در تاریخ بردهداری در ایران، نام خواجهها شناخته شده است. خواجهها در میان بردگان، گروهی مخصوص و متنفذ بودند که در ابتدای جوانی -۷ تا ۱۰ سالگی- و پیش از فروش به صاحبان نهایی خود، اخته میشدند. معمولاً بین ۸ تا ۱۶ سالگی خواجهها، بر اساس سن و میزان تحصیلات، به قیمتی گزاف به فروش میرسیدند.
هنگام بار عام، خواجههای کوچک ۱۰ تا ۱۴ ساله پشت سرشاه میایستادند؛ کودکانی زیبا که انگاری مجسمههایی از مرمر بودند، دستها را بر روی شکمها و سرها را بالا نگه میداشتند و مستقیم به جلو نگاه میکردند.
علاوه بر این شیوه بردگی، درباره ایران دوره قاجار هم روایتهایی وجود دارد که والدین فقیر آن دوران، با فروش فرزندان خود به بردهداری کمک میکردند. چنین معاملاتی در ارمنستان، جنوب ایران و کردستان صورت میگرفت.
با اینکه با تصویب قوانین ضدبردهداری، دیگر کودک خواجهای وجود ندارد، اما بردهداری مدرن، به شکلهای مختلفی کودکان را در نقش برده به کار میگیرد و فروش کودکان همچنان وجود دارد.
گزارش جهانی بردهداری در سال ۲۰۱۶، بردهداری مدرن را «گرفتن آزادی و نقض حقوق دیگران» تعریف میکند. به این ترتیب که فردی، اختیار و حق خود را بر بدنش از دست بدهد، حق انتخاب یا امتناع از کار اجباری را نداشته باشد و آزادی او سلب شود، مورد خشونت، تهدید و سوءاستفاده قرار بگیرد و امکان تغییر شرایط خود را از نداشته باشد. سازمان ملل متحد میگوید که هرچند اشکال و فرمهای بردهداری سنتی و مدرن بسیار متفاوت است اما نقض حقوق بشر و کرامت انسانی نقطه مرکزی و قلب هر دو شیوه است.
ایران با ۴۹۵۳۰۰ نفر قربانی، در رتبه بیستم شاخص جهانی بردهداری مدرن قرار دارد. این تعداد حدود شش دهم درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهد. همچنین ایران به عنوان یکی از سهلانگارترین کشورها در زمینه مقابله با بردهداری مدرن شناخته شده است.
بردگی مدرن و کودکان
کنوانسیون حقوق کودکان، مصوب سال ۱۹۸۹، هر انسان زیر ۱۸ سال را کودک میداند. با در نظر گرفتن سن کودکی، بسیاری از کودکان ایران و جهان، قربانی بردگی مدرن هستند. ازدواجهای زودهنگام کودکان، کودکان کار، کودکان قربانی قاچاق انسان و قاچاق جنسی، کودکان سرباز و … همه مصداقهایی از بردگی کودکان هستند.
کودکانی که مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و در پورنوگرافی، فحشا، فعالیتهای غیرقانونی برای حمل و نقل مواد مخدر و سایر کارهای غیرقانونی به کار گرفته میشوند، کودکانی که مجبور به گدایی یا دزدیهای کوچک میشوند، کودکانی که مجبور به کار اجباری در صنایع کشاورزی، کارخانهها، ساختمانسازی، کورههای آجرپزی، معادن، رستورانها و مناطق توریستی هستند، همه در شمول بردگی مدرن قرار میگیرند.
علاوه بر اینها، از برخی از کودکان در مناطق جنگی به عنوان سرباز استفاده میشود و علاوه بر استفاده از آنها در امور نظامی به کارهایی مانند بارکشی واداشته میشوند یا اگر دختر باشند آنها را به اجبار به ازدواج جنگجویان در میآورند.
بر اساس گزارش یونیسف، ۳۰۰ هزار سرباز کودک در ۳۰ منطقه جهان در بردگی و اسارت هستند که سن برخی از آنها حتی کمتر از ۱۰ سال است.
کار کودکان، بردگی آشکار معاصر
صندوق بینالمللی کمک به کودکان سازمان ملل متحد یونیسف، کار اجباری کودکان را اصلیترین نگرانی خود در زمینه مبارزه با بردهداری نوین میداند. کریستوف بولیراک، سخنگوی یونیسف میگوید: «ماموران سازمان ملل واژه بردهداری را با احتیاط به کار میبرند ولی واقعیت این است که اجیر کردن کودکان که معمولاً با سوء استفاده جنسی نیز همراه است، یکی از اشکال بردهداری به شمار میآید.»
در ایران از دیرباز از برخی کودکان برای انجام کارهای خانگی استفاده میشود. این کودکان ساعتهای طولانی، در شرایط غیر بهداشتی مجبور به کارند و در ازای دستمزد اندک و گاهی در ازای قرض و بدهی خانواده مجبورند در منازل اربابان خود کار کنند. این نوع بردگی در برخی استانهای ایران مثل استانهای شمالی تا امروز مشاهده میشود.
