آموزش و پرورش کودکان استثنایی از مسایلی است که نیازمند برنامهریزی دقیق و سازماندهی و آموزش خاص به مربیان و معلمان است و از شاخصهای ارزیابی میزان توسعه آموزش و پرورش كشورها به حساب میآید. این برنامهریزیها باید به گونهای باشد که کودکان استثنایی نیز بتوانند تواناییهای خود را کشف و آنرا تقویت کنند و همچنین بتوانند در آینده در مسیری درست به زندگی و حتا کار کردن در جامعه در کنار بقیه مردم ادامه دهند.
شناخت شخصیت درونی این کودکان و نوجوانان، مهمترین مسالهای است که زمینه رشد و پیشرفت این افراد را فراهم میکند اما در این میان، تغییر نگرش و بینش جامعه به افرادی که دچار محدودیتهای ظاهری هستند و یا از نظر ظاهری به اکثریت جامعه شباهت ندارند نیز بسیار مهم است. باید به این مساله که دانشآموز استثنایی، یک کودک گوشهگیر نیست، بلکه توانمندیهای زیادی دارد؛ توجه کرد. بسیاری از دانشآموزان استثنایی، افرادی هستند که در مسابقات علمی، فرهنگی و ورزشی رتبههای برتر را کسب میکند و باعث افتخار خانوادههای خود میشوند. بنا بر این کشف قابلیتهای این دسته از دانشآموزان، رسیدن به خودآگاهی و شناخت، برقرار کردن روابط مفید و موثر با دیگران و رسیدن به کفایت اقتصادی باید از مهمترین اهداف آموزش و پرورش دانشآموزان استثنایی باشد.
تاریخچه آموزش و پرورش استثنایی
نگاهی به تاریخچه آموزش و پرورش استثنایی در ایران نشان میدهد كه تلاشهای پراكندهای در زمینه آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان استثنایی صورت گرفته است. با تاسیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در سال 1370 و با مصوبه مجلس، تلاشها برای آموزش و پرورش این دسته از دانشآموزان انسجام بیشتری یافت. در سند پنجم توسعه، تكالیفی برای آموزش و پرورش دانشآموزان استثنایی تدوین شده است که بر مبنای بند «ه» ماده 19 آن، وزارت آموزش و پرورش مكلف است برای تامین نیازهای ویژه و توانبخشی گروههای مختلف آموزشی اقداماتی را انجام دهد. منعطفسازی مدارس و گسترش اجرای برنامههای تلفیقی و فراگیر، تدوین برنامههای جامع اطلاعرسانی، جهت آگاهسازی و آموزش والدین كودكان با نیازهای خاص، تقویت طرح سنجش كودكان و افزایش امر مشاوره در این مدارس و توسعه كمی و كیفی مدارس استثنایی و كودكان با نیازهای خاص و فراهم آوردن شرایط و امكانات خاص لازم جهت توانمندسازی و افزایش مهارتهای مورد نیاز این گونه آموزشپذیران، از جمله این اقدامات است. (1)
19 آذر ماه سال گذشته، رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اعلام کرد که در حال حاضر 112 هزار دانشآموز استثنایی در کشور وجود دارد که از این تعداد 72 هزار نفر از آنان در 1600 مدرسه خاص که ویژه کودکان و نوجوانان استثنایی است، مشغول به تحصیل هستند. بنابر گفتههای وی 21 هزار نیروی انسانی در این مراکز فعالیت دارند که به طور تقریبی به ازای هر چهار دانشآموز یک نیروی انسانی فعالیت دارد. به گفته او 28 هزار نفر نیز در سیستم فراگیر مشغول به تحصیل هستند.
