/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

عکس‌های امروز کودکان در فضای مجازی و دردسر آینده آن‌ها

21 اوت 20
عکس‌های امروز کودکان در فضای مجازی و دردسر آینده آن‌ها

علی‌اصغر فریدی/ مجله حقوق ما:

حضور کودکان یا درگیر کردن آنان در شبکه‌های اجتماعی چه عواقبی می‌تواند داشته باشد؟ آیا والدین حق دارند تا هرگونه که مایلند، تصاویر کودکان را در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنند؟

مجله «حقوق ما» برای در این باره با حامد فرمند، کنشگر و مدافع حقوق کودک، گفت‌وگو کرده است. مشروح این گفت‌وگو را در زیر می‌خواند.

 

آقای فرمند! انتشار عکس یا ویدیوهای کودکان در فضای مجازی، توسط افراد خانواده یا رسانه‌ها، چه عواقب زیانباری می‌تواند برای خود کودک به دنبال داشته باشد؟ آیا اصولا حقوق کودک در چنین شرایطی نقض می‌شود؟

 

درباره عواقب انتشار تصاویر، چه تصاویر ثابت چه متحرک که از کودکان در فضای مجازی منتشر می‌شود، یا حتی انتشار مطالب نوشتاری در رابطه با کودکان، سال‌هاست که تحقیقات و بررسی‌های زیادی انجام شده است. 

بخشی از حقوق کودکانی که پایشان به فضای مجازی باز می‌شود، می‌تواند در معرض تهدید قرار بگیرد. شکل و نوع تصویری که از کودکان در فضای مجازی ارائه و منتشر می‌شود، می‌تواند به نقض کرامت کودک منجر شود و حریم خصوصی او را نقض کند.

این مطلب در شماره ۱۲۵ مجله حقوق ما منتشر شده است. برای خواندن فایل پی‌دی‌اف مجله، کلیک کنید

به دلایلی چون ۱) ورود به فضاهایی که فضاهای خصوصی کودکان است و به آنها تعلق دارد، ۲) نادیده گرفتن حق آنها بر مالکیت تصویرشان و ۳) ناآگاهی کودکان از اتفاقات احتمالی که برایشان خواهد افتاد، حتی علیرغم اجازه کودک، انتشار عکس‌ها و ویدیوی‌های آنها می‌تواند نقض حریم خصوصی کودکان باشد. 

همچنین بحث ایجاد و شکل گرفتن یک هویت مجازی مطرح است که این هویت مجازی، طبق آنچه که ما از فضای مجازی می‌دانیم، این است که به نوعی تقریباً غیر قابل تغییر و اصلاح است. از طرف دیگر ماندگاری دارد و همچنین می‌تواند به شکل گسترده و فزاینده‌ای در آینده توسط  کارفرماها مورد استفاده قرار بگیرد. 

یعنی جستجو در دنیای مجازی، از سوی کارفرمایان، برای متقاضیان کار، یکی از متداول‌ترین بخش‌های مصاحبه‌های کاری در دنیای امروز است، که این شامل آن بخش از هویت مجازی می‌شود که از کودکی برای فرد شکل دادند. 

به دلیل غیرقابل حذف یا اصلاح بودن، عکس‌ها و ویدیوهای به اشتراک گذاشته شده در فضای مجازی، می‌توانیم انتظار اثراتی را بر روی آینده شغلی، حرفه‌ای و کاری کودکان داشته باشیم.

کودکان به طور کلی آسیب‌پذیرند اما در رابطه با کودکانی که در کودکی دچار آسیب‌هایی شده‌اند، کودکان قربانی تجاوز، یا کودکانی که آزاری را متحمل شده‌اند یا یک اتفاق ناخوشایند در دوران کودکی داشته‌اند، کودکانی که ما به نام کودکان کار می‌شناسیم، پخش شدن تصاویرشان، باز به طور اختصاصی که در آن هویت‌سازی شده، می‌تواند تاثیرات آسیب‌زا داشته باشد. اگرچه بخشی از مبارزه و تلاش ما باید برای زدودن این انگ‌ها باشد، اما باید در راستای ممانعت از بخش انتشار تصاویر کودکان مُصِرّ باشیم. 

غیر از مواردی که اشاره شد، دسترسی بیماران جنسی به تصاویر کودکان، می‌تواند باعث سوءاستفاده آنها از این تصاویر و اخاذی شود. برخی از والدین با بی‌ملاحظگی در انتشار عکس‌های برهنه از کودکان، زمینه سوءاستفاده را برای سایت‌های پورنوگرافی کودکان هموارتر می‌کنند.

