پدر آرمان عبدالعالی: شاهد داشتیم که غزاله زنده بود/ سازمان حقوق بشر ایران خواستار تشکیل هیات حقیقت‌یاب شد

24 نوامبر 2021، ساعت 14:39

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۳ آذر ۱۴۰۰: پدر آرمان عبدالعالی، کودک مجرمی که سحرگاه امروز در زندان رجایی‌شهر کرج اعدام شد، به سازمان حقوق بشر ایران گفت که از نظر او دست‌هایی در کار بود که حقیقت پرونده هرگز روشن نشود. کامیار علی عبدالعالی در گفت‌وگو با سازمان حقوق بشر ایران گفت که دو شاهد برای این پرونده وجود داشت اما دادگاه حاضر نشد حتی اظهارات آن‌ها را بررسی کند.

کامیار علی عبدالعالی گفت: «تمامی نقایص پرونده را فریاد زدم، به رسانه‌های داخلی گفته بودم اما افرادی گفتند ممکن است با انتشارشان طرف شاکی تحریک شود و به مصالحه تن ندهد.»

از سوی دیگر، سازمان حقوق بشر ایران خواستار تشکیل یک هیات حقیقت‌یاب بی‌طرف و مستقل برای مرور پرونده آرمان عبدالعالی شد. محمود امیری‌مقدم در این باره گفت: «نکته اول این است ‌که آرمان به خاطر اتهامی اعدام شد که در زمان انتساب به او، زیر ۱۸ سال سن داشت. این خود نقض قوانین بین المللی است. اما نکته مهم دیگر این است که آرمان از دادرسی عادلانه برخوردار نبود. حکم اعدام بر مبنای اعتراف زیر شکنجه اخذ شده بود و شواهد و مدارک معتبر دیگری دال بر مجرمیت او وجود نداشت. گفته‌های پدر آرمان مبنی بر بی‌توجهی به اظهارات شهود و سایر مدارک، باید توسط یک هیات حقیقت‌یاب مستقل تحت بررسی قرار گیرد و تمامی متخلفان در این پرونده مسوول شناخته شوند.»

پدر آرمان عبدالعالی گفت در این هفت سال به رسانه‌های خارج از کشور جواب نداده و امیدش به دستگاه عدالت در کشور بوده است اما عدالتی در مورد فرزندش اجرا نشد زیرا «دست‌هایی در کار بود که نمی‌خواست حقیقت سرنوشت غزاله مشخص شود.»

پرونده پر از ابهام آرمان و غزاله

سال ۱۳۹۲، زمانی که آرمان عبدالعالی ۱۷ ساله و دوست دخترش غزاله ۱۹ ساله بودند، با هم درگیر شدند و سپس غزاله ناپدید شد. آرمان مدت ۷۴ روز در سلول انفرادی نگه داشته شد، زیر ضرب و جرح قرار گرفت و سرانجام «اعتراف» کرد که او را کشته است. جسد غزاله هرگز پیدا نشد.

بر اساس همین اعتراف، حکم قصاص نفس صادر شد. قرار بود که دی ماه ۱۳۹۸ این حکم به اجرا درآید. ولی پیش از اجرای حکم، وکیل آرمان متوجه شد بعد از تاریخ تشکیل پرونده برای غزاله (مقتول) در دانشگاه برگه مرخصی به نام او صادر و دفترچه بیمه‌اش هم تمدید شده است، به این ترتیب با اسناد به‌دست‌آمده درخواست اعاده دادرسی کرد و پذیرفته شد.

با این حال، در روند دادرسی به اظهارات و مدارکی که وکلای آرمان ارائه کردند توجهی نشد. پدر آرمان به سازمان حقوق بشر ایران گفت: «دو شاهد داشتیم که غزاله را پس از تاریخی که می‌گفتند به قتل رسیده، دیده بودند. آن را به دادگاه ارائه کردیم ولی با تمسخر گفتند با پنج‌هزار تومان هم می‌شود شاهد خرید. خب! دست‌کم بررسی می‌کردید؛ یا راست می‌گفتند یا دروغ، که روشن می‌شد. آرمان را به دار کشیدید اما اگر روزی غزاله پیدا شود چه خواهید کرد؟ این است دستگاه عدالت علی؟»

او افزود: «من نمی‌خواستم با رسانه‌های خارجی صحبت کنم. به فکر آبرو و عزت کشورم بودم و هستم. اما مجبورم حرف بزنم که جوانان دیگر، کودکان دیگر، قربانی نشوند. به رسانه‌های داخلی گفته بودم اما افرادی گفتند ممکن است طرف شاکی تحریک شود و به مصالحه تن ندهد. من مطمئنم دست‌هایی در کار بود که نمی‌خواست حقیقت سرنوشت غزاله مشخص شود.»

گفتنی است وکیل آرمان، پیشتر در یک مصاحبه اعلام کرده بود که میله بارفیکس که آرمان در هنگام بازداشت «اعتراف» کرد غزاله را با آن به قتل رسانده، هیچ‌گاه مورد بررسی کارشناسی قرار نگرفته است.

 

چگونگی اجرای حکم یک کودک‌مجرم

آرمان عبدالعالی، متولد ۱۹ اسفند ماه ۱۳۷۴ بود و در زمان ارتکاب قتل انتسابی در سال ۱۳۹۲ تنها ۱۷ سال سن داشت.

طی هفته‌های گذشته، کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل متحد خواستار توقف فوری اعدام آرمان عبدالعالی شدند. اعدام کودک‌مجرمان طبق قوانین و معاهدات حقوق بشری بین‌المللی، از جمله پیمان‌نامه حقوق کودک، ممنوع است.

آرمان در هفته‌های گذشته دست‌کم هفت بار به انفرادی برده شد تا حکم اعدام او اجرا شود. کارشناسان حقوق بشر این رفتار با آرمان را مصداق شکنجه می‌دانند.

محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفت: « علاوه بر تمام این‌ها، او در هفته‌های اخیر دست‌کم ۷ بار برای اعدام به سلول انفرادی منتقل و دوباره بازگردانده شده بود. در واقع، جمهوری اسلامی آرمان را زجرکش کرد و مقام های مسوول حکومت، به ویژه علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی و غلامحسین محسنی اژه‌ای، رئیس قوه قضاییه باید در مورد این جنایت مسوول شناخته شوند.»

پدر آرمان گفت: «ساعت یک و خرده‌ای شب به ما گفتند حکم اعدام انجام نمی‌شود؛ شما بروید. ما را فریب دادند و چند ساعت بعد حکم را اجرا کردند. حتی اجازه ندادند آرمان با برادر کوچک‌ترش آخرین بار ملاقات کند. آن‌ها جنایتکارانه آرمان را کشتند. در صورتی که پرونده هنوز به سرانجام نرسیده است، صبح گردن آرمان را شکستند، خفه‌اش کردند و من بالای سر جسد پسرم نشسته‌ام.»