سازمان حقوق بشر ایران، (۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۷): اعمال محدودیت و تبعیض بر درویشان گنابادی و سانسور اخبار مربوط به آنان سابقهای به درازای عمر حکومت جمهوری اسلامی ایران دارد اما شکل برخورد با ایشان در ۳۰ بهمن ماه سال گذشته و بازداشت صدها نفر که منجر به کشته شدن محمد راجی و صدور سه حکم اعدام (قصاص نفس) برای یاور محمدثلاث شد سرفصل تازهای از سرکوب اقلیتهای مذهبی را در تاریخ جمهوری اسلامی گشود.
سازمان حقوق بشر ایران، پیروان سلسله نعمتاللهی که به دراویش گنابادی معروف هستند از سال ۱۳۸۴ و پس از تخریب خانقاه شریعت این جمعیت عرفانی در شهر قم که توسط حکومت ایران صورت گرفت بارها احضار، بازداشت و زندانی شده و بدون طی پروسه عادلانه قضایی به زندانهای طولانی مدت و تبعید محکوم شدهاند. همچنین بنا به گزارشها، نورعلی تابنده قطب طریقت سلسله گنابادی بارها حصر خانگی شده که این امر خود موجب نارضایتی و اعتراضات پیروان این جمعیت شده است.
در جریان اعتراضاتی که به علت بازداشت خودسرانه نعمت ریاحی، یکی از دراویش گنابادی، مقابل کلانتری ۱۰۲ پاسداران شکل گرفت و در تاریخ ۳۰ بهمن ماه سال ۱۳۹۶ توسط نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد، صدها تن از پیروان این جمعیت عرفانی بازداشت شدند و دستکم یکی از آنان که محمد راجی نام داشت بر اثر جراحات وارده در حین بازداشت و یا حین بازجویی جان خود را از دست داد. همچنین یک اتوبوس با زیر گرفتن ماموران امنیتی باعث کشته شدن سه تن از ایشان شد. منابع خبری وابسته به حکومت در داخل ایران نام راننده اتوبوس را یاور محمد ثلاث اعلام کردند و مصاحبهای تلویزیونی از او در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که روی تخت بیمارستان و با سر و صورت زخمی، مسئولیت حمله را بر عهده گرفته بود. محمد ثلاث بعدا در یک دادگاه شتابزده به سه بار اعدام (قصاص نفس) محکوم و حکم وی در دیوان عالی کشور قطعی شد و اکنون در زندان رجایی شهر کرج در صف اعدام بسر میبرد.
در این رابطه سازمان حقوق بشر ایران با علیرضا روشن، رونامه نگار، شاعر و از فعالان حقوق دراویش گفتگویی ترتیب داده که در زیر میخوانید:
۱- اکنون چند تن از زندانیانی که در ارتباط با گلستان هفتم بازداشت شدهاند در زندان هستند و برای چند نفر کیفر خواست قضایی تشکیل شده است؟
ما از تعداد کل بازداشت شدگان بیخبریم اما مطابق اطلاعاتی که تا کنون به دست آوردهایم اینک بیش از چهارصد و بیست درویش در زندان هستند. خانمها در زندان قرچک و آقایان در زندان بزرگ تهران و برای سیصد و پنجاه نفرشان کیفرخواست صادر شده است.
۲- اتهاماتی که به زندانیان وارد شده در کیفرخواست چیست و آیا ایشان تا این مرحله به وکیل تعیینی دسترسی داشتهاند یا خیر؟
تاکنون اجازه دسترسی به وکیل به هیچ وجه ندادهاند. وکلایی هم که از سوی خانواده درویشها معرفی شدهاند تا پروندهها را بپذیرند در دادگاه انقلاب با برخورد بد کارکنان دادگاه انقلاب و دادسرای اوین روبرو شدهاند. هیچ وکیلی تا امروز اجازه ورود به پرونده درویشهای بازداشت شده را نداشته است. اتهاماتی که در کیفرخواستها ذکر شده عبارتند از: اخلال در نظم عمومی، تمرد از دستور پلیس، اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت کشور، استفاده از سلاح سرد و قدرت نمایی با سلاح سرد. این کیفرخواستها از سوی دادسرای شهید مقدس مستقر در زندان اوین صادر شده است.
