/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

گزارش: ۴۷۹ سال زندان و ۹۰۷ ضربه شلاق برای مدافعان حقوق بشر در ایران

16 دسامبر 21
گزارش: ۴۷۹ سال زندان و ۹۰۷ ضربه شلاق برای مدافعان حقوق بشر در ایران

سازمان حقوق بشر ایران؛ ۲۵ آذر ۱۴۰۰: گزارش سال ۲۰۲۱ «مدافعان حقوق بشر در ایران» زمانی منتشر می‌شود که تلاش جمهوری اسلامی  برای سرکوب مدافعان حقوق بشر در ایران شدت بیشتری یافته است. سازمان حقوق بشر ایران تلاش می‌کند تا بخشی از این سرکوب را در گزارشی که پیش رو دارید، به تصویر بکشد. 

این گزارش بیش از ۱۰۰ تن را در بر می‌گیرد اما این افراد تنها بخشی از جامعه بزرگ کنشگرانی را تشکیل می‌دهند که در سال جاری میلادی به دست مقام‌های امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی مورد آزارهای کلامی و فیزیکی، شکنجه، بازداشت غیرقانونی یا احکام سنگین حبس قرار گرفته‌اند. 

با انتشار این گزارش، سازمان حقوق بشر ایران توجه جامعه جهانی را به وضعیت مدافعان حقوق بشر در این کشور جلب می‌کند. محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، در این باره گفت: «دنیا نباید در برابر هزینه بالایی که مدافعان حقوق بشر ایرانی برای دفاع از اساسی‌ترین حقوق انسانی می‌پردازند، نقش شاهد ساکت را ایفا کند. این، وظیفه‌ی جامعه جهانی است که به پشتیبانی از مدافعان حقوق بشر برخیزد و از خواسته‌ی آنان برای دست‌یابی به عزت انسانی تمامی ایرانیان دفاع کند.»

مدافعان حقوق بشر که نام آن‌ها را در این گزارش خواهید دید، از راه‌های صلح‌آمیز مدنی استفاده کرده‌اند تا از اساسی‌ترین حقوق شناخته‌شده‌ی انسانی برای خود و مردم ایران دفاع کنند. اما در پاسخ، مقام‌های جمهوری اسلامی آنان را در مجموع -دست‌کم- به ۴۷۹  سال زندان محکوم کرده‌اند که برخی از آن‌ها در لحظه انتشار این گزارش در زندان به سر می‌برند. 

متن کامل گزارش را اینجا بخوانید (پی‌دی‌اف/انگلیسی)

آزار تنها به زندان ختم نمی‌شود. استفاده از مجازات بدنی و غیرانسانیِ شلاق یکی دیگر از جنبه‌های تلاش حکومت ایران برای آزار فیزیکی و روحی مدافعان حقوق بشر است. برای این مدافعان مجموعا -دست‌کم- حکم ۹۰۷ ضربه شلاق صادر شده است. 

علاوه بر زندان و استفاده از مجازات‌های خشن و تحقیرآمیز، مقام‌های جمهوری اسلامی از راه‌های غیرانسانی دیگری مانند محروم‌کردن زندانیان از خدمات پزشکی و درمانی، نگه‌داری در سلول‌های انفرادی، تبعید به زندان‌های دور از محل اقامت، تهدید خانواده‌ها، اخراج از محل کار و تحمیل وثیقه یا جریمه‌های سنگین مالی برای فشار به زندانیان استفاده می‌کنند. 

آزارهایی که نام بردیم، غیر از شکنجه‌های مستقیم جسمی و روحی در زمان بازجویی است که خود شرحی دیگر می‌طلبد. دست‌کم یکی از مدافعان حقوق بشر که نام او در این دفتر آمده است، با مرگ مشکوکی که ظن قتل فراقضایی را تقویت می‌کند، جان خود را از دست داد. او به سلول انفرادی منتقل شده بود تا از تکمیل شهادتی که می‌خواست به افکار عمومی در مورد شکنجه‌ی هم‌بندی‌اش ارائه کند، جلوگیری شود. 

آمار مدافعان حقوق بشر که در این گزارش آمده‌اند، به طرز چشمگیری بالاتر از گزارش سال‌های قبل سازمان حقوق بشر ایران است. بخشی از دلیل این افزایش، به جنبش روبه‌رشدِ دادخواهی بازمی‌گردد. برخی از مدافعان حقوق بشر که نامشان در این گزارش آمده است، خانواده‌های داغداری هستند که عزیزان آن‌ها به دست جمهوری اسلامی از میان رفته‌اند و اکنون، به دنبال دادخواهی‌اند. در پی سرکوب خونین تظاهرات آبان ۹۸ و همچنین شلیک موشک‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هواپیمای مسافربری ۷۵۲ خطوط هوایی اوکراین بر فراز تهران، جامعه‌ی ایران شاهد تلاش جمع بزرگی از خانواده‌های داغدار برای دادخواهی بود. تلاش حکومت برای تهدید و تطمیع خانواده‌ها بی‌فایده بود و نتوانست آن‌ها را به خاموشی وادارد. 