آموزش فراگیر چیست؟
آموزش فراگیر به عنوان فرآیندی تعریف میشود که در آن دانش آموزان از هر سن و جنس با هر توانایی و محدودیتی که دارند بدون توجه به زبان، پیشینه اجتماعی، مذهب و یا بیماریهای خاص مانند ایدز در مدارس عادی پذیرفته میشوند. بر اساس این برنامه که از سال 89 در 7 استان به اجرا گذاشته شد و در سال 1390 اجرای این طرح در سراسر کشور قطعی شد، دانش آموز استثنایی در مدارس عادی با همکاری معلمهای رابط که از سوی کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی تعیین میشوند، به تحصیل میپردازند. دانش آموزانی که برای آموزش تلفیقی انتخاب میشوند، دانش آموزانی با محدودیتهای جسمانی یا ذهنی و یا هر دو هستند اما تفاوت آنها با دانشآموزانی که در مدارس خاص تحصیل میکنند در این است که درجه معلولیت آنها در حد خفیف است و بنابراین با استفاده از وسایل کمک آموزشی و توانبخشی و معلم رابط قادر هستند در مدارس عادی به تحصیل بپردازد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، علی ممبینی، رییس آموزش و پرورش استثنایی استان خوزستان با بیان اینکه باید با یک نگاه ویژه به کودکان استثنایی تا حد امکان آنها را به جامعه نزدیک کنیم، گفت: «طرح آموزش تلفیقی فراگیر در همین راستا است که ترجیح داده میشود تعدادی از دانشآموزان استثنایی در مدارس عادی آموزش ببینند تا تعامل با آموزش و پرورش عادی، حفظ و همچنین این افراد در آینده هنگامی که وارد جامعه میشوند با مشکل رو به رو نشوند». وی در ادامه افزود: «در این طرح که به صورت سالانه اجرا میشود تعدادی از دانشآموزان استثنایی در مدارس عادی، تحصیل کرده و از ظرفیت مدارس عادی استفاده میکنند. تلاش میشود که این دانشآموزان از لحاظ اجتماعی و روحی با شرایط موجود آشنا شوند؛ البته توصیههای فنی و حرفهای به مدارس و معلمان این دانشآموزان ارایه میشود. همچنین در هر هفته 2 روز معلم تخصصی استثنایی در این مدارس، حاضر و توصیهها و مشاورههای لازم را به دانشآموز، معلم و خانواده ارایه میدهد».
از نتایج مثبت این سیستم آموزشی میتوان به افزایش عزت نفس و تقویت حس مثبت در کودکان و نوجوانان استثنایی، از طریق ارتباط با همسالان خود که از نظر جسمی و ذهنی سالم هستند، اشاره کرد. به این ترتیب این دانشآموزان خود را عضوی از جامعه تلقی کرده و احساس اعتماد به نفس بیشتری میکنند. از مزایای دیگر این سیستم آموزشی، میتوان به تغییر نگرش کودکان و نوجوانان عادی نسبت به کودکان استثنایی نام برد. از طریق ارتباط هر روزه در مدارس، رابطه داشتن با فردی که از نظر ذهنی و جسمی کمی کندتر از بچههای معمولی است، عادیتر میشود و از این طریق سد بزرگی که میان کودکان و نوجوانان عادی با افراد استثنایی است، شکسته میشود.
در کنار این مزایا، بسیاری از اولیای دانشآموزان عادی، نگران پایین آمدن سطح تحصیلی کلاسی هستند که به شیوهی فراگیر اداره میشود. مورد دیگر نیز به دانش آموزان استثنایی برمیگردد که در شرایط تلفیق از خدمات آموزش ویژه و توانبخشی مانند کاردرمانی و گفتار درمانی به صورت مفید بهرهمند نیستند. همچنین معلمان آموزش عادی معمولا برای کمک به دانشآموزان دارای ناتوانی، آگاهی کافی ندارند در حالیکه یک معلم و متخصص آموزش ویژه، این دانش را دارد.
مشکلات دانشآموزان استثنایی
در خرداد ماه سال جاری، رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اعلام کرد که هم اکنون این سازمان به شدت با کمبود نیروی توانبخشی در سطح کشور مواجه است. بنا به گفتههای وی این سازمان با جذب مربی در حوزه توانبخشی با مشکل مواجه است؛ یکی از دلایلی که جذب مربی را با مشکل مواجه میکند این است که طبق قانون، مربیهای توانبخشی فقط تا دو سال میتوانند در قالب طرح فعالیت کنند و پس از آن امکان فعالیت در آن مرکز برای افراد وجود ندارد.
از دیگر مشکلاتی که دانشآموزان استثنایی دارند، سرویسهای رفت و آمد مدارس است. پیشتر ایاب و ذهاب این دانشآموزان در تمام مناطق ایران به صورت رایگان صورت میگرفت اما بعدتر، تحمل هزینهی رفت و آمد این دانشآموزان به دوش خانوادهها افتاد که اعتراضهای گستردهای را نیز در پی داشت. اما از ابتدای سال جاری تاکنون مشکل سرویس مدارس دانش آموزان در سطح کشور با اولویت مناطق محروم تا حدودی رفع شده است. بر این اساس دانشآموزان استثنایی مناطق محروم از رفت و آمد رایگان برخوردار میشوند و در مناطق دیگر با اختصاص 80 درصد هزینهها از سوی آموزش و پرورش، تا حدودی به خانوادههای آنان کمک میشود. اما خانوادهها همچنان باید 20 درصد از هزینههای رفت و آمد فرزندان خود را بپردازند؛ هزینههایی که با توجه به ناتوانیهای مختلفی که این افراد دارند؛ بسیار زیاد و برای خانوادههای آنان کمرشکن است و سبب میشود تا بسیاری از دانش آموزان از تحصیل باز بمانند.
