متن سخنرانی نیکآهنگ کوثر، زمین شناس و تحلیلگر حوزه محیط زیست در نشست « عدالت در دوران گذار؛ چالشها و راهکارها » که در شهریور ماه سالِجاری به میزبانی سازمان حقوق بشر ایران در اسلو برگزارشد:
پیش از هرچیز، قدردان سازمان حقوق بشر ایران هستم که برای نخستین بار به این شکل، حقوق بشر آب و بهداشت و محیط زیست را به جامعه حقوق بشری ما یادآوری کرده است. در ابتدا باید تسلیت بگویم به همه قربانیان جمهوری اسلامی حتی پیش از تولدش از زمان سینما رکس آبادان تا کشته شدگان پرواز ۷۵۲ و کشته شدگان یک سال اخیر. اما یک تسلیت هم بگویم به جامعه کشاورز ایران که بسیاریشان به خاطر بیآبی مهاجرت کردند و چون دیگر نانی نداشتند به خانوادههایشان بدهند جان خودشان را گرفتند تا شرمنده خانوادهشان نباشند.
این مطلب را در شماره ۲۰۷ مجله حقوق ما بخوانید
عنوان سخنرانی من (گذار بدون توجه به مسئله آب سراب است) است. از روزی که در دفتر رییس جمهور وقت ایران سید محمد خاتمی به او درباره وضعیت مدیریت منابع آب و سرنوشت آبخانهای کشور هشدار دادم و خودم را در معرض سرکوب رسانهای و دولتی بیش از پیش قرار دادم تا امروز ۲۲ سال میگذرد. در این چند دهه دیدهایم سیاستهای دوران جنگ، سازندگی، آبادگران، اعتدالیون، رئیسیون و غیره چه بر سر منابع آب و خاک کشورمان آورده است. دوران حیات جمهوری اسلامی مترادف است با دوران ممات دریاچهها، تالاب، رودخانهها، منابع آب زیرزمینی، حیات وحش ایران و مراتع و جنگلها. با افزایش جمعیت و افزایش مصرف آب، منابع تجدیدپذیر کشور به نسبت جمعیت کاهش زیادی داشته و با تشدید تاثیر تغییرات اقلیمی و تغییر نظام بارندگی از برف به باران، شرایط بسیار سختتر هم خواهد شد. اما ما چشمانمان را بستهایم و دوست داریم آرزو کنیم در موقعیت دیگری هستیم اما نیستیم.
اگر درباره گذار به آینده ایران حرف میزنیم، نادیده گرفتن وضعیت آب و نان مردم و تغییرات شدید محیط زیستی نشانه بیتوجهی ما به واقعیت سرزمینمان است. وقتی بیشتر فعالان نمیدانند بهرهمندی از محیط زیست سالم یک حق بشری است و اکثر سیاسیون نمیدانند بحث آب و بهداشت و محیط زیست سالهاست جزو حقوق بشر است باید فاتحه بسیاری از گروههای سیاسی را پیش از تشکیل و اثرگذاریشان بخوانیم.
عدالت انتقالی آیا بدون مدیریت عادلانه آب میسر است؟ لطفا چند روز خود را از خوردن آب و سیستم بهداشتی خانهتان محروم کنید ببینید آیا دوام میآوردید. به قولی میگویند از آب و آفتابه خود را محروم کنید تا بدانید بدون آب زیست میسر نیست.
خانوم شیرین عبادی به درستی به تامین مسکن یک میلیون پناهجوی سوری که بیخانمان شده بودند در چارچوب عدالت انتقالی اشاره کردند اما آیا میدانید علت مهاجرت یک میلیون انسان از استان حسکه سوریه بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ بیآبی بوده است؟ و اگر دولت اسد به آنها رسیدگی میکرد شاید جنگ داخلی سوریه اتفاق نمیافتاد. اگر از عدالت انتقالی در دوران گذار حرف میزنیم اول ببینیم چه بر سر مملکت خودمان آمده تا بعد برویم سراغ آقای درمانوویچ که ما را درمان کند. از روزی که پادشاه ایران برای مذاکره و یافتن راههایی برای توسعه کشور در سال ۱۹۴۹ به آمریکا رفت و با سد عظیم (هوور) آشنا شد و تحت تاثیر قرار گرفت زمان زیادی میگذرد. از آن زمان با کپی پیست، توسعه ناپایدار در ایران شکل گرفت و سرعت یافت. اصل چهار ترومن و اصلاحات ارضی مقدمهای بود برای نابودی سفرههای آب زیرزمینی و خاموشی قناتهای ایران. البته ممکن بود حکومت وقت جلوی خطاها را بعدا بگیرد یعنی از سال ۵۷ به بعد میتوانستند کارهای درستی انجام دهند اما نشد.