همچنین انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، آنها را می‌تواند در معرض خطر دزدیده شدن یا سوءاستفاده‌های دیگر دهد. 

انتشار اطلاعات بی‌ملاحظه راجع به کودکان، در مورد چیزهایی که دوست دارند یا محل زندگی آنها، راه را برای دزدیده شدن آنها آسان و از طرفی کودکان را در معرض خطر و آسیب‌های جسمی، یا آسیب‌های روانی مانند قلدری در فضای مجازی و یا حتی در فضای واقعی قرار می‌دهد.

 

قوانین جمهوری اسلامی در رابطه با انتشار عکس و ویدیوی‌های کودکان در فضای مجازی یا رسانه‌های دولتی و غیردولتی چه می‌گویند؟

 

به دلیل آنچه که قبلا گفتم، یعنی مجموعه‌ای از آسیب‌های جسمی و روانی که انتشار تصویر کودکان یا اطلاعاتی راجع به کودکان در فضای مجازی می‌تواند به دنبال داشته باشد، این موضوع، اهمیت پیدا کرده است. پس در کشورهایی که قوانین مترقی دارند، مسئله انتشار تصاویر کودکان به صورت واضح در قوانین جای گرفته است. 

در قوانین ایران، قطعا متخصصان و حقوقدانان دقیق‌تر راجع به آن صحبت خواهند کرد، اما تا جایی که من اطلاع دارم، قانون اخیر حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، که اخیرا توسط شورای نگهبان، نهایی شد و به تصویب رسید، اشاره‌های مستقیمی به موضوعاتی دارد که ما می‌توانیم از آنها برای جلوگیری از حضور کودکان در فضای مجازی و بهره‌کشی اقتصادی از کودکان در این فضا، استفاده کنیم و از آن بهره ببریم. 

 

چه نقص‌های احتمالی‌یی در رابطه با نقض حقوق کودکان در فضای مجازی، در قوانین ایران وجود دارد که باید اصلاح بشود؟ همچنین در قوانین ایران چه راهکارهایی برای رعایت حقوق و کرامت کودک در فضای مجازی هم از سوی والدین و هم از سوی رسانه‌ها، در نظر گرفته شده است؟

 

قانون اشاره‌های خیلی مختصر اما مشخصی را به صورت خاص، در مورد یکی از مهم‌ترین رسانه‌های رسمی، یعنی صدا و سیما دارد و آن را از تولید محتوای مضر برای کودکان ممنوع و منع می‌کند. قانون این رسانه را را موظف می‌کند که قوانین مشخصی را تدوین کند. 

آیین‌نامه‌های اجرایی که به صورت مشخص به حقوق کودک اشاره کند، چیزی است که با کمبود آن مواجهیم تا بتوانیم به صورت جدی در نهادی مثل صدا سیما و تمام رسانه‌های چاپی یا دنیای مجازی تصویری یا غیرتصویری، از حقوق کودکان دفاع کنیم. 

در این موارد و بحث‌هایی مانند بهره‌کشی و غیره، مجازات‌هایی هرچند نه‌چندان بازدارنده، در نظر گرفته شده است. مواردی از آن در حمایت از کودکان در دنیای مجازی نیز قابل استفاده است. 

همچنین قانون اشاره مشخصی می‌کند به گروهی از کودکان که در قانون ایران به عنوان کودکان بزه‌دیده یا بزهکار، قربانیان یا رهاشدگان از آزار (هر شکل از آزار) و یا کسانی که خودشان مرتکب جرمی شده‌اند اما کودک هستند. 

در هر دو مورد از این گروه‌ها، انتشار تصاویرشان منع جدی دارد و مشخصا به موضوع زمانی اشاره می‌کند که این انتشار باعث بروز آسیب شود. با توجه به آنچه گفتم، می‌شود جلو این چنین تصاویری را گرفت و از آسیب‌ها به شکلی جلوگیری کرد.

همانطور که اشاره کردم، این موضوع به صورت خیلی کلی و قابل استنباط در قانون آمده است. اما آنچه قوانین مترقی به آن می‌پردازند، قوانین و آیین‌نامه‌های بسیار دقیقی در حوزه فضای مجازی‌اند. برای همین نیاز است تا با وضوح بیشتر در این حوزه قانونگذاری شود.