پیشتر مشکل بیمه درمانی دانشآموزان استثنایی نیز یکی از مشکلات آنان به حساب میآمد. اما به تازگی خبر بیمه درمانی دانشآموزان استثنایی که در مدارس استثنایی ثبت نام میکنند، خانوادههای زیادی را خوشحال کرد. بر این اساس، به موجب راهاندازی بیمه درمانی دانشآموزان استثنایی، تمام هزینههای درمانی و دارویی آنان پرداخت خواهد شد و دانشآموزانی که در مدارس استثنایی ثبتنام میکنند از این خدمات بهرهمند میشوند. یکی از اهداف بیمه درمانی دانشآموزان استثنایی این است که خانوادههای بیشتری را متقاعد به تحصیل فرزندان ناتوان خود کند که این گام مهمی در زمینهی ترغیب خانوادههای این دسته از کودکان و نوجوانان است.
گزارش شکنجه معلولان و استفاده از غل و زنجیر و سگ
اما به تازگی در خبرگزاری مهر، گزارشی از شکنجه معلولان و استفاده از غل و زنجیر و سگ در یک موسسه خصوصی نگهداری از معلولان که با مجوز اداره کل بهزیستی البرز فعالیت میکند، منتشر شده است. بنا به گزارش خبرگزاری مهر «در سال ۱۳۷۹ یک موسسه خصوصی اقدام به ایجاد مرکز نگهداری از معلولان با مجوز اداره کل بهزیستی البرز میکند و بعد از ۱۳ سال فعالیت با کمک خیرین و هزینههای دریافت شده از والدین، کار خود را توسعه داده و با خرید زمین و ساختمان، ۱۳۹ معلول را زیر پوشش خود قرار میدهد. اما از سال 90 والدین معلولان متوجه کبودی یا زخم در بدن فرزندان خود شده اما باورشان نمیشده که این علایم بر اثر ضرب و شتم در این مرکز خصوصی از جانب مربیان آنها، ایجاد شده باشد. این مرکز با تهدید کردن خانوادههای معلولان به اینکه هیچ مرکز دیگری فرزندان آنان را نمیپذیرد، مانع شکایت آنها شده بودند».
به گزارش خبرگزاری مهر، مادر خوانده یکی از معلولان که چندین میلیون تومان کمک نقدی و یک ساختمان هم به این مرکز هدیه کرده از طریق فرزند معلولاش که قدرت تکلم داشت متوجه میشود که او را کتک زدهاند و اتاقاش محلی برای کارهای غیراخلاقی و رقاصی شده است. شکایت اولیه این مادر به سازمان بهزیستی و اعزام بازرس از تهران بینتیجه ماند و مادر نتوانست تخلفات رخ داده را اثبات کند. تا اینکه مدیرکل بهزیستی استان البرز با مشاهده فیلمهای دوربین مداربسته نصب شده در آسایشگاه به حقیقت زنجیر کردن معلولان روی تخت و ضرب و شتم آنها پی برد و بازرسان در مرکز را چند ماه قبل پلمب کردند.
بعد از اتمام جنگ در دهه ۷۰ همراه با فرایند خصوصیسازی در کشور، تعداد ۱۵۰ مرکز توانبخشی روزانه و شبانهروزی غیردولتی با ظرفیت اسمی ۱۱۴۲۰ نفر تاسیس شد و هم اکنون با بیش از ۱۸۰۰ مرکز و قریب به یک میلیون معلول اعم از معلولین ذهنی، جسمی، حرکتی، نابینا و ناشنوا، سالمند و بیمار روانی مزمن در قالب مراکز شبانه روزی، مشغول به ارایه خدمات هستند. بدین ترتیب مشارکت در تنظیم قوانین و مقررات، آییننامهها و دستورالعملهای مرتبط با حوزه توانبخشی مراکز غیردولتی، فراهم آوردن زمینههای لازم جهت رفع مشکلات و نیازهای علمی ـ صنفی و خدماتی مراکز توانبخشی و ایجاد هماهنگی موثر بین آنها و سازمانها، دانشگاهها و ادارات به خصوص سازمان بهزیستی، تلاش برای ارتقای کیفیت خدمات آموزشی و توانبخشی توانجویان و ایجاد زمینه و تثبیت جایگاه قانونی مراکز و حمایت صنفی و قانونی از حقوق مراکز و نظارت بر عملکرد آنها از وظایف و اهداف مراکز غیردولتی آموزش و توانبخشی معلولین ایران، انجمن صنفی آسایشگاههای سالمندان کشور و انجمن صنفی مراکز غیردولتی توانبخشی بیماران روانی مزمن کشور تعریف شده است. (2)
اما گزارشها نشان میدهد که برخی از این مراکز غیردولتی در حالیکه هزینههای فراوانی برای نگهداری و آموزش کودکان و نوجوانان استثنایی دریافت میکنند، کاستیهای زیادی دارند و نظارت منظم و خاصی بر فعالیتهای آنها صورت نمیگیرد.