/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

نیک آهنگ کوثر: کارتونیست حق دارد علیه همه ناقضان حقوق بشر موضع بگیرد

6 ژوئن 23 توسط مجله حقوق ما
نیک آهنگ کوثر: کارتونیست حق دارد علیه همه ناقضان حقوق بشر موضع بگیرد

جواد عباسی توللی؛ مجله حقوق ما: بر پایه اعلام سازمان‌های حقوق بشری از جمله «کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان»، از آغاز خیزش سراسری مردم ایران علیه حکومت جمهوری اسلامی در سال ۱۴۰۱ بدین سو، دست‌کم ۱۰۷ هنرمند در سراسر کشور، به دست نهادهای امنیتی، بازداشت و زندانی شده‌اند. همچنین، انجمن قلم آمریکا - PEN - در جدیدترین گزارش خود، ایران را بزرگ‌ترین زندان برای نویسندگان، به‌ویژه نویسندگان زن دانسته است.

حکومت جمهوری اسلامی ایران، از نخستین روزهای شکل‌گیری تاکنون، نه تنها به موازات پاکسازی‌ها و ایجاد ممنوعیت کاری برای هنرمندان و نویسندگان، دستگاه‌های دولتیِ مختلفی هم برای کنترل و سانسورِ آثار هنری ایجاد کرده، بلکه قوانین سخت‌گیرانه‌ای درباره رعایت حق آزادی بیان هم به‌تصویب رسانده است.

در اصل ۲۴  قانون اساسی، درباره حدود آزادی بیان چنین آمده است: «نشریات و مطبوعات در بیان مطلب آزادند، مگر آنکه مخل مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند...» همچنین، در اصل ۱۷۵ قانون اساسی هم آمده است: «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور باید تأمین گردد». در بند ششم از اصل دوم قانون اساسی هم آزادی انسان به مسئولیت او در برابر خدا منوط شده است.

با رجوع به مفاد مندرج در قانون اساسی ایران می‌توان نتیجه گرفت رعایت حق آزادی بیان به عبارات مبهمی نظیر «مخل مبانی اسلام» و «مسئولیت در برابر خدا» مشروط شده است.

 

این گفت‌و‌گو را در شماره ۱۹۶ مجله حقوق ما بخوانید

 

مجله حقوق ما، در پیوند با موضوع «حق آزادی بیان در هنر» با نیک آهنگ کوثر، کارتونیست و روزنامه‌نگار ایرانیِ ساکن آمریکا و برنده نشان افتخار شجاعت در کاریکاتور مطبوعاتی جهان گفت‌و‌گو کرده است.

 

  • در ایران، شما را به‌عنوان کارتونیست می‌شناسند، لطفا درباره چالش‌هایی که یک کارتونیست در حرفه خود با آن مواجه می‌شود، توضیح دهید.

به عنوان یک کارتونیست که بارها تهدید و بازجویی شد و رئیس دادگاه مطبوعات(سعید مرتضوی) هم دنبال اثبات اتهام «سب النبی» بود که می‌توانست بدل به حکم اعدام من بشود، می‌توانم بگویم که ریسک فعالیت به‌عنوان کارتونیست رسانه‌ای بسیار بالا است.  یک شوخی فراتر از مرزهای محافظه‌کاری از سوی کارتونیست می‌توانست باعث تعطیلی و توقیف رسانه شود و نتیجه‌اش زندان و نیز بیکاری ده‌ها همکار ‌بود، که فشار روانی آن برای طراح بسیار بزرگ‌تر از چیزی است که ممکن است فکرش را بکنید.

بعد از ماجرای «استاد تمساح» تا مدت‌ها سلاح سرد با خود حمل می‌کردم و نیز در مقطعی از وسیله نقلیه عمومی مثل اتوبوس استفاده نکردم. تعداد سفرها و مهمانی‌هایی که رفتم به شدت کاهش یافت و نگرانی‌هایم برای اعضای خانواده بیشتر از پیش بود. اگر زمانی به عنوان کارتونیست، دغدغه‌ام کشیدن کارتون‌های ابتکاری و بامزه بود، بعد از واقعه‌ای که زندگی‌ام را تغییر داد، حفظ روزنامه، کاهش نگرانی همکاران و خانواده مانند شمشیری بالای سرم بود، در زمانی که نمی‌خواستم خودسانسوری هم بکنم.

هر بازجویی و تهدیدی، فشار روانی را بیشتر می‌کرد و یک بار هم کار من به آی‌سی‌یو کشید و چهار روز مهمان پزشکان و پرستاران بودم.