بیعدالتی در حوزه آب بعد از انقلاب با قوانین اشتباه و خطای حکمرانی تشدید شد. بعد از انقلاب گرچه مقامهای انقلابی به نفی همه آنچه شاه مرتکب شده بود پرداختند اما بسیاری از سران دولت که از مناطق خشک آمده بودند تشنه سازههای عظیم شدند و این تشنگی را به رای دهندگان هم منتقل کردند. فراموش نکنیم نتایج ارزیابی اثرات محیط زیستی یک سد مستقل اگر مثبت باشد میتوانیم سد را بسازیم. اما کدام یک از ارزیابیها انجام شد برای اینهمه سدی که در کشور ساخته شد. آیا این سدها برای بالادست و پایین دست اثر مثبتی برجای گذاشت؟
وقتی جمعآوری آب در یک آب انبار بزرگ گرانقیمت به نام مخزن سد همه مشکلات را حل نکرد تازه به فکر انتقال آب افتادند. البته انتقال آب بین حوزهها از زمان راهاندازی پروژه کوهرنگ در دهه ۳۰ شمسی آغاز شد. اما بعد از انقلاب دزدی آب از حوزهها تبدیل به یک بیماری شد برای تامین سیاستهایی مثل خودکفایی کشاورزی و ایجاد صنایع در کویر. در کویر یزد صنایع فولاد راه میاندازند، در نقاط خشکی چون کرمان صنایع فولاد و مس یا طرح فولاد بندرعباس را میبرند مبارکه. در جمهوری اسلامی ظاهرا همه چیز امکانپذیر است.
غارت منابع آب حوزههای مختلف مردمان را به جان هم انداخته است. اگر میخواهیم برای دوران پس از تغییر حکومت، در آرامش کشور را اداره کنیم باید ببینیم چه مشکلاتی بین این مردمان پیش آمده است. آب مانند آهنربا عمل میکند و جمعیت را به سمت خود میکشد. جمعیت در حوزه زاینده رود به ویژه در استان اصفهان بعد از انتقال آب از کارون بیشتر شد. بسیاری از کشاورزان که تا پیش از انتقال آب به روش دیم محصول میکاشتند حالا آب برای آبیاری داشتند و بسیاری از مراتع را تغییر کاربری دادند و به زمین کشاورزی تبدیل کردند. رشد بیتوازن کشاورزی یکی از عوامل قتل آب کارون بود. در مورد قمرود هم میتوانیم صحبت کنیم که چگونه منابع رود دز که در حوزه رود کارون بزرگ است را دزدیدند تا در قم علمای اعلام خیالشان بایت آب راحت و آفتابههایشان پر باشد. اما مسئله خیلی فراتر از اینهاست. وقتی آب در حوزه زاینده رود کم آمد گفتند باز هم از کارون آب میآوریم. بعد از کوهرنگ ۱ کوهرنگ ۲ زاییده شد و حالا دنبال کوهرنگ ۳ هستند و بهشت آباد و پروژههای دیگر. برای راضی کردن مردمان چهارمحال و بختیاری در حوزه کارون گفتند از زاینده رود آب می آوریم و شهر بن بروجن را درست کردند. یعنی جمهوری اسلامی شده سیستم لولههای مرتبطه برای منافع گروههای ویژه.
آیا میدانید ساختن سدهایی مانند کارون ۳باعث مهاجرت اجباری نزدیک به ۱۰ هزار نفر شده است؟ ما از جنگ به بعد چنین مهاجرت یکپارچهای نداشتیم. اما مردمان آن ۶۳ روستا در حوزه مخزن کارون ۳ که مجبور به مهاجرت شدند کجا رفتند؟ به ایذه و جاهای دیگر. آیا ایذه ظرفیت پذیرش آنها را داشت؟ آیا شغلی برایشان وجود داشت؟ حالا نگاه کنیم از زمان ساخته شدن سد کارون ۳ چند نفر در ایذه خودکشی کردند و مشکلات مردم در آنجا چیست؟ سد کارون ۴ را ساختند آن طرف دهدز یعنی منطقه دهدز بین دریاچههای کارون ۳ و ۴ قرار دارد اما با تانکر به آنجا آب میرسانند. هنر جمهوری اسلامی نابود کردن منابع آب و بی آب کردن و بیابانی کردن است.
