آفاق ربیعیزاده؛ مجله حقوق ما:
شناسایی حق دادخواهی، یکی از مهمترین معیارهای امنیت قضایی شهروندان در هر جامعه است و میتوان آن را جزو حقوق اساسی شهروندانِ هر کشور محسوب کرد. در بسیاری از اسناد بین المللی از جمله در ماده ۱۰ از اعلامیه جهانی حقوق بشر بر دسترسی «کامل و برابر» همه افراد به دادرسی آشکار و عادلانه توسط یک دادگاه بیطرف و مستقل، تأ کید شده است. در ایران اما علیرغم به رسمیت شناخته شدنِ حق دادخواهی در قانون اساسی، دادخواهان همواره با سرکوب و برخوردهای امنیتی مواجه شدهاند.
بهدلیل عدم استقلال قوه قضاییه و همچنین نفوذ سازمانیافته نهادهای امنیتی در ساختار نظام قضاییِ ایران، حدود دو سال پس از سرکوب خشونتبار خیزش سراسری آبانماه، هنوز به هیچیک از پروندههای جنایات روی داده در آن بازه زمانی، در دادگاههای داخل کشور رسیدگی نشده است.
در این میان جنبش دادخواهی ایران با برگزاری یک دادگاه نمادین تحت عنوان «دادگاه مردمی آبان» در خارج از مرزهای کشور، نخستین گام اساسی را در ثبت شهادت شاهدان و دادخواهیِ خانوادههای جانباختگان و بازماندگانِ اعتراضات سراسری آبانماه ۱۳۹۸ برداشته است.
این مطلب در شماره ۱۵۹ مجله حقوق ما منتشر شده است
دادگاه بینالمللی مردمی اعتراضهای آبان ۹۸ که از آن با عنوان «آبان تریبونال» هم یاد میشود، برای رسیدگی به دادخواهی قربانیان و خانوادههای جان باختگان در فاصله زمانیِ ۱۹ تا ۲۳ آبانماه امسال و به همت سه سازمان «حقوق بشر ایران»، «عدالت برای ایران» و «با هم علیه اعدام» برگزار شد.
قاضی زاک یاکوب، فعال شناخته شده ضد آپارتاید و از قضات پیشین دیوان قانون اساسی در آفریقای جنوبی و چند تن از سرشناسترین حقوقدانان جهان از جمله الهام سعودی، کارلا فرستمن، کالین روهان، نورسیابانی تاتونسانکا، قضاوتِ این دادگاه را بر عهده داشتند. ریاست این دادگاه هم بر عهده وین جُرداش، وکیل بینالمللیِ حقوق بشر بود.
حمید صبی، حقوقدان برجسته ایرانی که خود یکی از اعضای هیئت دادستانیِ دادگاه مردمی آبان بود، معتقد است این دادگاه «به موقع برگزار شده» و امیدوار است پس از صدور رأی نهایی توسط قضات دادگاه، بتواند آن را به «یک مسأله جهانی» تبدیل کند.
مجله حقوق ما برای بررسی بیشتر دستاوردهای برگزاری دادگاه مردمی آبان، با این حقوقدان گفتوگو کرده است.
پرسش: بهنظر شما برگزاری دادگاه مردمی آبان چه دستاوردهایی به دنبال دارد و برای آمران و عاملان جنایتهای انجام شده در آبان ۹۸ چه عواقبی در پی خواهد داشت؟
صبی: من فکر میکنم دادگاه آبان به موقع برگزار شد. قربانیان کشتار دهه ۶۰ سالها صبر کردند. ۲۵ سال از آن ماجرا گذشته بود تا این فرصت را پیدا کردند که بیایند و داغ دلشان را با جهانیان مطرح کنند.
البته برای اعتراضات سراسری آبان، فاصله دو سال هم کم نیست. دو سال است که این شاهدان در بدبختی و سختی و فشار رژیم زندگی میکنند. اما دادخواهی به موقع دارد انجام میگیرد و از این نظر جنبه مثبتی برای این دادخواهان دارد.
