/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

آتش هجرت به خرمنگاه صبر

29 نوامبر 16 توسط علی مهتدی
آتش هجرت به خرمنگاه صبر

هر چند عوامل بسیاری در آواره شدن انسان‌ها از خانه و سرزمین خود نقش دارد، اما آمارها حاکی از این است که بیش از آن‌که عوامل طبیعی مثل سیل و زلزله و خشکسالی از دلایل آوارگی باشد، این خود انسان‌ها هستند که با جنگ و نزاع‌های مسلحانه؛ دیگر هم‌نوع‌های خود را مجبور به ترک دیارشان می‌کنند.

پناهجویی اقدامی قانونی است که اساس و خاستگاه اصلی آن تامین امنیت برای فردی است که از ترس زندان یا قتل به خاطر آرا و نظرات سیاسی، جنسیت یا دین‌اش مجبور به ترک خانه و کاشانه خود می‌شود. پناهجویی همچنین می‌تواند در نتیجه جنگ‌های داخلی، حملات نظامی خارجی یا فجایع طبیعی و محیط زیستی به وجود آید.

اقدام به پناهجویی، عادت و رفتاری دیرین در بشر است که سابقه آن حتی در عصر یونانیان باستان نیز وجود داشته است. یونانیان به کسانی که در کشورهای خود مرتکب جرایم مشخصی شده و به این کشور می‌رفتند، پناه می‌دادند.

مفهوم پناهجویی در قرون نخست میلادی به خصوص قرن چهارم رواج یافت، به طوری که بسیاری از افرادی که به دلایل مختلف از خانه‌های خود آواره شده بودند در امید به جلب حمایت امپراتوری روم به کلیساها در این کشور پناهنده می‌شدند. در این دوره، راهبان و روحانیون مسیحی، قانونی را به تصویب رساندند که به «قانون پناهجویی مسیحی» معروف شد و کلیسا را به مامن و پناهی برای آوارگان و پناهجویان تبدیل کرد.

تاریخ اسلام نیز از همان ابتدای ظهور این دین، تعامل خاصی با مفهوم پناهجویی و مهاجرت داشت. قرآن به عنوان کتاب مقدس مسلمانان بر «هجرت» در شرایط ظلم به عنوان یک عمل پسندیده تاکید دارد و در سوی دیگر، آیات زیادی در آن در باب امان دادن به پناهجوهای غیر مسلمان وجود دارد که به آنها اجازه می‌دهد در امنیت کامل وارد سرزمین‌های تحت حکومت اسلام شده و تا زمانی که در این سرزمین‌ها حضور دارند از امنیت لازم برخوردار باشند. نخستین موج مهاجرت مسلمانان در همان صدر اسلام رخ داد، به طوری که بسیاری از مسلمانان حجاز از ترس فشارها و اذیت و آزارهای قریش به حبشه (اتیوپی کنونی) پناه بردند.

در عصر جدید، بیشترین موج آوارگان و پناهجویان در دهه سی میلادی و به دنبال قدرت گرفتن نازی‌ها در آلمان رخ داد به طوری که بسیاری از یهودیان اروپا به خصوص یهودیان ساکن آلمان و اتریش مجبور به ترک محل زندگی خود شدند. این آوارگی یهودیان به آوارگی بزرگ‌تری ختم شد که در نتیجه اسکان دادن آنها در سرزمین‌های فلسطینی ایجاد شده و باعث شد برای نزدیک به هفت دهه متوالی، فلسطینیان به یکی از جمعیت‌های اصلی آواره در جهان تبدیل شوند.

حمله اتحاد جماهیر شوروی سابق به افغانستان در ابتدای دهه هشتاد میلادی و سپس حمله آمریکا به عراق در سال 2003 باعث ایجاد موج‌های وسیعی از پناهجویان افغانستانی و عراقی در سطح جهان شد، امری که پس از شروع جنگ در سوریه به اوج خود رسید. میلیون‌ها نفر از اتباع این سه کشور به امید دستیابی به زندگی بهتر و امنیت، روانه کشورهای اروپایی و غربی شدند تا به گفته سازمان ملل، جهان شاهد «بزرگ‌ترین بحران بشری کنونی» و «بزرگ‌ترین موج آوارگی انسانی پس از جنگ جهانی دوم» باشد.

