ ﻃﻔﻞ ﻣﻘﺘﻀﯽ ﺑﺪاﻧﺪ، اﺗﺨﺎذ ﮐﻨﺪ." در این ماده ﺗﮑﺮار ﺿﺮب و ﺟﺮح ﺧﺎرج از ﺣﺪ ﻣﺘﻌﺎرف از ﻣﺼﺎدﯾﻖ ﻋﺪم ﻣﻮاﻇﺒﺖ ﯾﺎ اﻧﺤﻄﺎط اﺧﻼﻗﯽ ﻫﺮ ﯾﮏ از واﻟﺪﯾﻦ تلقی شده. همچنین طبق مواد ۲ و ۳ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱ هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان که موجب شود سلامت جسم یا روان آنان به مخاطره بیفتد، ممنوع بوده و مستوجب مجازات خواهد بود.
بنابراین تنبیه بدنی کودکان طبق قوانین ایران تا آنجا حق والدین است که موجب آسیب و صدمه وارد کردن به جسم کودکان نشود و سلامتی و صحت جسمانی کودکان را در معرض تهدید و خطر قرار ندهد. در غیر اینصورت حتی اگر تنبیه بدنی با قصد ﺗﺎدﯾﺐ انجام شود، ﮐﻮدكآزاری ﺟﺴﻤﯽ تلقی میشود.
بر این پایه ﮐﻮدكآزاری ﺟﺴﻤﯽ، ﻋﺒﺎرت است از ﺣﻤﻠﻪی ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﮐﻮدك ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﮐﻪ ﻣﻮﺟﺐ درد، ﺑﺮﯾﺪﮔﯽ، ﮐﺒﻮدی، ﺷﮑﺴﺘﮕﯽ اﺳﺘﺨﻮان و ﺳﺎﯾﺮ ﺟﺮاﺣﺎت و ﺣﺘﯽ ﻣﺮگ شود. ﺑﺎ اﯾﻦ وﺻﻒ آزارﺟﺴﻤﯽ ﮐﻮدك، ﻣﻨﺘﻬﯽ ﺑﻪ آﺳﯿﺐ ﺟﺴﻤﯽ ﺑﺎﻟﻔﻌﻞ ﯾﺎ ﺑﺎﻟﻘﻮهی وی ﻣﯽشود. اﯾﻦ رﻓﺘﺎر درﺣﯿﻄﻪ راﺑﻄﻪ ﻣﺴوﻮﻟﯿﺖ، اﻋﺘﻤﺎد ﯾﺎ اﻋﻤﺎل اﺧﺘﯿﺎرات ﻓﺮد ﺻﻮرت ﻣﯽﭘﺬﯾﺮد. براین اساس ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻮدﮐﺎن اصولا ﺗﻮﺳﻂ اﻓﺮادی ﮐﻪ اﺧﺘﯿﺎر ﯾﺎ ﻣﺴووﻟﯿﺖ ﻧﮕﻬﺪاری ﮐﻮدك راﺑﺮﻋﻬﺪه دارﻧﺪ و ﮐﻮدك ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ آنﻫﺎ اﻋﺘﻤﺎد دارد ﺻﻮرت ﻣﯽﮔﯿﺮد.
به همین جهت رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﮐﻮدكآزاری ﺟﺴﻤﯽ از ﺟﻤﻠﻪ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻋﻤﺪی و ﺑﺎ ﺳﻮءﻧﯿﺖ ﺧﺎص وارد کردن ﺻﺪﻣﻪ ﺑﻪ ﮐﻮدك ﯾﺎ در ﻧﺘﯿﺠﻪی اﻋﻤﺎل ﺗﺮﺑﯿﺘﯽ و ﺗﺎدﯾﺒﯽ واﻟﺪﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﻨﺒﯿﻪ ﮐﻮدك ﺻﻮرت ﻣﯽﭘﺬﯾﺮد، واﻗﻊ ﻣﯽﺷﻮد.
با این حال ﻋﺪم ﺟﺮماﻧﮕﺎری ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﻣﻮﺿﻮع بند "ت" ماده ۱۵۸ قانون مجازات اسلامی ﺷﺎﻣﻞ آﻣﻮزﮔﺎران و ﻣﻌﻠﻤﺎن ﻧﻤﯽﺷﻮد زیرا طبق ﻣﺎده ۱۱۷۹ قانون مدنی ایران تنها والدین ﺣﻖ ﺗﻨﺒﯿﻪ فرزند ﺧﻮد را دارﻧﺪ. بر این اساس طبق ماده ۷۷ آﯾﯿﻦﻧﺎﻣﻪ اﺟﺮاﯾﯽ ﻣﺪارس، ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ دانشآموزان ﻣﻤﻨﻮع اﺳﺖ. به همین جهت ﻣﻌﻠﻤﺎن، ﻣﺪﯾﺮان، آﻣﻮزﮔﺎران و ﺳﺎﯾﺮ اوﻟﯿﺎی ﻣﺪارس در ﺻﻮرت ارﺗﮑﺎب ﻫﺮﻧﻮع ﺗﻨﺒﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﺴﻤﺎﻧﯽ و رواﻧﯽ داﻧﺶآﻣﻮزان ﻣﻨﺘﺞ شود؛ ﻣﺸﻤﻮل ﻣﺠﺎزات ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺷﺪه در ماده ۴ ﻗﺎﻧﻮن ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن مصوب ۱۳۸۱ (ﺳﻪ ﻣﺎه و ﯾﮏ روز ﺗﺎ ﺷﺶ ﻣﺎه ﺣﺒﺲ ﯾﺎ ﺗﺎ ده ﻣﯿﻠﯿﻮن رﯾﺎل ﺟﺰای ﻧﻘﺪی) ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.
