۵۷ کشور اسلامی عضو سازمان کنفرانس اسلامی در ۲۱ ژوئیه ۱۹۹۰ در قاهره گرد هم آمدند و بیانیهای ۲۵ مادهای را با عنوان 'اعلامیه حقوق بشر اسلامی' تدوین کردند؛ اما با وجود تصویب این اعلامیه در بیشتر کشورهای اسلامی، از جمله جمهوری اسلامی ایران، نقض حقوق بشر به اشکال مختلف در این کشورها به وقوع میپیوند. برای مثال، ایران در رتبه دوم جهانی از نظر تعداد اعدامهای سالانه و همچنین یکی از پنج زندان بزرگ جهان برای روزنامهنگاران است.
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و رئیس کانون مدافعان حقوق بشر، در مورد پیشینه تدوین و تصویب اعلامیه حقوق بشر اسلامی به 'حقوق ما' گفت: «بعد از انقلاب ۱۳۵۷ در کنفرانس سران کشورهای اسلامی که در قاهره برگزار شد، اعلامیه اسلامی حقوق بشر به تصویب رسید و باید بگویم که یکی از کشورهایی که بسیار تلاش می کرد این اعلامیه تهیه و تصویب شود، دولت ایران بود.»
او افزود: «علت این امر هم این بود که دولت ایران به علت نقض مستمر حقوق بشر بعد از انقلاب و فجایعی که در دهه ۶۰ در ایران اتفاق افتاد، به شدت مورد انتقاد بینالمللی بود و برای این که پاسخی به انتقادات بحق و بجای جامعه بینالملل داشته باشد، استناد میکرد به نسبیت فرهنگی و میگفت ما مسلمان هستیم و ضوابط حقوق بشر برای کشورهای اسلامی قابل اجرا نیست و ما بایستی حقوق بشر خودمان را داشته باشیم. به دنبال این فکر نادرست، وزرای امور خارجه کشورهای اسلامی در قاهره، اعلامیه اسلامی حقوق بشر را تصویب کردند.»
برنده جایزه صلح نوبل، اعلامیه حقوق بشر اسلامی را از چندین جهت، نادرست و مشکل ساز میداند و میافزاید: «اگر مسلمانان به خودشان اجازه میدهند که به مناسبت مذهبی که دارند اعلامیه جداگانهای بنویسند، بنابراین برای پیروان سایر ادیان هم بایستی [این حق را] قائل باشند و از این پس شاهد اعلامیه بودایی حقوق بشر، اعلامیه یهودی حقوق بشر، اعلامیه هندویی حقوق بشر و هزاران اعلامیه حقوق بشر دیگر باید باشیم و در چنین شرایطی اساساً دیگر حقوق بشر و حقیقت نهفته در آن محو میشود. از جهت عملی نیز به نفع کشورهای اسلامی نیست؛ زیرا اگر همت کشورهای اسلامی بر از بین بردن حقوق بشر باشد، در این میان آن حکومت و مردمی ضرر میکنند که مسلمان هستند زیرا آنها ضعیفتر هستند. وقتی قرار باشد رابطهای برای این رفتار وجود نداشته باشد، آن کشور ضعیفتر ضرر میکند و از جهت مبانی نظری هم باید بگویم که اعلامیه حقوق بشر و ضوابط آن برآمده از فرهنگها و افکار انسانی و قابل انطباق با هر مذهب و مرام و فرهنگی است و نسبیت فرهنگی در ضوابط حقوق بشر مطلقاً جایی ندارد، یعنی ما نمیتوانیم یک عده از مردم را به حال خود رها کنیم و بگوییم میتوانیم سنگسار بکنیم؛ میتوانیم قطع دست دزد داشته باشیم، میتوانیم هر زندانی عقیدتی را به جرم ارتداد، بکشیم زیرا مذهبی که ادعا میکنید این چنین میگوید، بر شما حکومت میکند.»
رئیس کانون مدافعان حقوق بشر تأکید کرد: «در عین حال فراموش نکنید که جهان اسلام بسیار متنوع است، بیش از یک میلیارد مردم جهان مسلمان هستند و اسلام براساس تفسیری که از مذهب ارائه میشود، در هر کشوری رنگ و بوی خاصی دارد. بنابراین، هم از جهت نظری و هم از جهت عملی و هم از جهت تبعیضهایی که برای مسلمانان میتواند داشته باشد، صد در صد با اعلامیه حقوق بشر اسلامی مخالف هستم و آن را یک امر بیهوده و عبث میدانم.»
