نرخ بیکاری در استان کردستان بین ۳۰ تا ۵۰ درصد در نوسان است. بنا به گفته مسئولان آمار بیکاری در این استان ۳۰ درصد است، اما با اضافه کردن آمار زنان بیکار این نرخ به ۵۰ درصد نیز افزایش پیدا میکند و در رده دوم ایران به لحاظ بیکاری قرار میگیرد. با توجه به منابع سرشار و نیروی انسانی کافی در کردستان، این منطقه به دلیل فراهم نشدن زیر ساختهای توسعه و کم توجهی مسئولان با معضل چشمگیر بیکاری مواجه شده است. ترکیبی از تعصبات فرهنگی و بیکاری زنان در استان کردستان شرایط زندگی زنان این منطقه را دشوار کرده است. از این رو برخی از سازمانهای مردم نهاد که در حوزه زنان فعالیت میکنند علاوه بر بخش فرهنگ سازی و آموزش و آگاه سازی زنان نسبت به حقوقشان، در راستای کارآفرینی و اشتغال زایی زنان نیز تلاش میکنند. موسسه توسعه و توانمندسازی "ژیار" در زمینه توانمند سازی زنان فعالیت میکند.
سازمان حقوق بشر ایران گفتگویی را با ساحل زارعی، رییس هیات مدیره «ژیار «صورت داده است:
از چه سالی شروع به فعالیت کردید؟
فعالیتهای ما از سال ۷۸ شروع شد.
برای دریافت مجوز مشکلی نداشتید؟
زمانی که مجوز گرفتیم جریان اصلاحات روی کار بودند و بحث ان جی اوها شکل گرفته بود و دریافت مجوز زیاد سخت نبود. اما این اواخر روند ثبت حالت دیگری پیدا کرده و خیلی سخت شده است. دوران اصلاحات به این شکل نبود. در آن زمان ما با مشکلی برای دریافت مجوز مواجه نشدیم. تا امروز هم برای مجوز ما مشکلی وجود نداشته و تمدید شده است تنها یکبار تطبیق مجوز داشتیم از وزارت کشور که فرآیند آن طولانی بود. اما هشت سالی که آقای احمدینژاد بودند فعالیت در حوزه زنان با مشکلات زیادی رو به رو بود. هر چند که ما پروژههایی را اجرا کردیم اما فضا خیلی بسته بود. ما ابتدا پنج نفر بودیم و تا زمان ثبت و کسب مجوز به هشت نفر رسیدیم. سه زن و دو مرد بودیم که از اقوام و دوستان من بودند.
انگیزه تاسیس این موسسه چه بود؟
بحث خلاءها و نیازها است. گاهی انگیزه درونی است. وقتی شما وضعیت را میبینید و با خود میگویید من باید به سهم خودم نقشی داشته باشم که سطح معیشت، سطح فرهنگ، سطح زندگی را ارتقا دهم و در این روال نقشی داشته باشم. شاید بشود گفت که این انگیزه اصلی من بود. در سنندج خلاء و نیازهای زیادی وجود دارد که اگر هزاران انجمن دیگر هم بخواهند فعالیت کنند به ویژه در حال حاضر که بحث اشتغال نیز یکی از معضلات اصلی این منطقه شده است باز هم جا برای کار کردن دارد. من فعالیتهای مدنی زیادی داشتم اما هر جا که رفتم دیدم بخش زنان نیاز به کار بیشتری دارد و انرژی خاصی میطلبد. پروژههای خاص و بودجههای خاصی نیاز دارد. به همین دلیل فعالیتم را در حوزه زنان شروع کردم و به این نتیجه رسیدم که در جامعه ایی که ما زندگی میکنیم و محیط فرهنگی ما به دلیل تعصبات، بحث آموزشها خیلی مهم است. من معتقدم اگر توانمند سازی را در نظر بگیریم دو بازو دارد. یک بازو اشتغال و بازوی دیگر آموزش است. بحث آموزش یک بحث زیر بنایی است. در کنار زنان ما با مردان هم کار کردیم. به ویژه در این منطقه با شرایط خاصی که دارد نمیشود فاز زنان را از مردان جدا دانست. اگر ما انتظار داشته باشیم زنان ما به سطحی از توانمندی برسند اما مردان همچنان روی تفکرات سابق خود بمانند به نتیجه نخواهیم رسید. به همین دلیل ما مردان را هم در فعالیتهای خود مشارکت دادیم.
