امسال نیز به روال سالهای گذشته به مناسبت روز جهانی «حق دانستن موارد نقض فاحش حقوق بشر و احترام به قربانیان خشونت» فعالان این حوزه به بیان تجربیات و نتایج پژوهشهای گوناگون در همین زمینه پرداختند.
نتیجه یکی از این پژوهشهای اخیر یک گزارش چند رسانهای از سوی «دیوید تولبرت» رییس مرکز بینالمللی عدالت انتقالیست که به مجموعه ای از مباحث درباره نقش کمیتههای حقیقت یاب در نقاط گوناگون جهان را در همین زمینه پرداخته است.
بنابر توضیح تولبرت در گزارشی که در سایت اینترنتی (ای سی تی جی)، مرکز بینالمللی عدالت انتقالی منتشر شده، این مرکز به همراه بنیاد «کوفی عنان» دبیرکل پیشین سازمان ملل متحد روی کمیتههای حقیقتیاب نقاط گوناگون جهان از جمله گواتمالا، سیرالیون، جمهوری دموکراتیک کنگو، کنیا و نپال تحقیقاتی را انجام داده است. فعالان امیدوارند این تحقیقات بتواند روشنگر مسیر کمیتههای حقیقتیاب و یا حتی لزوم تشکیل آنها در نقاط تحت خشونت باشد.
آنطور که رییس مرکز بینالمللی عدالت انتقالی در مقدمه خود آورده از سال ۲۰۱۰ تاکنون مباحث بسیاری در همین زمینه در ژنو، بوگوتا و نیویورک بین فعالان حقوق بشر از سراسر جهان مطرح شده است.
او در گزارشی تحت عنوان «درک حقیقت اولین گام به سوی صلح» مینویسد که در زمانه پر آشوب امروز ما، در این دوران پر از جنگ و خشونت و در زمانهای که خصومت روز افزون است، شاید مهمترین راه حل، تفاهمی بر سر دامن نزدن به خشونت بیشتر باشد.
تولبرت سپس در مقدمه خود نظر مخاطبان را به بیرحمانهترین و وحشیانهترین خشونتها و شاید سبوعانهترین آنها از سوریه گرفته تا آفریقای مرکزی و از پاکستان گرفته تا ترکیه یا حتی فراتر از این مرزهای جغرافیایی جلب میکند و می نویسد که توجه و تلاش ما باید در جهت حمایت و یافتن راه چاره برای کسانی باشد که هدف این خشونتهای سبوعانه و وحشیانه قرار گرفته و میگیرند.
همان طور که پیشتر مطرح شد، سازمان ملل متحد ۲۴ مارس را روز «حق دانستن موارد نقض فاحش حقوق بشر و احترام به قربانیان خشونت» میداند، موضوعی که در بسیاری از مقالات فارسی از آن به عنوان روز بینالمللی حق بر صحت و درستی درباره نقض فاحش حقوق بشر و منزلت قربانیان یاد شده است.
تولبرت به همین مناسبت مینویسد که اگر ما در برخی جوامعی که به صورت گسترده با نقض گسترده خشونت دست و پنجه نرم میکنند به دنبال راهی برای پیشگیری از خشونتها و ایجاد صلح پایدار هستیم، بیشک این روز میتواند نقطه عطفی باشد و هیچ روزی برای انعکاس اهمیت تلاش برای دانستن و حقیقت مهمتر از ۲۴ مارس نیست.
او سپس مخاطبان را به لختی سکوت برای بزرگداشت و احترام قربانیان خشونت فرا میخواند.
از نظر این فعال سرشناس حقوق بشر، راه جامه عمل پوشاندن به عدالت میتواند از شیوههای گوناگون و متفاوتی هموار شود اما بازگویی واقعیت یکی از مهمترین آنهاست.