عبادی در ادامه معتقد است: «اساساً حقوق بشر اسلامی در جهان جا نیفتاد، حتی کشورهای اسلامی هم دیگر بعد از چند سال خجالت میکشیدند به این اعلامیه استناد کنند اما وضعیت دولت ایران فرق میکرد؛ چون دولت ایران روز به روز بیشتر مرتکب نقض حقوق بشر میشد، کسانی مانند محمد جواد لاریجانی که ظاهراً مدعی حقوق بشر هم هستند، در کمال شهامت به سازمان ملل متحد میروند و با افتخار اعلام میکنند: "بله! ما سنگسار میکنیم چون در شریعت اسلام آمده است." در حالی که میدانیم سنگسار در بیش از ۹۵ درصد از کشورهای اسلامی منسوخ شده و فقط کشورهای معدودی مثل ایران و عربستان سعودی سنگسار را اجرا میکنند یا قصاص یا بریدن دست دزد، فقط ایران و عربستان سعودی و احیاناً چند کشور دیگر مثلاً یمن و جیبوتی ممکن است این مجازاتها را اجرا کنند اما در بیش از ۹۰ کشور اسلامی این مجازاتها از بین رفته است.»
او در ادامه به موضوع جهانشمول بودن اعلامیه جهانی حقوق بشر تأکید میکند: «همان طوری که گفتم حقوق بشر، جهانشمول است و قابل انطباق با هر فرهنگ و مسلک و مرامی برآمده از مذاهب مختلف و کشورهای اسلامی در جوامع اسلامی باید خودشان را با این ضوابط وفق بدهند و از سوی دیگر با تفسیر درستی از اسلام میبینیم که کاملا میتوانیم به این ضوابط عمل کنیم و احترام بگذاریم.»
برنده جایزه صلح نوبل با تأکید بر این موضوع که ایران به خاطر سیاست خارجی غلطی که در پیش گرفته است، اساساً روز به روز بیشتر منزوی میشود، به حمایت بی دریغ ایران از بشار اسد و سرپوش گذاشتن بر روی بزرگترین جنایت قرن، یعنی کشتار مردم بیگناه سوریه و تحریک شیعیان سایر کشورها از جمله نیجریه، بحرین، یمن و عربستان اشاره میکند که باعث انزوای دولت ایران در عرصه بینالمللی شده است.
به گفته وی، «اصولاً ایران برخلاف آرزویی که از سال ۱۳۵۷ داشت که رهبر جهان اسلام شود، روز به روز از این آرزو فاصله بیشتری میگیرد، به خاطر سیاستهای غلط داخلی و خارجی، بنابراین لیدر جهان اسلام، ایران نیست. ایران دست و پا میزند برای این که در زمینه نقض حقوق بشر، استدلالی برای خود بیابد و در این ارتباط، متمسک میشود به ضوابط حقوق بشر اسلامی و اعلام میکند: "ما اعلامیه جهانی حقوق بشر را قبول نداریم بلکه اعلامیه اسلامی حقوق بشر را قبول داریم." به همین دلیل هم نهادی در ایران تاسیس کردهاند به نام «حقوق بشر اسلامی» که در زمان ریاست آقای یزدی در قوه قضاییه تأسیس شد و آقای ضیائیفر به عنوان مدیر اجرایی، سالهاست که این نهاد را اداره میکند و بسیار جالب است بگویم که اولین محلی که دولت ایران برای حقوق بشر اسلامی تأسیس کرده بود، یک آپارتمان مصادرهشده بود واقع در ساختمان دوما در انتهای بلوار آفریقا؛ یعنی حقوق بشر اسلامی سالها در یک ساختمان مصادرهای و غصبشده دفتر داشت و البته بعدها برای دادن وجاهت بیشتر به این نهاد، آن را به یک ساختمان دولتی دیگر منتقل کردند.
به هر حال حقوق بشر اسلامی هیچ وقت نتوانست جای خودش را باز کند و عملکرد مثبتی داشته باشد؛ چرا که معتقد به مبنای درستی نیست. مبنای عمل، بایستی اعلامیه جهانی حقوق بشر باشد بنابراین حقوق بشر اسلامی ایران هم چون بر سکوی غلطی بنا شده است، هیچوقت نتوانست وظیفه خودش را به درستی انجام دهد.»
این مصاحبه در شماره ۶۵ مجله «حقوق ما» منتشر شده است. برای مشاهده یا دریافت فایل پیدیاف مجله، از این لینک استفاده کنید.