هر چند عوامل بسیاری در آواره شدن انسان‌ها از خانه و سرزمین خود نقش دارد، اما آمارها حاکی از این است که بیش از آن‌که عوامل طبیعی مثل سیل و زلزله و خشکسالی از دلایل آوارگی باشد، این خود انسان‌ها هستند که با جنگ و نزاع‌های مسلحانه؛ دیگر هم‌نوع‌های خود را مجبور به ترک دیارشان می‌کنند. جنگ‌ همواره از عوامل اصلی مهاجرت انسان‌ها بوده است، عاملی که در سال‌های اخیر به مهم‌ترین دلیل مهاجرت در جهان تبدیل شده است.

اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 بر حق انسان‌ها در پناهجویی تاکید و کشورهای عضو را ملزم کرده که به پناهجوها رسیدگی کرده و حمایت لازم را از آنها به عمل آورد. با این حال این اعلامیه، افرادی که حقوق عمومی را زیر پا گذاشته و دست به اقدامات خطرناک علیه جامعه زده‌اند را از حق دریافت پناهندگی استثنا کرده است. «پناه‌جویی انسانی» از انوع پناه‌جویی است که در آن فرد به خاطر شرایط خاص حاکم بر محل زندگی‌اش مثل جنگ یا بلایای طبیعی، امنیت خود را از دست داده و از کشور دیگری درخواست پناهندگی می‌کند. «پناه‌جویی سیاسی» دیگر نمونه از انواع پناهجویی مورد تایید مصوبات جهانی است که فرد به خاطر موضعگیری‌های سیاسی، مبارزات حقوقی یا خفقان و دیکتاتوری حاکم بر کشورش، به کشور دیگری پناه می‌برد. پناهندگی سیاسی، بارزترین و رایج‌ترین دلیل پناهجویی به خصوص در میان کشورهای جهان است که با معضلاتی مثل استبداد و محدودیت آزادی‌های اجتماعی مواجه هستند.

پناه‌جویان از حق اقامت و کار در کشور ثالث بهره‌مند می‌شوند ولی در مورد پناهندگان سیاسی، برخی از کشورها محدودیت‌هایی برای کار کردن آنها ایجاد می‌کنند که به مسایل امنیت ملی و ارتباط کشور ثالث با کشور اصلی فرد پناهجو مربوط می‌شود. با این حال معاهدات بین‌المللی همگی بر این امر تاکید دارند که فرد پناهجو را نباید به کشورش یا هر کشور دیگری که در آن جان فرد در خطر است، بازگرداند.

افزایش بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و همچنین درگیری‌های مسلحانه در جهان سوم به خصوص آفریقا، صدها هزار نفر را از کشورهای خود آواره کرده است. بر اساس اعلام سازمان ملل از هر 113 نفر جمعیت جهان، یک نفر از خانه و کشور محل سکونت خود به محل دیگری کوچ کرده و روزی 4600 نفر به تعداد پناه‌جویان جهان اضافه می‌شود.

جنگ در نقاط مختلف جهان به خصوص در سوریه باعث شده تا یکی از بزرگ‌ترین موج‌های پناهجویی تاریخ معاصر شکل گرفته و ده‌ها میلیون نفر به امید زندگی بهتر، روانه کشورهای دیگر به خصوص کشورهای غربی شوند، به طوری که بحران پناه‌جویی به مهم‌ترین بحران حال حاضر جهان تبدیل شده است. علی‌رغم این‌که بسیاری از کشورهای میزبان آوارگان سوری و افغانستان و عراقی (به عنوان اصلی‌ترین کشورهایی که ساکنان آن مجبور به مهاجرت شده‌اند) کنوانسیون 1951 ژنو در مورد حقوق پناهجویان را امضا کرده‌اند، ولی به خاطر نگرانی‌های مالی، کمبود شغل، تغییرات دموگرافیک و ... از پذیرش این پناهجویان یا رسیدگی به شرایط سخت زندگی آنها خودداری می‌کنند. در بسیاری از دیگر کشورها مثل لبنان، ایران و اردن هم که شاهد حضور بیشتر پناهجوها هستند، هیچ گونه رسیدگی قابل توجهی به شرایط آنها وجود ندارد و پناه‌جوها در حالتی از بلاتکلیفی و بدون حقوق اولیه انسانی مشغول گذراندن روزگار هستند. آیا بحران پناهجوها در آینده نزدیک باعث دگرگون شدن مرزها و شرایط جغرافیایی و سیاسی کشورها می‌شود؟