سخن گفتن از دادخواهی بدون اشاره به خانواده‌های دادخواه دهه ۶۰ ناقص است. مریم اکبری منفرد یکی از آنان است. او ۱۲ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است زیرا به دنبال دادخواهی چهار تن از اعضای خانواده‌اش بود که در آن دهه به دست مقام‌های جمهوری اسلامی اعدام شدند. 

گوهر عشقی تبدیل به یکی از نمادهای دادخواهی در ایران شده است. او از هنگام کشته‌شدن فرزندش ستار بهشتی زیر شکنجه، جامه سیاه از تن در نیاورده و صدای رسایش را به گوش دنیا رسانده است. این در حالی است که مأموران امنیتی بارها گوهر عشقی و خانواده‌اش را آزار داده‌اند تا آن‌ها را به سکوت وادار کنند. چند روز پیش از انتشار این گزارش، مردان موتورسوار ناشناس که به احتمال قوی از مأموران لباس شخصی حکومت بودند، به گوهر عشقی حمله و او را مضروب کردند. 

منوچهر بختیاری، یکی از پدران دادخواه، هم‌اکنون در زندان است. مأموران امنیتی، پسر جوان او پویا بختیاری را در جریان تظاهرات آبان ۹۸ با شلیک مستقیم گلوله به قتل رساندند. در پاسخ به تقاضای دادخواهی، حکومت ایران این بار نیز فرد دادخواه را با ضرب و جرح بازداشت کرد، در سلول انفرادی نگه داشت و سرانجام به حبس محکوم کرد.

مدافعان حقوق بشر که نام آن‌ها در این گزارش آمده، طیف وسیعی را در برمی‌گیرند. وکلای مدافع حقوق بشر و مدافعان حقوق معلمان، کارگران، زنان در کنار حامیان محیط زیست و افشاگران، در این فهرست جای دارند. شاهین ناصری یک زندانی با جرائم مالی بود اما به رغم آن که می‌دانست افشاگری چه خطراتی می‌تواند برایش داشته باشد، در برابر شکنجه نوید افکاری ساکت نماند و شهادت خود را کتبا در دستگاه قضایی ثبت کرد. در سالگرد اعدام نوید، او را به سلول انفرادی منتقل کردند تا از افشای جزئیات بیشتر آن‌چه بر این کشتی‌گیر ایرانی گذشت، جلوگیری کنند. تنها یک روز بعد از انتقال به انفرادی، پیکر بی‌جان او را تحویل خانواده‌اش دادند. این بار، هم‌بندی او، فرهاد سلمان‌پور سکوت نکرد و با آن‌که از خطرات افشاگری آگاه بود، آن‌چه دیده بود را به اطلاع رسانه‌ها رساند. فرهاد و شاهین دو افشاگر شجاعی هستند که نام و سرگذشت آن‌ها را در این گزارش خواهید خواند. 

بازداشت خودسرانه، فقدان رویه عادلانه قضائی و انتساب اتهام‌های ساختگی آن‌چنان در ایران رایج‌اند که تقریبا در تمامی پرونده‌های این گزارش رد پایی از آن‌ها خواهید یافت. در برخی موارد، وکلای مدافع این کنشگران نیز به خاطر تلاش برای انجام وظیفه و اجرای قانون، بازداشت شده‌اند و در زمان انتشار همین گزارش، در زندان به سر می‌برند. 

ما امیدواریم که از طریق این گزارش گامی برای روشن‌تر کردنِ زوایای دیگری از وضعیت رو به زوال حقوق بشر در ایران برداریم و بتوانیم مدافعان حقوق بشر در ایران را به همتایان خود در دنیا و تمام آن‌ها که دغدغه حقوق بشر دارند، بیشتر بشناسانیم. این مدافعان حقوق بشر خود را در معرض خطر قرار داده‌اند تا شرایط زندگی را برای خود و انسان‌های دیگر بهبود بخشند.

سازمان حقوق بشر ایران به مناسبت انتشار این گزارش، از جامعه جهانی و تمام کشورهایی که با ایران روابط دیپلماتیک دارند، می‌خواهد که آزادی مدافعان حقوق بشر زندانی را در صدر موضوعات هر نوع گفت‌وگو با مقام‌های جمهوری اسلامی قرار دهند. ما همچنین از جامعه مدنی و شهروندان سراسر جهان می‌خواهیم تا شرح حال مدافعان حقوق بشر ایرانی را بخوانند، نام‌هایشان را به خاطر بسپارند و نه‌تنها در مسیر تلاش برای آزادی آنان به ما بپیوندند، بلکه با حمایت از خواسته‌های این افراد در مسیر احقاق حقوق پایه‌ی انسانی، با کنش‌گران حقوق بشر ایرانی همراه شوند.