در مورد ایجاد محدودیت برای مقامات حکومت ایران هم باید ببینیم که رأی دادگاه چه خواهد بود و نمیتوان از پیش قضاوت کرد. امیدواریم که بتوانیم بعد از صدور رأی دادگاه، آن را به یک مسأله جهانی تبدیل کنیم و از دولتهای مختلف بخواهیم که عاملان جنایاتِ آبان را تحریم کرده و آنها را در کشور خود راه ندهند. هدف این است که تا آنجا که میتوانیم زندگی را برای آنها سخت کنیم تا حداقل یک عامل بازدارنده باشد. نمیدانم موفق میشویم یا خیر اما تاکنون که تأثیر چندانی در نحوه تفکر سران حکومت ایران نداشته و هر دفعه جریتر میشوند و اعلام میکنند کشتیم که کشتیم، چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟ امیدواریم که این نماینده مجلس [حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس] آخرین شخصی باشد که چنین حرفی را میزند و کسی جرأت نکند با این وقاحت، خانوادههای داغدار را آزار دهد. این توهینی است به این خانوادهها. من جای خانوادههای جانباختگان آبان نبودهام اما میتوانم احساس کنم که گفتههای این نماینده مجلس تا چه میزان برای آنها سخت و توهینآمیز است. سالهاست که این رژیم با خانوادههای داغدار به این ترتیب برخورد میکند و به هیچ وجه کرامت آنها را در نظر نمیگیرد.
پرسش: حسن نوروزی، نایب رئیس کمیسیون قضایی مجلس ایران، در جریان برگزاری دادگاه مردمی آبان و در واکنش به این اقدام مدافعانِ حقوق بشر گفته است: «یکی از آنهایی که به مردم شلیک کرد من بودم، ما کُشتیم. حالا چه کسی میخواهد ما را محاکمه کند؟» بهنظر شما آیا چنین واکنشهایی، تأثیری هم در نتیجه دادگاه خواهد داشت؟
صبی: دادگاه مستقل از این اظهارات رأی خواهد داد. روش کار دادگاههایی نظیر دادگاه مردمی آبان این نیست که وارد این جزئیات سیاسی شوند و تا آنجایی که لازم است به مسائل اساسی و حقوقی توجه میکنند.
پرسش: لطفا درباره ساختار حقوقی دادگاه هم توضیح دهید. شاهدانِ آبان تریبونال چه کسانی بودند و بر چه اساسی به این دادگاه احضار شدند؟
صبی: بهطور کلی، در هر دادگاه، شهود به دو دسته تقسیم میشوند. یک دسته شاهدان عینی (Fact Witness) هستند که به نحوی در محل رویدادها حضور داشتهاند و دسته دیگر شهودی هستند که به عنوان کارشناس (Expert Evidence) در دادگاه حضور پیدا میکنند. در همه دادگاهها از هر دو نوع شاهد استفاده میشود چرا که شهادت هر دو گروه لازم است و جنبههای مختلف از دعوی را نشان میدهد. این امری طبیعی در تمام سیستمها است و حتی در دادگاههای معمولی هم یک عده کارشناس درمورد مسایل مطرح شده وجود دارد و یک عده هم شاهدان عینی هستند که برای بیان واقعیت حضور دارند.
پرسش: شهادتِ شاهدانی که در دادگاه مردمی آبان حضور داشتند، چگونه راستیآزمایی شد؟
صبی: البته که راستیآزمایی کار بسیار مشکلی بود چراکه اکثر شهود ما در ایران بودند و همکاران ما باید با تک تک آنها صحبت میکردند. اکثر صحبتهایی که شده بود از طریق ویدئوهای زیادی که به دستمان رسید، قابل تأیید بود. زمانی که یکی از شهود اعلام کرده بود که تیر خورده، ویدئویی که در آن به پای او تیر زده بودند را پیدا کردیم. به این ترتیب چند موردی وجود داشت که میشد راستیآزمایی کامل کرد اما در همه موارد به این ترتیب، ممکن نبود.
