تغییر اقلیم در سراسر جهان و علاوه بر آن خشکسالی در خاورمیانه، به انبوه تنشهای سیاسی، مذهبی و قومی این منطقه پرآشوب اضافه شده است، یا ممکن است اضافه شود. ایران هم به عنوان یکی از خشکترین کشورهای منطقه که روزبهروز بیشتر تحت تاثیر تغییر اقلیم و خشکسالی و در پی آن کمآبی قرار میگیرد، احتمالا یک پای این تنشها خواهد بود. بحران آب خودش را از جمله در نزاعهای حقوقی و سیاسی بر سر رودخانههایی که در دو یا چند کشور جاری هستند نشان میدهد. ایران نیز بر سر چنین رودخانههایی چالشهایی با همسایهها، از جمله ترکیه، عراق و افغانستان دارد.
ترکیه: پروژهای برای خشکاندن سوریه و عراق
هرچند ایران با ترکیه رودخانه مرزی ندارد و این باعث میشود بهلحاظ ژئوپلیتیک مرز کمدردسری بین دو کشور باشد، اما پروژه موسوم به آناتولی جنوبی یا گاپ (Güneydoğu Anadolu Projesi: پروژه آناتولی جنوبی) در جنوب شرقی ترکیه، به یکی از مسائل مورد اختلاف دو کشور تبدیل شده است. طرح گاپ پروژهای است شامل ۲۲ سد در مناطق کردنشین ترکیه با هدف توسعه این منطقه. تخمین زده میشود این پروژه عظیم بیش از هفتصدهزار فرصت شغلی مستقیم و حدود سه و نیم میلیون فرصت شغلی غیرمستقیم ایجاد کند. اما اثر دیگر آن، کاهش آب دجله و فرات خواهد بود. گفته میشود ترکیه با این ۲۲ سد این توان را خواهد داشت که اگر اراده کند تمام آبی که وارد دجله و فرات میشود را خشک کند.
ناصر کرمی، اقلیمشناس و دانشیار دانشگاه علم و صنعت نروژ در اسلو، به «حقوق ما» میگوید که معتقد است کاهش آب دجله و فرات نهایتا روی کاهش آب اروندرود و خشک شدن هورالعظیم موثر است، «اما مشکل اصلی این است که این پروژه باعث خشکاندن عراق و سوریه میشود، یعنی منشا اصلی کانونهای ریزگرد. پدیده ریزگرد که ما را در غرب و جنوب غرب ایران آزار میدهد، تا حدود زیادی بهواسطه پروژهای است که ترکیه اجرا میکند، توسعه این پروژه باعث گسترش این بحران خواهد شد و خیلی نگرانکننده است. چون ممکن است برخی جاها را به صورت دائمی بخشکاند و به منشا دائمی ریزگرد تبدیل کند.»
عراق: مشکلی دوطرفه
کاهش آب اروند رود و خشک شدن هورالعظیم، مشکلاتی هستند در ایران که ریشههایشان در عراق است. اما عکس این مسئله هم وجود دارد: ایران با سدسازی روی رود زاب، بخشی از منابع آب کردستان عراق را قطع میکند. زاب یکی از بلندترین رودخانههای ایران است که از زاگرس سرچشمه میگیرد، از کردستان عراق عبور میکند و به دجله میریزد. دولت ایران برای احیای دریاچه ارومیه اکنون مشغول ساختن سدی بر سر رود زاب و انحراف آب آن به سمت این دریاچه است. دولت خودمختار اقلیم کردستان عراق به شدت به این موضوع اعتراض کرده است. به گفته ناصر کرمی، کاری که ایران میکند از لحاظ اخلاقی، انسانی و زیستمحیطی درست نیست. این پروژه همچنین دست ایران را در طرح دعوای حقوقی علیه ترکیه در مورد پروژه گاپ یا عراق در مورد دجله و فرات و ریزگردها میبندد. زیرا این کشورها میتوانند مدعی شوند که ایران اقدام مشابهی در مورد رودخانه زاب انجام میدهد.
افغانستان: مناسباتی پیچیده
دیگر کشوری که با ایران دعوای آب دارد، افغانستان است. روابط ایران و افغانستان در طول ۴۰ سال گذشته پیچیده و البته نابرابر بوده است. ایران در طول این دههها همیشه کشوری باثباتتر و ثروتمندتر بوده و همیشه دست بالا را داشته است. ناصر کرمی، اقلیمشناس، اضافه میکند: «یک طرف مدعی است ما به شما پناه و امکان زندگی دادهایم، طرف دیگر میگوید ما در کشور شما صادقانه زحمت کشیدهایم و شما همیشه ما را تحقیر کردهاید. هر دو طرف هم بخشی از حقیقت را میگویند. گذشته از آن مسائل سیاسی هم بوده، مثلا نقش ایران در درگیریهای گروههای سیاسی در افغانستان.»