۳- آیا دراویش بازداشت شده اجازه تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده و یا مشاورحقوقی را دارند؟
به هیچ وجه اجازه دسترسی و تماس با وکیل و یا مشاورحقوقی وجود ندارد. همچنین مدام به خانوادهها دروغ گفته میشود. دیروز و پریروز یعنی دوشنبه و سهشنبه، زندانیان در زندان تهران بزرگ به دلیل مشکلاتی که در راه ملاقات ایشان با خانواده وجود داشت، تحصن کردند. وضع ملاقاتها اصلا خوب نیست. مسئولان حقوق قانونی زندانیان را با منت و اذیت کردن خانوادهها به ایشان میدهند. تحصن دیروز زندانیان برای گرفتن حق ملاقاتی بود که آیین نامه سازمان زندانها به ایشان داده است. مشکل اصلی خانوادهها اکنون این است که بلاتکلیف هستند و سرنوشت زندانیان را نمیدانند. معلوم نیست مسئولان تا چه زمانی میخواهند بازداشت شدگان را در زندان نگهدارند و چه اتفاقی قرار است برای ایشان بیافتد. تمام پروسه طی شده تا کنون غیرقانونی بوده است. سیصد و پنجاه کیفرخواست صادر شده بدون اینکه بازداشت شدگان به وکیل و یا امکانات حقوقی که درواقع حقوق اولیه یک زندانی است دسترسی داشته باشند. همچنین اینها را با دست و پای شکسته به زندان بردهاند و وضعیت سلامت جسمی ایشان بسیار بد است.
۴- کسانی که از وضعیت جسمی وخیمی برخوردارند دقیقا چند نفر هستند و در چه بندهایی نگهداری میشوند؟
دوتن از دراویش به نامهای احمد باراکویی و نیما عزیزی به علت اصابت گلوله ساچمهای به چشمشان و عدم رسیدگی پزشکی کور شده و بینایی خود را از دست دادهاند. چند نفر دیگر مانند محسن نوروزی و مهدی مهدوی از ناحیه چشم مورد اصابت گلوله ساچمهای قرار گرفتهاند و وضعیت جسمی وخیمی دارند. زمانی که میخواستند دراویش را در گلستان هفتم بازداشت کنند، تونلهای مرگ تشکیل میدهند و حین انتقال دراویش به داخل اتومبیلهای ون آنقدر با باتون ایشان را ضرب و شتم میکنند که قریب به نود درصد دراویش دچار شکستگی دست و یا پا و یا هردو شدهاند. شکستگی صورت هم در بین دراویش بازداشت شده وجود دارد. کسانی که مجروح شده بودند در بدو ورود بسیار بد مورد درمان قرار میگیرند. یک درمان سرپایی و ناقص. مثلا دست یکی از درویشها به نام محمدرضا درویشی را بد و شتابزده گچ میگیرند. الان بین استخوانهای شکستهٔ دست او سه میلیمتر فاصله افتاده و باید پودر استخوان تزریق کنند که خب، نمیکنند و اهمیت هم نمیدهند. به همان شکل ناقص و دردناک در زندان نگهش داشتهاند و از خدمات پزشکی محروم است. یا محسن خموشی که در تیپ سه زندان تهران بزرگ گرفتار حبس شده از مشکل نارسایی کبدی رنج میبرد ولی از دسترسی به دارو محروم است. در مورد آقای محمد راجی هم اینکه اینقدر کتکش زدند که مرد. به خانوادهاش غمزدهاش حتی اجازه ندادند جنازه پدرشان را ببینند. آقای راجی را نمیدانم روی چه حساب و چه ترسی بود که شبانه بردند خاکش کردند، بدون اینکه به یکی از نزدیکانش اجازه بدهند در خاکسپاریاش حضور داشته باشد.
