فیروزه رمضانزاده / تحریریه حقوق ما:
قسامه یکی از راههای اثبات وقوع جنایت (قتل و صدمات بدنی) در فقه اسلامی و حقوق کیفری ایران است. این روش در مواردی اجرا میشود که قاضی مورد قتل یا جراحت وارده را از موارد «لوث» تشخیص دهد؛ لوث به معنای وجود قرائن و دلایلی است که برای اثبات وقوع جرم کافی نبوده اما ظن به راست بودن آن وجود داشته باشد.
چنانچه «لوث» موجود بود، قاضی میتواند قسامه را اجرا کند. این یعنی در پروندههای قتل عمد، ۵۰ تن از بستگان ذکور شاکی و در صورت قتل شبهعمد و خطای محض، ۲۵ تن از بستگان ذکور شاکی سوگند میخورند تا ادعای او ثابت شود. در غیر این صورت، متهم قسامه را اجرا میکند و تبرئه میشود.
بنابر ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی، مصوب سال ۱۳۹۲، «قسامه عبارت از سوگندهایی است که در صورت فقدان ادله دیگر به غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند.»
قسامه از لحاظ سلسله مراتب دلیل در درجه پایینتری نسبت به اقرار و شهادت قرار دارد و براساس ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی «در صورت فقدان دلایل دیگر، توسل به قسامه جایز است.»
با این وجود، هر ساله تعدادی از متهمان به قتل با این روش، حکم اعدام میگیرند یا حکمشان اجرا میشود. گفتنی است کسانی که سوگند یاد میکنند، هیچکدام شاهد قتل نیستند، بلکه تنها بر این باورند که متهم، قاتل است.
حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم، ضمن مخالفت با اجرای روش قسامه، به مجله 'حقوق ما' میگوید: «امروز قسامه روش مناسبی برای اعلام جرم نیست و روش های بهتر علمی و کارشناسانه برای جایگرینی این روش وجود دارند.»
او در توضیح این مطلب میافزاید: «قسامه در عصر جاهلیت وجود داشته و اسلام آن را امضاء کرده است؛ اما این قانون در قرآن نیامده است و در زمان پیامبر اسلام هم مشخص نیست که این روش اجرا شده باشد. در روایات هم دلالت درستی در دست نیست.»
به گفته وی، «این نوع روشهای اثبات جرم، روش های غیبی و الهی نیستند، بلکه کاملا عرفی هستند. در زمان صدر اسلام یا پیش از اسلام در عرف عرب و جامعه آن روز، یکی از روشهای اثبات جرم این مساله قسامه بوده است.»
فاضل میبدی میافزاید: «حالا این که عدهای بیایند چند قسم بخورند تا جرمی اثبات شود، این روش در آن روزگار، معمول و معقول به نظر میرسید، ولی این که این روش همیشه حجت باشد، خیر! این طور نیست. مثل بحث عاقله است که در آن روزگار معقول بوده و دفاع هم میشده و اسلام هم امضاء کرده است، ولی در روزگار کنونی دیگر چیزی به نام "دیه عاقله" که وجود ندارد.»
این استاد دانشگاه، چنین روشهایی را روشهایی عرفی میداند که به مرور زمان هم تغییر پیدا میکنند: «امروز شما برای اثبات جرم باید راههایی را دنبال کنید که عقلای عالم بر آن تأکید میکنند. یعنی ۱) روش اثبات جرم، و ۲) مجازات مجرم، هیچ تعبدی، غیبی و دینی نیستند. روشهایی کاملاً عرفی و عقلایی هستند. همچنین امروز شما به جای "دیه عاقله"، دیهای دارید که نام "عاقله" بر آن گذاشته نمیشود. بنابراین در دادگاههای امروز از چنین روشهایی دفاع نمیشود و به آنها عمل نمیشود.»
حجتالاسلام فاضل میبدی در پاسخ به پرسش 'حقوق ما' در مورد اجرای دو اعدام در سال گذشته با استفاده از روش قسامه، میگوید: «این روش غلط است، من نمیدانم در این دو اعدام از این روش استفاده کردهاند یا روش دیگری اجرا کردهاند، ولی امروزه شما روشهای اثبات جرم زیادی میتوانید داشته باشید که علمیتر، دقیقتر و کارشناسانهتر هستند که اکنون دنبال میشوند. مثلاً برای اثبات دزدی روشی بوده که طرف میآید و اقرار میکند و برای مثال چند نفر بیایند و شهادت بدهند، ولی در روشهای امروز اگر کارشناسی از طریق شناخت اثر انگشت بر روی مثلاً قفل یا کلید، جرمی را ثابت کند، نمیتوان گفت این روش مورد قبول اسلام نیست. خیر! این روش هم قابل اجرا است و هر روشی در طول زمان تغییر پیدا میکند.»
این پژوهشگر دینی با اشاره به این که قسامه در سال ۱۳۹۲ نیز در قانون مجازات اسلامی وجود دارد، میگوید: «در میان فقها نیز بر سر این مسأله اختلاف زیادی است، اما اگر قرار باشد قسامه اجرا شود در شرایطی اجرا می شود که قاضی گمان دارد قاتل کیست ولی علم قطعی ندارد، لذا قسامه را به کمک میگیرد. البته منکر قتل هم میتواند با قسامه از خود دفع اتهام کند.»
به گفته حجتالاسلام محمدتقی فاضل میبدی، «در هر روشی که ما به یقین برسیم که جرمی واقع شده است، عقلا هم چنین روشی را قبول میکنند و معمول است. بنابراین اگر ما بتوانیم از راه دیگری ثابت کنیم که فردی قتلی مرتکب شده است، نباید به سراغ روشهایی رفت که در صدر اسلام معمول و متداول بودهاند.
بنابراین به نظر من این بحث "قسامه" اساساً روشی نیست که بتوان از آن دفاع کرد. امروز عقلای عالم روش های دیگری دارند و پیشنهاد میدهند، مبنایی که من خودم دارم این است که احکام جزایی و کیفری اسلام مثل احکام تعبدی مثل نماز و روزه نیستند، احکامی عرفی و عقلایی هستند. روشهای اثبات جرم، روشهایی عقلایی هستند و باید دید که عقلای روز در این زمینه چه میگویند.»