از طرف دیگر افغانستان به لحاظ آب کشوری غنی است. ۱۱ رودخانه از این کشور خارج میشوند که تعدادی از آنها به ایران میآیند. سرچشمه برخی از این رودها شرق افغانستان و رشتهکوههای هیمالیا است. افغانستان بسیار کمتر از ایران تحت تاثیر تغییر اقلیم و خشکسالی بوده است.
ناصر کرمی، دانشیار اقلیمشناسی دانشگاه علم و صنعت نروژ پیشبینی میکند ایران به آب افغانستان نیاز خواهد داشت. افغانستان هم قادر است نیاز آب یکسوم شرقی ایران را تامین کند. اما باید در نظر گرفت که ارزش آبی که از افغانستان خارج میشود - برمبنای تعرفه کنونی بینالمللی آب - سالانه ۵۰ میلیون دلار است. به گفته کرمی طبیعی است که افغانستان به سمت تجارت با این آب برود، از این طریق هم درآمد کسب کند و هم همسایگان را تحت فشار قرار دهد: «افغانستان میتواند مانع ورود آب به ایران شود، همسایگان را تحت فشار قرار دهد و معاهدات آبی ببندد. این روند ایران را وارد معاهدات آبی با افغانستان خواهد کرد. ما در نهایت بهای آبی که از افغانستان وارد میشود را خواهیم پرداخت که این تعادل رابطه ایران و افغانستان را به نفع افغانستان به هم میزند و افغانستان دیگر موضع پایین دست را نخواهد داشت. افغانستان نهایتا از تغییر اقلیم در ایران سود خواهد برد.»
نزاعهایی سیاسی و زیستمحیطی با راهحلهای حقوقی
اختلاف همسایگان بر سر آب، هرچند در درجه اول زیستمحیطی به نظر میرسد، اما قطعا تبعات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی هم دارد. در مورد ترکیه، روشن است که ترکها میخواهند موضوع آب دجله و فرات را به اهرم برتری سیاسی منطقهای تبدیل کنند، سوریه و عراق را تحت تحت فشار بگذارند و به خود وابسته کنند. به گفته کرمی دجله و فرات رگ حیات این دو کشورند و ۵۰ درصد کشاورزی وابسته به این دو رود است. ترکیه از طریق پروژه گاپ میتواند کنترل بخشی از اقتصاد این دو کشور را در دست بگیرد و بهطور غیر مستقیم ایران را هم بهخاطر تبعات زیستمحیطی این سدسازیها تحت فشار سیاسی بگذارد. کرمی معتقد است دعوای آب ایران با ترکیه در نهایت یک مسئله سیاسی است، برخلاف اخلتلاف آبی ایران با عراق که یک مسئله حقوقی و زیستمحیطی است. او در مورد راه حل بهاصطلاح دیپلماتیک برای مسئله آب - که مسئولان جمهوری اسلامی روی آن تاکید میکنند، میگوید: «من نمیفهمم راه حل دیپلماتیک یعنی چه. ما چه چیزی میتونیم به ترکیه بدمیم که قید ۷۰۰ هزار شغل را بزند؟ در سوریه هم که اسد فقط در دمشق رئیسجمهور است. کانون ریزگرد مناطق سنینشن عراق است، جایی که ایران نفوذی ندارد. امکان همکاری علمی و زیستمحطیی هم کم است. آنقدر سخت و پرهزینه است که شدنی نیست.»
او در مورد افغانستان میگوید: «مسئله آب ما با افغانسان حقوقی و اقتصادی است.»
کرمی معتقد است تغییر اقلیم و خشکالی خاورمیانه و فشار و گاه ویرانی کشورهای همسایه به صورت مستقیم روی ایران تاثیر میگذارد و کشور را دچار تنش بیشتر میکند، هم از لحاظ اجتماعی و هم اقتصادی و احتمالا سیاسی. ولی بعید است که این نزاعها به سطح نظامی برسند. او در نهایت میگوید: «راه حل تمام این مسائل انعقاد معاهدههای آب است، معاهدههایی که برای دو طرف سودمند باشد.»