اسیدپاشی: قتل بدون مردن

9 ژوئیه 2019، ساعت 14:05

اسید پاشی در دنیا قدمتی بیشتر از ۱۵۰ سال دارد و در ایران دارای تاریخچه‌ای بیش از ۶۰ سال است. انتقام‌جویی بسیار خشنی که در نتایج و آثار کم از قتل و نابودی قربانی ندارد. قربانیان اسیدپاشی، هم مردانند و هم زنان اما به دلایل بسیار زنان آمار بزرگتری در میان قربانیان اسیدپاشی دارند. اسیدپاشی به زنان در بسیاری از موارد ریشه در مردسالاری و قوانین نابرابر و تبعیض آمیز دارد و در کشورهایی مانند ایران که نظام نابرابر بر شوون مختلف زندگی حاکم است، به یک روش نسبتا مرسوم برای ساقط کردن زنان از هستی به دست مردان زندگی‌شان تبدیل شده است. اسیدپاشی جرمی است که می‌توان آن را  از زاویه‌های گوناگون بررسی کرد. از نظر حقوقی، اسیدپاشی را از جرم‌های علیه اشخاص قلمداد می کنند: زیرا شامل تعرض و آسیب به تمامیت جسمی بزه دیده است که در پاره ای موارد، حتی می‌تواند به مرگ او بینجامد. به این ترتیب، اسیدپاشی به طور عمده، جرم خاصی است که در طبقه ضرب و جرح و قتل قرار می‌گیرد. 

اما از دیدگاه جرم شناسی، اسیدپاشی در ردیف جرم‌های خشونت بار است، چون شیوه ارتکاب آن مستلزم کاربرد اسید به عنوان وسیلۀ ارتکاب جرم و همچنین نشانه خطرناک بودن فرد بزهکار است که با خشونتی شدید علیه قربانی خود عمل می‌‌کند.

در تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده، مشخص شده که مرتکبان اسیدپاشی، به طور معمول، دارای مشکلات فیزیکی، روانی و اجتماعی اند. تیپ شخصیتی مرتکبان اسیدپاشی در روان‌شناسی و روان‌پزشکی جنایی «بزهکاران دارای حالت‌های خطرناک وخیم یا حاد» طبقه بندی شده و نوع و شدت رفتار ارتکابی آنان نمایان گر شخصیت مجرمانه آنهاست که در جرم‌شناسی بالینی به طور معمول جزو درجه‌های شدید حالت خطرناک قرار می‌گیرد. 

ا‌ز نظر جامعه‌شناسی نیز مرتکبان اسیدپاشی اغلب به طبقه‌های پایین، فرودست و فقیر جامعه تعلق دارند که افزون بر مشکلات اقتصادی از مشکلات فرهنگی و خانوادگی مانند بیسوادی، کم‌سوادی، ناهنجاری‌های خانوادگی و به طور کلی، فقر فرهنگی رنج می‌برند.

با در نظر گرفتن این ویژگی‌‌ها جای تعجب ندارد که اسیدپاشی علاوه بر جنبه خصوصی و شخصی، جنبه عمومی هم دارد و به دلیل همین ویژگی‌ها اطلاع رسانی درباره آن هم در افکار عمومی وحشت ایجاد می‌کند و هم به شدت روان جامعه را آزار می‌دهد.  

جبران خسارت‌های جسمی و روانی فرد بزه دیده در اسیدپاشی محال است و به همین دلیل است که به نظر می‌رسد پیشگیری از وقوع چنین جرمی مانند سایر جرایم، از مجازات آن به حال جامعه مفیدتر است.

نظام قضایی ایران هم با توجه به فراوانی این جرم و برای کاستن از اثرات روانی و اجتماعی آن از مدت‌ها قبل به فکر تشدید مجازات اسیدپاشان بوده و اخیرا با تصویب طرح تشدید مجازات اسیدپاشی خواسته تا این جرم را کنترل کند هرچند به دلیل تمایل سیستم قضایی ایران، با در نظر گرفتن مجازات اعدام برای مرتکبینی که تولید وحشت می‌کنند، بر جرایمی که مجازات اعدام در پی دارند، افزوده است. 

در این میان آنچه که اغلب مغفول می‌ماند، زمینه‌های اجتماعی موضوع است که به نوعی فرهنگ اعمال خودسرانه مجازات به شکل انتقام‌جویی را به بهانه‌هایی مانند غیرت و ناموس و امر به معروف و نهی از منکر، مجاز می‌شمارد و به شکل تلویحی به آن مجوز می‌دهد. فرهنگی که در آن سرنوشت افراد به ویژه زنان به دست اشخاصی می‌افتد که به عنوان ولی و صاحب اختیار و گاه به عنوان نیروهای خودسر اعمال قانون و اخلاق، به خود اجازه می‌دهند با پاشیدن اسید بر چهره کسی، امکان حیات اجتماعی را برای همیشه از او بگیرند.

در این شماره مجله حقوق ما ابعاد گوناگون این موضوع و قانون جدید تشدید مجازات اسیدپاشی بررسی شده است.