۵- یاور محمدثلاث که به گفته رسانههای داخلی به سه بار اعدام (قصاص نفس) محکوم شده اکنون در کدام زندان نگهداری میشود و وضعیت پرونده وی چگونه است؟
آقای ثلاث در زندان رجایی شهر است و هرلحظه امکان اجرای حکم وی وجود دارد. وقتی ثلاث را میگیرند به بیمارستان منتقل میکنند. آنقدر وی را در آن شرایط کتک زده بودند که در واقع مثله شده بود. بعد او را میبرند روی تخت بیمارستان و صدا و سیما آنجا ازش اقرار میگیرد. معلوم نیست که چه سئوالی کردند و چه به وی گفتند که جوابهایی مانند اقرار از وی بگیرند. این شیوه اقرارگیری کلا غیرقانونی است. وقتی ثلاث را به دادگاه میبرند میگوید که اعترافاتش زیر شکنجه بوده است و قتل را نمیپذیرد. در زندان اوین بهقدری شکنجهاش کرده بودند که اعتراف کند به نیت قتل به گلستان هفتم رفته است. اعترافی که زیر شکنجه باشد فاقد وجاهت و اعتبار قانونی است. شکنجه ثلاث از همان لحظه بازداشت آغاز شده بود و اثرات باتوم و شکستگیهای سر وی حتی در ویدئویی که صدا و سیما پخش کرد نیز دیده میشد. در بیمارستان، صورت و بینی و سر محمدثلاث شکسته بود و بانداژ شده بود. دادستان تهران با افتخار اعلام کرد که ما چهل و هشت ساعته کیفرخواست ثلاث را صادر کردیم. صدور کیفرخواست آقای ثلاث در چهل و هشت ساعت، از نظر روند رسیدگی و مدت زمان صدور کیفرخواست که دست کم دو ماه یا بیشتر وقتی میبرد نشان شتابزدگی و عجله و میل غریب قوه قضاییه برای زیر خاک فرستادن آقای ثلاث دارد و فاقد اعتبار و وجاهت قانونی است. شانزده مورد ایراد شکلی به کیفرخواست ثلاث وارد است و این جدای از ایرادات ماهوی است. برای مثال در پروندههای قتل، پلیس باید بازسازی صحنه قتل کند که انجام نشده است. ثلاث قربانی سیستم قضایی پلید ایران است که حاضر نیست حتی برای یک محکوم به مرگ چهار قلم قانون خودنوشتهاش را هم رعایت کند. جامعه حق دارد درباره ثلاث و انگیزههای او اطلاع داشته باشد اما گویا قوه قضاییه حاضر نیست ثلاث با مردم صحبت کند.
۶- در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید؟
اتهام دراویش را در کیفرخواستهای صادر شده اقدام علیه امنیت ملی زدهاند. اگر نیروی انتظامی قرار است هر تجمع اعتراضی را به این شکلی سرکوب کند و چهارصد نفر را دستگیر کند و سپس ادعا کند که دراویش تخریب کرده و نیروهای امنیتی را مورد هجوم قرار دادهاند، اگر هر تجمعی اعتراضی دراویش اقدام علیه امنیت ملی محسوب میشود، پس دراویش چارهای ندارند جز اینکه از ایران بروند. یعنی این چهارصد نفری که شما دستگیر کردهاید، یک حرف نداشتند که شما بشنوید؟ سیستم قضایی ایران برای به کرسی نشاندن اینکه میتواند بازوی قدرت مطلقه باشد، پس از محاکمه فلهای دراویش در قم، در بروجرد، در اصفهان، در کوار و اینبار هم پس از گلستان هفتم باز صدای اعتراض دراویش را نشنیده است. قوه قضائیه درویشی را آزاد میکند و میگوید برو و سبیلهایت را بزن و قول بده که دیگر در تجمع شرکت نکنی. آخر کدام بیماری همینطوری الکی میرود تجمع کند. حرفی دارد که شما به طور معمول و حتی به طور نامعمول گوشتان را به روی آن بستهاید. اگر قوه قضائیه با درویشی مشکل ندارد برای چی آنها را وادار میکند که سبیلشان را بزنند؟ خود من که در سلول انفرادی بودم اینها آمده بودند به زور سبیلم را بزنند. اینها میگویند ما با درویشها کاری نداریم، در صورتی که اصل مشکلشان با درویشی است؟ اگر شما با درویشها مشکل ندارید چرا دکتر نورعلی تابنده اکنون باید در حصر باشد؟ در رسانه را به روی صدای ما بستهاند و یکسره تکگویی میکنند. به درویشان باید و باید مطابق قانون حق بهرهمندی منصفانه از رسانه و قانون داده شود. این حق را بدهند آنگاه خواهند دید که قانل ماموران در گلستان هفتم که بود. خواهند دید که چه کسانی برای نفع بردن از جنگ قدرت درویشان را به آن شکل دلخراش زدند و شکنجه و زندانی کردند.
گفتگو از بهروز جاویدتهرانی/ سازمان حقوق بشر ایران