بنابر نوشته او شاید به دلیل همین اهمیت باشد که از سال ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد روز ۲۴ مارس را به عنوان روز احترام و یادواره قربانیان خشونتهای فاحش و نقض حقوق بشر سازمان یافته و حق قربانیان برای احیای حق و عدالت معرفی کرده است.
به گفته تولبرت اگر بارقهای از امید برای ایجاد صلح و شانسی برای جریان یافتن آن در زمان خشونت وجود داشته باشد، همین حق بنیادین «دانستن» مهمترین نتیجهای است که باید از همین طریق احیا شود.
بر همین اساس از نظر رییس مرکز بینالمللی عدالت انتقالی، بیان حقیقت برای ایجاد صلح پایدار و تغییرات اجتماعی ضروریست و فعالان این حوزه میتوانند با آشکارسازی و اعتبار بخشیدن به تجریباتی که از گروههای گوناگون در اختیار دارند به کاهش درگیریها بین طرفهای درگیر، متخاصم و احزاب گوناگون کمک کنند.
به نوشته او مهمترین راه حل برای اینکه بتوان یک آینده جامع و مشخص را با یاری یکدیگر بنا کرد این است که تلاشها برای رفع تفاوتها و آن چیزی باشد که بین فعالان تفرقه ایجاد میکند.
از سوی دیگر به اعتقاد او همین رویکرد مهمترین راهکار برای غلبه بر گذشتههای پر خشونت و عوامل تفرقه و همچنین ایجاد یک گویش و جریان جامع و آبرومند و درس گرفتن از آنهاست. به زبان دیگر این پراکندگی در برداشتهای گوناگون از یک واقعیت، همه طرفهای درگیر را از یکدیگر دور میکند. به همین واسطه فعالان حقوق بشر باید به جای ایجاد برداشتهای گوناگون از گذشته، همه برداشتها را یکی کرده و به سوی تفاهم پیش ببرند.
شاید به همین دلیل است که این فعال کهنهکار حقوق بشر در سطح جهانی، در گزارش خود تلاش میکند تا نظر مخاطبان را به آنچه در گذشته رخ داده جلب کند. او مینویسد از گذشته در خیلی از جاهایی که تجربه جنگ را داشتهاند، در همان بحبوحه جنگ و روزگاری که خشونت اعمال میشده
فعالان تلاش کردهاند تا یک مجموعه قابل اعتماد برای یافتن حقیقت را انتخاب کنند. این مجموعهها تحت عنوان کمیتههای حقیقت یاب مطرح میشود. به نوشته او این کمیتههای حقیقتیاب معمولا موقتی هستند اما در آنها درخواستهای رسمی برای کشف حقیقت، دلایل و نتایح نقض حقوق بشر حتی از گذشته مطرح میشود.
همچنین طبق توضیح بولتر در بیشتر موارد قربانیان خشونت به عنوان اعضای اصلی در مرکز کمیتههای حقیقتیاب و یا فرایند حقیقتیابی قرار میگیرند چراکه در اکثر موارد صدای آنها برای سالهای متمادی خاموش و یا انکار شده است.
طبق آماری که تولبرت ارایه میکند از سال ۱۹۸۳ تاکنون بیش از۳۰ کمیته حقیقتیاب در سراسر دنیا تشکیل شدهاند. وظیفه اصلی آنها کشف موارد نقض فاحش حقوق بشر و بررسی آنها بوده است.
نکته مهم این است که این گروهها همواره متعهد بودهاند تا در همان دورههای جنگ و فشار و زمانی که این درگیریها برقرار بوده حقیقت را بررسی کنند.
تولبرت سپس برای معرفی پژوهش مشترک سازمان متبوعش به همراه بنیاد کوفی عنان توضیح میدهد که این پروژه از سال ۲۰۱۳ با فرض بر چگونگی کشف حقیقت توسط کمیتههای حقیقتیاب شروع به کار کرده است.