قطعا کارشناسان و حقوقدانان راجع به نقض‌ها یا تناقضاتی که حقوق ایران دارد در رابطه با حمایت از کودکان فضای مجازی صحبت خواهند کرد. اما به عقیده من، بر اساس آن چیزی که می‌دانم، مهمترین نقص و کاستی در تناقض در شکل تعریف کودکی و آنجایی‌ست که بحث سن شرعی مطرح می‌شود. با این حال، این قانون در جاهای مشخصی به سن ۱۸ سال به عنوان سن کودکی اشاره می‌کند و بحث روشنی در رابطه با تمام کودکان مشمول این قانون دارد. برای همین می‌شود باز امیدوار بود که بشود برای کودکان، در این حوزه هم استفاده کرد.

 

آیا والدین با توجه به صغر سن و عدم توانایی کودکان برای تصمیم‌گیری درباره خود، به والدین اجازه می‌دهد تا وارد حریم خصوصی کودک شوند؟ آیا این حریم قابل واگذاری به دیگران، حتی والدین، است؟

 

شاید کلمه واگذاری، اصطلاح درستی نباشد. از یک منظر دقیق‌تر، این که ما به عنوان بزرگسالان موظف به حمایت از کودکان (به دلیل آسیب‌پذیر بودن آن‌ها) و رعایت منافع عالیه و مصلحت‌شان هستیم، بدان معنا نیست که حق آنها بر حریم خصوصی‌شان به ما واگذار شده است. بلکه  مسئولیت حمایت از آنها و مسئولیت مراقبت از این حق، به ما سپرده شده و ما با مشارکت خود کودک، و رعایت سایر حقوقی که او دارد موظف به رعایت این حق و سایر حقوقش هستیم، بنابراین این موضوع واگذاری نیست، بلکه موضوع مسئولیتی است که ما در برابر کودکان داریم.

 

آیا استفاده ابزاری والدین از فرزندانشان، برای کسب درآمد و تبلیغ محصولات شرکت‌ها، با حقوق کودک و کنوانسیون‌های حمایت از حقوق کودک و قانون جرایم رایانه‌ای منافات دارد؟ قوانین ایران در این رابطه چه اقداماتی را در نظر گرفته‌اند؟  

 

در بحث استفاده ابزاری، امیدوارم که کارشناسان به طور کلی در تمام موارد مندرج در قانون جدید بتوانند هم خود قانون را بشکافند و آن را دقیق‌تر تفسیر کنند و نقد سازنده برای بهبودش داشته باشند. چیزی که نظرم می‌رسد، آن بخشی  از قانون است که به موضوعات مرتبط با بهره‌کشی اقتصادی از کودک و نحوه حضور او در تولید محتواهاش اشاره می‌کند. 

قانون می‌تواند به موضوع استفاده ابزاری والدین از کودکان در فضای مجازی، مشخصا اینستاگرام، ورود کند، جلویش را بگیرد از کودکان حمایت کند. به‌ویژه در شرایطی که عنوان شکل جدیدی از کودکان کار دارد شکل می‌گیرد.

من به بخش تخصصی خودم از منظر حقوق کودک و از منظر پیمان‌نامه حقوق کودک اشاره کردم. طبق برداشت من آن بخشی که ما در قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان در ایران داریم این امکان را به ما می‌دهد که نقض حقوق کودکان را در فضای مجازی جرم‌انگاری کنیم.

به عقیده من حتی مهم‌تر از جرم‌انگاری و تنبیه متخلف، این است که در زمینه آموزش بیشتر فعالیت کنیم. ما پیش از اینکه نیازمند این باشیم که والدین اطرافیان و احیانا رسانه‌ها را به دلیل آن چیزی که نقض حقوق کودک می‌دانیم توبیخ کنیم، نیازمند این هستیم که در این باره آموزش جدی بدهیم.

یکی از کارکردهای مهم قانون، کارکرد آموزشی است، یعنی خود قانون، تدوین آن، بحث کردن راجع به آن و نقد کردنش، خود این اقدامات، کارکرد آموزشی دارد و افراد جامعه را متوجه مواردی می‌کند که به عنوان نقض حقوق محسوب می‌شود. 

در این مورد ما نیازمندیم که بدانیم چه چیزی نقض حقوق کودک در فضای مجازی محسوب می‌شود؟ چرا محسوب می‌شود؟ چطور می‌توانیم و باید از آن مراقبت کنیم؟ به این ترتیب بسیاری از افراد و شهروندانی که در فضای مجازی حضور دارند خودشان می‌توانند کمک کنند برای اینکه این جلوی این اتفاق‌ها کم‌کم گرفته بشود، فرهنگ تغییر کند، رفتارها تغییر کند. قطعاً وقتی پشتوانه قانونی وجود داشته باشد، افراد می‌دانند اگر توان تغییر رفتار نداشته باشند، قانون حامی خواهد بود و جلوی نقض حقوق را خواهد گرفت.