شرایط زندگی در کردستان نقشی در تصمیم شما برای آغاز فعالیتهای این موسسه داشت؟
بحث مهمی که برای من وجود داشت جایگاه زنان در خانواده بود. میدانید که در قوم کرد گفته میشود به نوعی مادرسالاری وجود دارد اما من هر چه دقیقتر نگاه کردم متوجه نشدم این بحث یعنی چه؟ زنان در تصمیم سازی نقشی ندارند به ویژه در حاشیهها و روستاها نظر زنان پرسیده نمیشود، نظر آنها مهم نیست و روی آنها حساب باز نمیشود. وقتی زن نتواند در خانواده و در تصمیم سازی نقش داشته باشد همه چیز را تحت تاثیر قرار میدهد. نیازهای زنان نادیده گرفته میشود. در روستاهایی که ما رفتیم شاید تا شهر یک ساعت بیشتر فاصله نداشتند اما اجازه تحصیل به دخترها را نمیدادند. این یک حق اولیه است که نادیده گرفته میشود. چرا؟ دلیلی برای آن وجود ندارد جز اینکه مردهای آن منطقه ترجیحشان این است. من همیشه سعی کردم در هر منطقه ایی که میرویم روی این مسئله کار کنم چرا که نقش زنان و تصمیمات آنها میتواند در ارتقا سطح فرهنگی جامعه از خانواده تا جامعهٔ بزرگتر تاثیرگذار باشد. حقوق زنان در اینجا اجحاف میشود. بخشی از این مشکلات قانونی است که از دست ما خارج است اما بخشی از آن هم برمی گردد به قوانین نانوشته و عرفی که بین مردم رواج یافته است. متاسفانه خیلی از زنان ما فکر میکنند همان چیزی که دارند حقشان است و خارج از آن چیزی وجود ندارد. برای مثال بحث خودسوزی در این منطقه برمی گردد به همین مشکل. تعصبهای کورکورانه و سنتهای اشتباه باعث میشود زنان ما دچار سکوتی بشوند که نتیجهاش همان خودسوزیهایی است که متاسفانه تا این حد فراگیر شده است. این زنان اعتماد به نفس و توانایی و مهارت درست فکر کردن را ندارند. فضایی برای آنها وجود نداشته که این مهارتها را یاد بگیرند. مبحث قتلهای ناموسی نیز در کل کشور وجود دارد. میشود روی آن کار کرد به شرط آنکه هر دو طرف خواهان باشند. گروهی که میخواهند آموزش بدهند و گروهی که میخواهند آموزش ببینند. گاهی اوقات ما تلاش زیادی میکنیم و زمان میگذاریم برای آموزش اما طرف مقابل احساس میکند نیازی به این آموزشها ندارد. قتلهای ناموسی در خیلی از موارد مسکوت میماند و در مورد آن صحبتی نمیشود. اما وجود دارد و نمیتوان آن را نادیده گرفت.
موضوع فعالیتهای شما چیست؟
موضوع فعالیتهای ما توانمند سازی و توان افزایی جوامع محلی است که بخش اعظم مخاطبان ما زنها هستند. توسعه پایدار جزو برنامههای ثابت ما بوده و هست اما نسبت به گذشته کمی تغییر استراتژی داشتهایم. در گذشته ما احساس میکردیم نیاز بیشتری به آموزش حقوق و قوانین داریم اما به مرور به سمت توانمند سازی و اشتغال و کارآفرینی به ویژه برای زنان رفتیم. اگر ما دورههای ارشد را در رابطه با این کارگاهها گذرانده باشیم خودمان کارگاه را برگزار میکنیم. مثل ظرفیت سازی، ظرفیت سنجی، تسهیلگری، آموزشهای روز جامعههای محلی... کارگاههایی که خودمان آموزش آن را ندیده باشیم از مراکز دیگر مدرس میآوریم که معمولا از تهران هستند. کلاسها در دفتر خودمان برگزار میشود اما اگر تعداد بیشتر از ظرفیت دفتر باشد سالن میگیریم. در روستاها معمولا فضای آموزشی وجود ندارد و ما معمولا در کتابخانه و مساجد تدریس میکنیم البته امکانات آموزشی را خودمان تهییه میکنیم. دورههای دیگری نیز داریم مثل آموزش کارآفرینی که طبق آخرین متد سازمان جهانی کار (SIYB) آموزش داده میشود که بصورت کلی تنها سی نفر در استان کردستان مربی آن هستندکه پانزده نفر آنها از موسسه ما هستند. ما الگوی آموزش کارآفرینی روستایی را خودمان تدوین کردیم. میشود گفت اولین گروهی هستیم که در این حوزه کار کردیم. در شاخههای دیگر هم ما کلاس و کارگاه داریم. گاهی اوقات باید مسائل را پایه ایی آموزش بدهیم و کلاس برگزار میکنیم و گاهی نیز نیاز به برگزاری کارگاههای آموزش حس میشود برای مثال در زمینه خشونت علیه زنان، آموزش آشنایی با حقوق و قوانین که در آن صورت ورک شاپ میگذاریم.