نکتهای که بیشتر باید درباره آن صحبت کنیم شراکت اصلاحطلبان و سپاه در نابودی منابع آب ایران است. شرکت آب و نیرو و شرکتهای مشاور و قرارگاه خاتمالانبیا دست به دست هم دادند تا پولی نصیب گروهی ویژه شود. اما این پولی که حسابرسی نمیشود کجا میرود؟ قرارگاه خاتمالانبیا یکی از قلکهای سپاه قدس است بر اساس تحقیقات ما. البته پیدا کردن مدارک بسیار دشوار است اما ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادند تا سپاه قدس ثروتمند شود و اگر بدانیم مهندسانی آگاهانه در این پروژهها نقش داشتند و استادان دانشگاه کمک کردند برای شکلگیری این سازههای عظیم که منابع آب کشور را نابود کردند و مردم را بیخانمان و سرزمینهای پر آب را بیابان. چه کسی مسئول است؟ اینجاست که ما نیازمند کمیتههای حقیقتیاب هستیم متشکل از کارشناسانی که راههای درست را بلد باشند و بررسی کنند اگر کسانی آگاهانه نقش داشتهاند در ساختن سازههای مخرب چه مسئولیتی دارند و چگونه باید جبران کنند. من بحث مجازات را مطرح نمیکنم میگویم جبران کنند. اما آن مهندسان و استادان دانشگاه که دراین پروژهها کار میکنند و با پولهای بزرگ در ونکوور و سایر جاهای آمریکای شمالی و اروپا منشن میخرند و هزینههای درس خواندن فرزندان تنبلشان را تامین میکنند باید توضیح بدهند با این پولها چه کردند.
سال ۲۰۱۶ در واشنگتون درست زمانی که همه خوشحال بودند از ماجرای برجام که دیگر دولت روحانی دولتی دموکراتیک است و همه مشکلات را حل می کند و برج بلند دموکراسی وجود دارد، در جمع کوچکی گفتم در سالهای بعد در مناطقی که از خشک شدن و بی آب شدن رنج میبرند ما شاهد بروز اعتراضات، زد و خورد و بیثباتی خواهیم بود. در آن جمع چند نفر از دوستان جوان که خیال میکردند برجام مشکلات را حل کرده به من خندیدند. من اما برایشان روی نقشه توضیح دادم این مناطق در معرض تهدید بیثباتی خواهند بود. دقیقا یک سال بعد که ماجرای دیماه ۹۶ یا دسامبر ۲۰۱۷ پیش آمد به من زنگ زدند که میشود بیایی توضیح دهی و من برایشان ترسیم کردم بر چه اساسی به این پیش بینی رسیده بودم.
همان زمان موسسه سی ان ان که موسسه مطالعات امنیتی است در واشنگتون دی سی، گزارشی منتشر کرد که بر اساس آن تشدید تنشهای آبی منجر به بیثباتی خواهد شد. این گزارش بر اساس منافع ملی آمریکا بود اما نکات آن به درد ما می خورد که بدانیم آنچه در کشورمان رخ داده از جمله ورشکستگی آبی و فلاکت اقتصادی به کجا میانجامد، بیثباتی. از دیماه ۹۶ به این طرف کدام شهر همیشه کشته داده؟ ایذه. به این فکر کنید در سال ۹۶ شهر ایذه کشته داد الان هم کشته میدهد. حتی از زمانی که کیان پیرفلک جانش را از دست داد ببینید چند نفر جان باختند. کسانی که به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از بحران آب به طور غیرمستقیم دار و ندارشان را از دست میدهند و دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، جلوی گلوله میروند.
دوستانی که متخصص حقوق هستند و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را جدی میگیرند لطفا میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را جدی بگیرید. حقوق مردمان اگر رعایت نشود بیثباتی خواهیم دشت. اگر به دوران گذار وارد شویم و به این مساله توجه نکنیم ثبات نخواهیم داشت و در بیثباتی حرف زدن از حقوق بشر برای کسی که گرسنه است یک جوک است. دوستان این سالها واقعا برای حقوق مدنی و سیاسی زحمت کشیدهاند ولی اگر ما نتوانیم از حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مردمان ایران دفاع کنیم بسیاری از مسائل مانند کشک است. کشکی که حتی فرصت سابیدنش را نخواهیم داشت.
اگر میخواهیم در دوران گذار از عدالت انتقالی صحبت کنیم لطفا از بالا فرمان همایونی و ولایتی و حکم حکومتی ندهیم که بعد از تغییر حکومت چنین میکنیم و چنان. مردم با همفکری متخصصان باید تصمیم بگیرند چه راهکارهایی درست است. آنهایی که در راس قرار میگیرند قدرت آنرا دارند که خواست مردم برای توسعه پایدار و عدالت محیط زیستی را اجرا کنند. لطفا از الان قول ندهید که در آینده فلان کشور مشکلات ما را حل میکند. ما باید تشخیص دهیم مشکلاتمان در ایران چیست و کپی پیست نکنیم. سال ۱۹۴۹ سد هوور در سرزمین ما کپی پیست شد، دوباره آن اشتباه را تکرار نکنیم.