تنظیم قانون اساسی جمهوری اسلامی؛ روحانیون «مکار» و بازرگان

27 آوریل 2021، ساعت 9:19

جواد عباسی توللی:

در آستانه سقوط نظام پادشاهی درایران، یعنی در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۷، «دولت موقت انقلاب اسلامی ایران» به‌دستور روح الله خمینی، اولین رهبر جمهوری اسلامی و توسط مهدی بازرگان، مؤسس حزب نهضت آزادی ایران و از فعالان سیاسی شناخته شده در آن دوران تشکیل شد.

بازرگان پس از تشکیل کابینه از طریق احمد صدر حاج‌ سیدجوادی، وزیر وقت کشور در دولت موقت، به عبدالکریم لاهیجی، ناصر کاتوزیان، محمدجعفر جعفری لنگرودی و حسن حبیبی به‌عنوان چهار حقوق‌دان مأموریت داد تا پیش‌نویس اولیه قانون اساسی جمهوری اسلامی را تدوین کنند.

به‌نحوی‌ که این چهار حقوق‌دان در سال‌های پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در مصاحبه‌های خود اعلام کرده‌اند، پیش‌نویس اولین قانون اساسی ایران پس از انقلاب اسلامی، اقتباسی از قانون اساسی مشروطیت و قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه بوده که در آن خبری از «اصل ولایت فقیه» و «تشکیل مجلس خبرگان رهبری» نبوده است.

بنا بر گزارش‌های منتشر شده و دیگر اسناد موجود، این پیش نویس بیش از همه به‌کوشش حسن حبیبی در سال‌های پیش از انقلاب و در زمان سکونت او در فرانسه تهیه شده بود و سه حقوق‌دان دیگر تنها حدود یک‌ماه روی مفاد آن کار کرده و سپس برای تصویب، به دولت موقت تحویل داده بودند.

هرچند پیش نویس قانون تهیه شده توسط این حقوق‌دانان بعدتر و به‌دستور روح الله خمینی دچار تغییرات زیادی شد اما نهاد «شورای نگهبان» و حضور «نمایندگان مراجع تقلید شیعه» در نهاد یاد شده، از مفاد لحاظ شده در این پیش‌نویس بود که بعدتر هم با اعمال تغییراتی، به شکل امروزی خود درآمد.

در نهایت و با در نظر گرفتن تمام تغییرات اعمال شده در متن پیش‌نویس توسط روح الله خمینی و همراهان او، «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۷ اصل تصویب شد و سپس در آذرماه همان سال با برگزاری یک همه‌پرسی، بیش از ۹۸ درصد از کل آراء عمومی را کسب کرد.

شیرین عبادی، حقوق‌دان، مدافع حقوق بشر و برنده جایزه نوبل صلح، در زمان انقلاب ۵۷ حدود ۳۱ سال داشت و پیش از انقلاب حدود هشت سال به‌عنوان قاضی دادگاه در ایران مشغول به‌کار بود. پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی هم او مدتی به‌عنوان کارشناس دادگستری فعالیت داشت و سپس به‌عنوان وکیل، دفاع از پرونده چند تن از مخالفان سیاسی را برعهده گرفت. او اکنون در خارج از ایران زندگی می‌کند.

شیرین عبادی همچنین از جمله طرفداران روح الله خمینی بود که اندکی پس از انقلاب ۵۷ به یکی از منتقدان او تبدیل شد.

این مطلب در شماره ۱۴۱ مجله حقوق ما منتشر شده است. برای خواندن مجله، کلیک کنید

حقوق ما بررسی بیشتر روند تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، با طرح چند پرسش به سراغ شیرین عبادی، به عنوان یکی از شاهدان رویدادهای انقلاب ۵۷ و چگونگی شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی رفته است.