تمرکز اصلی این پروژه مشترک روی چگونگی تشکیل کمیتههای حقیقتیاب، همچنین چگونگی افزایش ثمر بخشی این کمیتههاست. مهمترین موضوع یافتن راهیست که از کمیتههای حقیقتیاب برای نیل به تقویت فرایند صلح استفاده کرد.
دیوید تولبرت در انتهای مقدمه خود میپرسد که آیا به درستی کمیتههای حقیقتیاب قادر به تقویت فرایند صلح هستند؟ او این سوال را به عنوان موضوع اصلی کنفرانسهای مربوط به کمیتههای حقیقت یاب در ژنو، بوگوتا و نیویورک مطرح میکند.
نکات مهم گزارش چند رسانهای
بسیاری از قربانیان خشونت، بار سنگین جنایات را در ادامه زندگی خود را به تنهایی به دوش میکشند. با این همه فرصت شنیدن صدای آنها در کمیتههای حقیقتیاب میتواند مسیر بهبود و بازسازی آنها را به عنوان جزیی از یک جامعه و در نهایت کل جامعه پس از جنگ را هموار کند.
تشکیل کمیسیونهای حقیقتیاب به همین دلیل میتواند به جامعه در جهت بازسازی کلی و جلوگیری از وقوع دوباره حوادث مشابه کمک بسزایی کند.
این کمیسیونهای حقیقتیاب از نظر محققان این پژوهش میتوانند به صورت موقت تحقیقات رسمی را برای کشف حقایق، علل این رویدادها وهمچنین عواقب ناشی از نقض حقوق بشر در گذشته را پیش ببرند.
با این توضیح که این کمیسیونهای کشف حقیقت میتواند به طور همزمان به کشف موارد نقض حقوق بشر و دلایل چنین رویدادهایی بپردازند تا جلوی اتفاقات مشابهی که به وقوع آنها اذعان شده را بگیرند.
با توجه به اینکه ممکن است ملتها هرکدام نهادی برای کشف رویدادهای زمان جنگ و یا تعقیب مجرمان و حتی روند خاص اصلاحات خود را داشته باشند، تشکیل کمیسیونهای مستقل برای کاهش اعمال احتمالی خشونت گروه قدرت گرفته از ملزومات است. از سوی دیگر موضوع قابل بحث دیگری در میان است. هر ملت و یا جامعه ای خود از نیازهای گوناگون، تاریخ و پیشینه متفاوتی برخوردار است. بنا بر این برای زمینهسازی یک روند رو به صلح و رو به آشتی و جلوگیری از درگیریهای دوباره تشکیل کمیسیونهای حقیقتیاب مستقل با پیش زمینه پژوهش و تحقیق و ارایه پشتیبانی از قربانیان گذشته و تبیین سیاست روند پیش رو لازم به نظر میرسد.
از سوی دیگر احزاب و گروههای درگیر در یک جنگ باید دلایل روشنی از برقراری کمیسیونهای حقیقت را در یک شرایط کاملا روشن درک کنند.
انگیزههای مبهم و یا دلایل نامشخص، انتظارات نامعلومی را به همراه دارند که پس از چندی خود به چالشها میافزایند.
به بیان دیگر، اهداف کمیسیونهای کشف حقیقت باید واقعگرایانه باشند. کمیسیونها باید از سویی با صداقت با ذینفعان کلیدی رفتار کنند از سوی دیگر میزان تعهد این گروهها و کمک آنها به کشف حقیقت باید مورد توجه قرار گیرد.
نوع نگرش مردم نسبت به فرایندهای حقیقتجویی به چگونگی شناسایی تعارضها بستگی دارد و بر روند رسیدن به صلح و موفقیت مذاکرات نیز تاثیرات فراوانی میگذارد.
یک کمیسیون حقیقتیاب زمانی قادر به غلبه بر موانع موجود است که بتواند شناخت دقیقی از منطقه مورد بررسی و درک درستی از تقاضای طرفهای گوناگون داشته باشد و بر موانع موجود غلبه کند.