بنابراین به نظر من این بخش یعنی آموزش، نقد قانون و ...، بخش بسیار مهمی در راستای جلوگیری و کاهش نقض حقوق کودک است. همین کاری که شما دارید می‌کنید، این گفتگوهایی که شکل می‌دهید، از مهم‌ترین کارکردهایش دقیقا همین است: آشنایی افراد با حقوق و در مرحله بعدی اگر حقوق نیازمند اصلاح باشد، بتواند مطالبه جمعی را به وجود بیاورد و اگر قوانینی وجود دارد، شرایط و زمینه برای اجرایش فراهم بشود.

 

بیانه‌های مرجع ملی کمیسیون حقوق کودک، در رابطه با انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی و سایت‌های خبری تا چه اندازه‌ای الزام‌آور است؟

 

در بیانیه اخیر مرجع ملی حقوق کودک آمده که انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی و سایت‌های خبری ممنوع است. منتها آن چیزی که من می‌دانم، کارکرد مرجع ملی نظارت بر اجرای پیمان‌نامه و رعایت حقوق کودکان است و در قدم بعدی اقدام برای اجرایی شدن قانون جدید حمایت از کودکان و نوجوانان. مرجع ملی به لحاظ ماموریت و تعریفی که دارد، فاقد قدرت اجرایی است و بیانیه‌ای هم که صادر کرده، ضمانت اجرایی ندارد.

اما سوال مهمی که پیش‌تر هم در رابطه با بیانیه مرجع ملی کمسیون حقوق کودک نوشته‌ام، این است که اساسا چرا این بیانیه این موقع صادر می‌شود؟ اگر اشتباه نکنم بیشتر از ۲۰ سال از تاسیس و تعریف شدن این مرجع می‌گذرد و فکر می‌کنم چهار یا پنج سالی است که مدیر جدیدی برای این مرجع منصوب شده است. مدیر جدید از لحاظ نوع اظهاراتش و موضوعاتی که به آن اشاره می‌کند، کاملا به دغدغه فعالان حقوق کودک نزدیک است و این موضوع مهمی است. در طول تمام این سال‌ها که بحث فضای مجازی، بحث حضور پررنگ و بدون ملاحظه کودکان در فضای مجازی، چه توسط والدین و چه به صورت دیگری که به عنوان آن چیزی که ما به عنوان استفاده ابزاری و بهره‌کشی از کودکان قلمداد می‌کنیم، وجود داشته و نقد جدی فعالان را یا به صورت فردی یا به صورت گروهی و نهادهای مدنی به همراه داشت، اما هیچ موقع ندیده بودیم که بیانیه یا مطلبی و موضوعی از طرف مرجع صادر شده باشد.

آن چیزی که جلب توجه کرد، صدور بیانیه در زمان واقعه‌ کشته شدن دلخراش رومینا اشرفی به دست پدرش بود، به عنوان یک زن‌کشی و کودک‌کشی. 

ما آن موقع دیدیم که تصاویر متعددی از این کودک/نوجوان دختر در فضای مجازی منتشر شد. آن چیزی که در این بیانیه آمده بود، گرچه پشتوانه درستی داشت و گرچه به مطالب کاملا درستی اشاره می‌کرد، یعنی اینکه هم بحث کرامت انسانی بوده و هم حریم خصوصی، اما به خاطر اختصاصی‌کردن اشاره به حجاب نیمه‌کامل، نگاهی تبعیض آمیز و جنسیت‌زده دارد. نگاه مرد سالارانه‌ای که برای زن محدودیت‌های جدی قائل است. 

حاکمیت نگران خدشه‌دار شدن آن نگاهی است که خودش برای زن قائل است، و نگران انتشار تصاویر زنان بدون پوشش و یا با پوشش غیر استاندارد مد نظر خودش. این بیانیه به نظر من نه بیانیه‌ای برای حمایت از کودکان در شکل حضورشان در فضای مجازی، بلکه برای محدود کردن شکل حضور کودکان دختر در این فضا بود.

چیزی که متاسفانه کمتر می‌بینیم یک نگاه غیرتبعیض آمیز و کاملاً برابری طلب است که این کاملاً باید مورد نقد جدی قرار بگیرد.

به نظرم این مساله بسیار مهمی است و از نظر من اهمیت داره که به این موضوع هم بپردازیم، به این دلیل که اگر رفتارهای تبعیض آمیز را در شکل‌های مختلفش نبینیم، گاهی صرفا ظاهر مبتنی بر قوانین بین المللی‌اش ممکن است ما را گمراه کند تا شکل تبعیض آمیز و اثرش را در آینده نبینیم.