 

حقوق ما: لطفا ابتدا از روند تصویب قانون اساسی و چگونگی شکل‌گیری مجلس خبرگان قانون اساسی بگویید. قانون اساسی چگونه به‌تصویب رسید؟

شیرین عبادی: تا جایی که به‌ یاد می‌آورم، قانون اساسی ایران به صورت یک پیشنهاد توسط تعدادی از حقوق‌دانان از جمله ناصر کاتوزیان، عبدالکریم لاهیجی، حسن حبیبی و محمدجعفر جعفری لنگرودی تنظیم شد و مهدی بازرگان آن را به [روح الله] خمینی داد. قانون یاد شده، نسبت به قانون اساسی فعلی، پیشرفته‌تر و دموکراتیک‌تر بود و در آن از اختیارات ولی فقیه به‌شکلی که امروز شاهد آن هستیم، خبری نبود. خمینی هم در ابتدا این قانون را تأیید کرد.

مهدی بازرگان مرد شریفی بود اما به‌عنوان یک سیاست‌مدار، از مکر روحانیون اطلاعی نداشت. او به خمینی اصرار کرد، از آنجایی‌که به مردم وعده داده‌ام که بنا بر وظیفه، انتخاباتی را برای تعیین نمایندگانی جهت تدوین قانون اساسی برگزار کنم، پس باید نمایندگانی تعیین شوند تا پیش نویس قانون جدید را ما به مجمع نمایندگان برده تا اگر خواستند تغییراتی بدهند و سپس مصوبه آن مجمع را به رفراندوم خواهیم گذاشت. بدین ترتیب مقرر شد انتخاباتی برای تعیین چند نماینده جهت نوشتن قانون اساسی جدید برگزار شود.

باید توجه داشت که در ابتدای سال ۱۳۵۸ و با در نظر گرفتن آن اوضاع نا به سامان سیاسی، مردم هنوز به خمینی اعتقاد داشتند و نگاهشان به دهان خمینی بود تا ببینند چه افرادی به او نزدیک‌ترند. از فیلم مصاحبه‌هایی که در روز رأی گیری از مردم گرفتند، می‌توان دید که عده‌ای می‌گفتند ما به هرکس که آقا دوست داشته باشد، رأی می‌دهیم. 

از طرف دیگر، با توجه به اینکه صندوق‌های رأی گیری تحت مدیریت افراد نزدیک به خمینی بود، بی اطلاعی بسیاری از رأی دهندگان باعث شد لیست افراد مورد پسند روحانیون به‌ویژه خمینی، به مردم ارائه شود و آنها را تشویق کند تا به این لیست رأی بدهند.

بدین ترتیب، مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل شد. اکثریت مجلس جدید، روحانیون تندرویی بودند که اصول مدنظر خود را در قانون اساسی فعلی منعکس کردند.

البته در همین اثنا، افرادی هم در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور داشتند که با اصل ولایت فقیه و اختیارات بی حد حصر او مخالف بودند و مخالفت خود را هم ابراز کردند اما متأسفانه در اقلیت بودند و در نهایت رأی اکثریت به‌صورت قانون درآمد و به رفراندوم گذاشته شد. طبیعی است که همه مردم در آن زمان حوصله خواندن این قانون را نداشتند و حتی اگر می‌خواندند هم متوجه ظرافت‌های حقوقی قانون جدید که چطور می‌تواند در تعیین سرنوشت همه موثر باشد، نمی‌شدند. بنابراین رأی گیری انجام شد و قانون اساسی بدین صورت بیرون آمد.

حقوق ما: اشاره کردید به اینکه چه در مجلس خبرگان قانون اساسی و چه از طرف نیروهای سیاسی دیگر، نسبت به متن قانون اساسی‌ای که به رأی گذاشته شده بود، اعتراضاتی انجام شد. این اعتراضات چگونه بود؟ آیا مخالفان متن قانون اساسی در سال ۱۳۵۸، به‌صورت عملی هم اقداماتی انجام دادند؟

عبادی: اگر منظور شما اعتراضات خیابانی یا تحصن این افراد در مکان‌های مشخصی است، تا جایی که من به خاطر دارم، خیر. از این دست اقدامات انجام ندادند. جو سیاسی در آن زمان به‌گونه دیگری بود و عده‌ای از مردم فکر می‌کردند خمینی قرار است ایران را بهشت برین کند.