در رابطه با شهودی که نمیتوانستیم بهطور دقیق درمورد آنها پروسه راستیآزمایی را طی کنیم، ناچار شدیم که فعلا آنها را کنار بگذاریم. همچنین بیش از ۲۰۰ نفر تماس گرفته بودند که شهادت تمام آنها را هم بررسی کردیم و هر جا که دیدیم ممکن است نتوانیم بپذیرم که ۱۰۰درصد شهود واقعی هستند، آنها را کنار گذاشتیم. البته دلیل بر این نبود که آنها دروغ میگفتند یا اشتباه میکردند ولی چون ما مطمئن نبودیم، ناچار شدیم اینگونه عمل کنیم.
پرسش: شما بهعنوان وکیل حقوق بشر، سابقه کار در دادگاه نمادین «ایران تریبونال» را هم در کارنامه خود دارید و در ابتدای گفتگو به این دادگاه هم اشارهای کردید. آیا میتوان آبان تریبونال را با ایران تریبونال مقایسه کرد؟ اگر بله، این دادگاهها چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
صبی: بهنظر من، هر دو دادگاه، نشاندهنده جنایات جمهوری اسلامیاند و هر دو با زحمت بسیار از طرف آسیبدیدگان برگزار شد. این دو دادگاه شباهتهایی دارند ولی تفاوتهای زیادی هم میان آنها وجود دارد. در ایرانتریبونال زندانیها دیدگاههای سیاسی داشتند که آنها را از زندانیان دیگر متمایز میکرد. در دادگاه مردمی آبان اما بیشتر، افراد بدون دیدگاه سیاسیِ به میدان آمده، تیر خورده یا مورد ضرب و شتم قرار گرفته، حضور داشتند. بنابراین دیدگاهشان در رابطه رژیم متفاوت بود. معترضان آبان الزاما مخالف رژیم نبودند اما در دادگاه ایران تریبونال اکثرا شاهدان در دسته مخالفان رژیم قرار داشتند. البته این مسأله تأثیر مهمی در امر دادخواهی ندارد چرا که فرقی نمیکند که موافق یا مخالف رژیم باشند. مسأله درباره برخوردی است که یک رژیم با اتباع خود داشته است.
تفاوت بسیار بزرگی که این دادگاه با سایر دادگاههایی که من در آنها تجربه دارم داشت این بود که شهود، از ایران علیه دولتی که با خشونت به آنها حمله کرده بود، شهادت میدادند. این یک مسأله استثنایی بود. به عنوان مثال در دادگاه اویغورها، در دادگاه Falun Gong مربوط به چاینا تریبونال و حتی ایران تریبونال، هیچ فردی از داخل چین یا ایران نبود که بهعنوان شاهد در دادگاه شهادت دهد. بنابراین در این مورد با یک مسأله استثنایی مواجهیم که نشان میدهد فشار به جایی رسیده که شهود با وجود خطرات، ابایی از اعلام شهادتشان ندارند. این مسأله از نظر تأثیری که میتواند بر نتیجه دادگاه داشته باشد، بسیار جالب توجه است.
پرسش: به نظر شما آیا پیوندی میان دادخواهی برای جانباختگان و آسیب دیدگانِ آبان با دادخواهی برای سایر جنایات صورت گرفته توسط حکومت ایران وجود دارد؟
صبی: همه این دادخواهیها یکی است و همه به دنبال این موضوع هستند که اعلام کنند رژیم حاکم بر ایران چه بلاهایی را بر آنها تحمیل کرده است. فارغ از هر دیدگاه و عقیده سیاسی، همه دادخواهند و همه در یک جهت حرکت میکنند. من تفاوتی زیادی میان آنها نمیبینم.