در راهی که تا امروز طی کردهاید با مشکلات امنیتی و خط قرمزها رو به رو نشدهاید؟
در دورهٔ هشت ساله اقای احمدینژاد برنامههایی که برای زنان تعریف میشد حساسیت خاصی روی آن بود. مثلا اگر ان جی اوها میخواستند به مناسبت روز جهانی زن مراسمی بگیرند با آن موافقت نمیشد. کلا رویکرد دولت آن زمان این بود. ما در این هشت سال حتی یک نشست در حوزه زنان نداشتیم. هر جا که دولتیها حضور داشتند صحبت از مسائل زنان با تمسخر رو به رو میشد. در دوران اصلاحات اینطور نبود. فعالیت در زمینه حوزه زنان بسیار فراگیر بود. واضح و شفاف گفته بودند ما با این نوع برنامهها مشکل داریم. برخی از ان جی اوها در آن دوره به دلیل فعالیتهای اینچنینی نتوانستند به کار خود ادامه بدهند و دچار مشکل شدند. صراحتا اعلام کرده بودند اگر انجمنی بخواهد در این زمینهها ورود کند با آن برخورد میکنیم. روز جهانی زن یا بحث خشونت علیه زنان از خط قرمزها بود. میگفتند همچین چیزی اصلا وجود ندارد. خشونتی نداریم! هر فعالیتی در حوزه زنان به غیر از بحث اشتغال از جمله آموزش حقوق زنان خط قرمز بود. چون میدانستند در زمینه آموزش ماده قانونها زنان متوجه میشدند که خیلی از مشکلات زنان مربوط به همین قوانین است. ما در همان زمان دو یا سه پروژه در رابطه با زنان داشتیم که حول محور اشتغال تعریف کردیم و خوشبختانه تذکری نگرفتیم اما موظف بودیم به نهاد نظارتیمان اطلاع بدهیم که در حال چه کارهایی هستیم. البته این نکته را هم بگویم که من مخالف فعالیت سیاسی در ان جی اوها هستم. ان جی او نباید کار حزبی انجام بدهد و از نظر من باعث آسیب به انجمنها میشود. این را هم بگویم که ما یک مورد داریم که میتوان آن را استثنا کرد. مسائلی که برمی گردد به هویت قوم کرد همیشه همراه با حساسیت بوده است. مثلا انجمن فرهنگی ایی که در رابطه با زبان مادری فعالیت میکند روی آن حساس میشوند. بالای نود درصد از این انجمنها واقعا کاری جز آموزش زبان مادری انجام نمیدهند اما با مشکلاتی مواجه میشوند. بازخواست میشوند و باید جوابگو باشند.
بعد از روی کار آمدن حسن روحانی وضعیت انجمنها تغییری کرده است؟
در حال حاضر فضا واقعا تغییر کرده است. در دو سال گذشته رویکرد دولت با دولت قبلی کاملا متفاوت بوده است و معاونت امور زنان معتقد است که باید در حوزه زنان فعالیتها بیشتر شود. میشود گفت به نوعی اصلاح طلبان در این حوزه ایدهپردازی میکنند. همین چند هفته گذشته ما با معاونت امور زنان نشستی داشتیم و من در رابطه با انجمنی که در دولت قبلی دچار مشکل شده بود صحبت کردم و ایشان همان جا به نماینده استانداری سنندج گفتند که شما باید حمایتگر باشید و ما خط قرمزی برای فعالیت در حوزه زنان نداریم. در دو سال گذشته ما در رابطه با حقوق زنان و خشونت علیه زنان و آموزشهای مختلف دیگر برنامههایی داشتیم که بدون مشکل برگزار شد. حتی از دفتر امور اجتماعی بانوان این برنامهها اجرا شده است. مسائل زنان در این دولت جزو اولویتها است. از انجمنها درخواست کردهاند که پروژههایشان را تعریف کنند و گفتهاند که از شما حمایت خواهیم کرد و در عمل هم نشان دادهاند که حامی هستند. برنامههای مختلف و کارگروههای مختلفی را به این حوزه اختصاص دادهاند. بحث کارآفرینی زنان بسیار مورد توجه قرار گرفته است. امیدوارم که به همین شکل ادامه پیدا کند. برای نمونه در حال حاضر ورک شاپهایی در حال برگزاری است با همکاری معاونت امور زنان و دانشکده روابط عمومی وزارت خارجه در رابطه با ارتقا سطح روابط عمومی و ارتباطات برای انجمنهای زنان.
چه تعدادی از افراد همراه شما فعالیت میکنند؟
ما حدود صد و بیست عضو داریم. بیست نفر هم افتخاری هستند و بیست نفر دیگر نیز بصورت ثابت در دفتر داریم که پروژهها را با هم جلو میبریم. ما گروههای هدف هم داریم که بر اساس اهداف پروژهها تعریف میشوند. برای مثال ما در حال انجام پروژه ایی هستیم درسنندج که در آن محله حدود هفتاد هزار نفر جمعیت وجود دارد. یک سوم آنرا هم بخواهیم پوشش بدهیم میبینید که جامعهٔ بزرگی میشود. اما در کلاسهای آموزشی سقف افراد بین پانزده تا بیست نفر است. دفتر مرکزی ما در سنندج است اما در پروژههایی که نیاز دارد به شهرهای دیگر برویم دفتر موقت میزنیم.
آدرس: کردستان. سنندج خیابان فلسطین. کوچه حکمت ۳. پلاک ۲۹۷
تلفن: ۰۸۷۰۳۲۳۶۱۸۳
www. zhiar. org
شماره حساب: ۱۰۰۵۷۰۵۱۳ بانک ملت شعبه ۱۷ شهریور سنندج