حقوق ما: نقش احزاب و گروه‌های دیگر چه بود؟ برخی می‌گویند اعضای حزب توده در بسیج کردن مردم برای رأی دادن به قانون اساسی و حتی کمک به تثبیت سیاسی خمینی نقش زیادی داشتند، شما به‌عنوان یک حقوق‌دان که در بسیاری از رویدادهای پس از انقلاب ۵۷ حضور داشتید، آیا این موضوع را تأیید می‌کنید؟

عبادی: من در آن زمان جزو هیچ‌یک از گروه‌هایی سیاسی نبودم و از زد و بند احزاب سیاسی با خمینی اطلاع زیادی ندارم اما به‌طور کلی باید بگویم حزب توده در تثبیت جمهوری اسلامی نقش بسیار مهمی داشت. چرا که اعضا و هواداران این حزب تصور می‌کردند دشمن اصلی آمریکاست و از آنجایی‌که خمینی و همراهان او علیه آمریکا بودند، از خمینی پیروی می‌کردند. از طرف دیگر اعضای حزب توده فکر می‌کردند روحانیون قادر به ادامه حکومت نخواهند بود و بعدا می‌توانند به‌راحتی حکومت را از آنها گرفته و به قبضه خود درآورند. به‌همین دلیل توده‌ای‌ها هیچ‌وقت اعتراضی به خمینی نمی‌کردند و از آنجایی‌که معتقد بودند وحدت کلمه را به‌هیچ‌وجه نباید برهم زد و موجب تضعیف خمینی شد، حتی گاهی اوقات برای پیشبرد سیاست‌های او، پیشگام هم می‌شدند.

به‌عنوان مثال قبل از اینکه حجاب، طبق قانون، اجباری شود و زمانی که زنان در سایر احزاب هنوز روسری سر نمی‌کردند، حزب توده به زنان عضو این حزب اعلام کرده بود روسری بپوشند. حزب توده در حقیقت اولین حزب سیاسی بود که پوشیدن رو سری را به خمینی پیشنهاد داد و از اعضای خود خواست حجاب داشته باشند.

حقوق ما: شما در زمان وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷، قاضی دادگاه بودید. به‌فاصله چند ماه پس از انقلاب، قانون اساسی جدید تصویب شد که به‌موجب آن رهبر جمهوری اسلامی به اختیارات ویژه‌ای، از جمله دخالت در قوه قضاییه دست یافته بود. اقدام حقوق‌دان‌ها و نهادهای حقوقی مستقل در آن زمان چه بود؟ آیا اساسا اعتراضی علیه اختیارات رهبری شکل گرفت؟

عبادی: اعتراضات قضات دادگاه‌ها و حقوق‌دان‌ها به‌طور کلی به‌صورت پراکنده و نوشتن مقالات و سخنرانی‌ها انجام می‌شد اما جو سیاسی در آن دوره به‌گونه‌ای بود که هیچ‌کس توجه نمی‌کرد و اکثریت تحت نفوذ خمینی و سایر روحانیون تندرو برنامه‌های خود را پیش بردند.

به‌دنبال تغییرات اعمال شده در قانون اساسی ایران در سال ۱۳۶۸، شورای عالی قضایی از نظام قضایی کشور حذف شد و اختیارات آن شورا به رئیس قوه قضاییه واگذار شد. این مسأله باعث شد که قوه قضاییه در حال حاضر به این صورت اداره شود که رئیسش را رهبر هر پنج سال یک بار تعیین کند. این موضوعی بود که در جریان اصلاحات سال ۱۳۶۸ به قانون اساسی اضافه شد.