ﺑﺎ اﯾﻦ وﺟﻮد ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ داﻧﺶآﻣﻮزان ﺗﻮﺳﻂ ﻣﻌﻠﻤﺎن و ﻣﺮﺑﯿﺎن ﻣﺪارس ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ ﻃﺒﻖ ﺑﻨﺪ ۲۳ ﻣﺎده ۳ آﯾﯿﻦﻧﺎﻣﻪ دادرﺳﯽ اداری ﻣﺼﻮب ۱۳۴۶ - ۱۳۴۷ ﻣﻮﺿﻮع ﺗﺒﺼﺮه ﻣﺎده ۵۸ ﻣﻨﺴﻮﺧﻪ ﻗﺎﻧﻮن اﺳﺘﺨﺪام ﮐﺸﻮری ﻣﺼﻮب ۱۳۴۵ ﺧﻄﺎی اداری ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽآﻣﺪ. اما اکنون در ﻣﺎده ۸ از ﻓﺼﻞ دوم ﻗﺎﻧﻮن رﺳﯿﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺗﺨﻠﻔﺎت اداری ﻣﺼﻮب ۱۳۷۲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺗﺨﻠﻒ اداری ذﮐﺮ ﻧﺸﺪه اﺳﺖ.
ممنوعیت ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻮدﮐﺎن در اﺳﻨﺎد ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ نیز مورد توجه قرار گرفته است که از جمله آنها میتوان به اﻋﻼﻣﯿﻪی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮقﺑﺸﺮ (۱۹۴۸)، اﻋﻼﻣﯿﻪی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺣﻘﻮق ﮐﻮدك (۱۹۵۹)، ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن ﺣﻘﻮق ﮐﻮدك (۱۹۸۹)، ﻣﻨﺸﻮر آﻓﺮﯾﻘﺎﯾﯽ ﺣﻘﻮق و رﻓﺎه ﮐﻮدك (۱۹۹۰)، اﻋﻼﻣﯿﻪ اﺳﻼﻣﯽ ﺣﻘﻮقﺑﺸﺮ (۱۹۹۰)، ﻣﻘﺎوﻟﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﮐﺎر در ﺧﺼﻮص ﻣﺤﻮ ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ اﺷﮑﺎل ﮐﺎرﮐﻮدك (۱۹۹۹) اشاره کرد.
درﻣﺎده ۱۹ ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن ﺣﻘﻮق ﮐﻮدك، ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪ دول ﻋﻀﻮ در ﺟﻬﺖ ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﮐﻮدﮐﺎن در ﺑﺮاﺑﺮ ﺗﻤﺎﻣﯽ اﺷﮑﺎل ﺧﺸﻮﻧﺖ روﺣﯽ و ﺟﺴﻤﯽ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺷﺪه اﺳﺖ. و ﻣﺎده ۳۷ اﯾﻦ ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن نیز ﺑﻪ ﺗﻌﻬﺪ دوﻟﺖﻫﺎ در ﺑﺮاﺑﺮ ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﮐﻮدﮐﺎن مقابل ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ آزار ﺟﺴﻤﯽ آﻧﺎن و ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ اﺷﺎره ﮐﺮده اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ اﯾﻦ ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن، اﺳﻨﺎدی ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻣﯿﺜﺎق ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ ﺣﻘﻮق ﻣﺪﻧﯽ و ﺳﯿﺎﺳﯽ ۱۹۶۶، ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن اروﭘﺎﯾﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ۱۹۵۰، ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ۱۹۶۹ و ﮐﻨﻮاﻧﺴﯿﻮن ﻣﻨﻊ ﺷﮑﻨﺠﻪ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻏﯿﺮاﻧﺴﺎﻧﯽ ۱۹۸۱ در ﺟﻬﺖ ﺣﻔﻆ و ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﮐﺮاﻣﺖ اﻧﺴﺎن ﺑﺎ ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﻣﺠﺎزات و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﻏﯿﺮاﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﺪوﯾﻦ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮان آنﻫﺎ را در راﺳﺘﺎی ﻣﻤﻨﻮﻋﯿﺖ ﺗﻨﺒﯿﻪ ﺑﺪﻧﯽ ﮐﻮدﮐﺎن ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮐﺎر ﮔﺮﻓﺖ.