براساس گزارش سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۲، ۱۶۸ میلیون کودک کار وجود دارد که بین سنین ۵ تا ۱۷ سال قرار دارند. ۵ درصد از کودکان کار در شرایط غیر قابل تحمل و مرگبار قرار دارند. در ایران آمار دقیقی از کودکان کار وجود ندارد اما بر اساس برخی از گزارشهای جدید، بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار در این کشور وجود دارد که این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود. کودکان کار در ایران، گاه دستفروشان سادهای در چهارراههای شهرهای بزرگ هستند، گاه گدایانی پراکنده در خیابان و گاه کارگران ارزان کورهپزخانهها و کارگاههای غیرمجاز. برخی از این کودکان را والدین معتاد هنگام تولد به کارفرمایانی فروختهاند که آنها را برای گدایی و کار در شبکههای توزیع مواد مخدر و فعالیتهایی از این دست به کار میگیرند.
اما برخلاف تصور رایج، الزاماً همه کودکان کار، سازمان یافته نیستند و برخی از خانوادهها به ویژه مهاجرین برای تامین مخارج زندگی خود به ویژه در شرایط رکود اقتصادی کودکان خود را مجبور به کار میکنند. گدایی اجباری کودکان، به ویژه کودکان افغانستانی، اذیت و آزار فیزیکی و روانی و اعتیاد از روشهایی است که برای نگه داشتن این کودکان در بردگی مدرن به کار گرفته میشود.
پسران مهاجر عموما افغانستانی، برای کار اجباری در کشاورزی و ساختمان به کار گرفته میشوند و در مواردی در خطر سوءاستفاده جنسی کارفرمایان هم قرار دارند.
تمام اشکال بردهداری نوین در مورد کودکان، در قوانین ایران قابل پیگیری قضایی است؛ هرچند که پیچیدگی باندهای بردهداری کودکان و ناکارآمدی قانون و دستگاههای مرتبط، در بسیاری موارد امکان تعقیب باندهای بردهداری کودکان را از دستگاه قضایی ایران میگیرد. با این حال، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در ماده دوی خود «هر نوع اذیت و آزار کودکان و نوجوانان را که موجب شود به آنان صدمه جسمانی یا روانی و اخلاقی وارد شود»، ممنوع کرده و بدون نیاز به شاکی خصوصی توسط مدعی العموم قابل پیگیری میداند.
ماده ۶ این قانون نیز «همه افراد، موسسات و مراکز» متصدی سرپرستی کودکان و نوجوانان را ملزم کرده است تا هر گونه موارد سوءاستفاده را به مقامات ذیصلاح گزارش دهند.
این در حالی است که اغلب موارد سوءاستفاده از کودکان به دلایل عرفی هرگز گزارش نمیشود.
بردگی جنسی
در مورد دختران، بردگی مدرن صورت ویژهای دارد. یکی از مهمترین شکلهای آن ازدواج اجباری در سنین بسیار پایین است. در بسیاری از این ازدواجها، دختربچهها در واقع به عنوان نیروی کار به خانواده همسر خود فروخته میشوند یا در ازای قرض و بدهی به عقد طلبکار در میآیند. بر اساس برخی از آمارها، در حال حاضر ۴۳ هزار ازدواج دختربچه های ۱۰ تا ۱۵ ساله در ایران وجود دارد.
اما در گزارش سال ۲۰۱۵ وزارت امور خارجه امریکا در زمینه قاچاق انسان در سطح جهان آمده است که در فاصله سالهای ۲۰۱۵-۲۰۰۹، زنان و دختران به طور فزایندهای از مسیر ایران به کشورهای حوزه خیلج فارس برده شدهاند تا در اختیار گروههایی قرار بگیرند که این زنان و دختران را به اسارت جنسی میگیرند یا به ازدواج اجباری وا میدارند.
سوءاستفاده از کودکان برای پورنوگرافی یکی دیگر از شیوههای بردهداری نوین در جهان است. درباره اینکه چه تعداد کودک در ایران در فضای مجازی مورد سوءاستفاده جنسی بزرگسالان قرار میگیرند آماری در دست نیست و تنها زمانهایی که نمونهای از این نوع بردهداری مورد پیگرد قانونی قرار بگیرد، میتوان درباره آن اطلاعاتی کسب کرد.
قانون جرائم رایانهای ایران در بند د ماده ۲۸ خود در فصل صلاحیت، جرائم رایانهای متضمن سوء استفاده از اشخاص کمتر از ۱۸ سال را، اعم از آنکه مرتکب یا بزهدیده ایرانی یا غیر ایرانی باشد، در دادگاههای ایران قابل رسیدگی میداند.
اما این قانون هم چون مشخص نکرده که در صورت گزارش نشدن این نوع سوءاستفادهها به چه نحوی میتوان سرپرستان کودک را مورد تعقیب قرار داد، امکان پیگیری چندانی باقی نمیگذارد.