 

  • شما در ایران، با چندین مجله و روزنامه همکاری داشته‌اید. در ایرانِ تحت لوای حکومت جمهوری اسلامی، یک کاریکاتوریست تا کجا مجاز است و تا چه میزان از حق آزادی بیان برخوردار است؟

میزان آزادی عمل کارتونیست‌ها در جمهوری اسلامی در دوره‌های مختلف متفاوت بوده است. در ابتدای انقلاب تا پیش از جنگ، گاه شاهد کشیده شدن طنزآمیز کسانی چون آیت‌الله خلخالی هم بوده‌ایم،  حتی کارتون تعدادی از نظامی‌ها هم منتشر شد، اما بعد از آغاز جنگ در ۱۳۵۹ و تشدید سرکوب‌های سیاسی در سال ۱۳۶۰، دایره سانسور بسیار تنگ شد.

در دوران جنگ، بعضی از کارتونیست‌ها به حکومت نزدیک‌تر شدند و به دشمنان سیاسی حاکمیت، و همچنین قدرت‌های خارجی و سران عراق می‌تاختند. آثار برخی از این افراد بر دیوارهای شهرها هم نقش می‌بست.

در سال ۱۳۶۹، با آغاز به کار هفته‌نامه گل‌آقا، فضای طنز اندکی بازتر شد و چهره‌های کاریکاتوری وزرا بر جلد این نشریه نقش بست. با این حال، کشیدن کاریکاتور و طنزهای کارتونی روحانیون دچار ممنوعیت نانوشته‌ای بود و همچنین مقام‌های نظامی و امنیتی هیچگاه به صفحات گل‌آقا و نشریات دیگر راه نیافتند.

در سال ۱۳۷۲، یک کاراکتر در ماهنامه همشهری (شیخ ابوشلیل) که بیشتر شبیه خود طراح (خودم) در کنار طنزهای داریوش کاردان منتشر می‌شد نزدیک بود عامل دردسر شود، چرا که مطلب داریوش کاردان ناخواسته موضع سید علی خامنه‌ای را هدف قرار داده بود.

شاید عده‌ای هنوز مرا با کارتون «استاد تمساح» بشناسند، چرا که شباهت اسمی و وزنی «استاد تمساح» و «استاد مصباح» به نحوی باعث بروز یک بحران جدی پیش از انتخابات مجلس ششم شد و کار مرا هم به دادگاه مطبوعات و مرتضوی و بند ۲۰۹ اوین کشاند. با آنکه مطابق قانون هیچ تخلفی از من سر نزده بود، اما تاثیر کارتون بر فضای سیاسی باعث دخالت آیت‌الله خامنه‌ای برای پایان دادن به تحصن چهار روزه طلاب و علمای حوزه علمیه قم هم شد. تبدیل یک کارتون ساده در زمانی ویژه به مهم‌ترین خبر کشور  در طول هفته‌های پیش از انتخابات مجلس حساسیت روی حرفه کارتون مطبوعاتی را نیز بالا برد.

بر اساس تجربه می‌توانم بگویم که محدودیت‌ها بسته به سیاست‌ها و خطوط قرمز مقطعی تغییر کرده و گاه کارتونیست‌ها امکان انتقاد از مقام‌های بالا را داشته‌اند و گاه حتی زورشان به یک نماینده پیشین مجلس هم نرسیده، تا جایی که کشیده شدن اثر مهر بر روی پیشانی یک نماینده سابق، به حکم شلاق علیه این هنرمند بدل شد. یا روشن بودن پس زمینه پشت سر یک مهره شطرنج، مسخره کردن هاله نور احمدی‌نژاد محسوب شده.

 

  • در یک قرن اخیر و به‌ویژه پس از روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی در ایران، بسیاری از هنرمندان و نویسندگان به دلیل جو اختناق و سانسورِ حاکم بر کشور، مجبور به ترک وطن خود شده‌اند. به‌نظر شما، چه چیزی باعث می‌شود، با وجود اینکه این هنرمندان، سال‌ها و دهه‌ها دور از کشور خود باشند، اما حلقه پیوند خود را با سرزمین مادری و دغدغه‌های مرتبط با آن از دست ندهند؟

یک کارتونیست و یا یک طنزپرداز، انسان دغدغه‌مندی است. اگر عشق به ایران نبود، در کشورش با حاکمیت سرشاخ نمی‌شد. اگر برای مخاطبان هم‌زبان کار می‌کرد، به‌راحتی نمی‌تواند همه چیز را فراموش کند و برای مخاطبان کشور میزبان به خلق اثر بپردازد. این کار هم البته بسیار دشوار است. اکثر طنزپرازان و کارتونیست‌ها بعد از خروج از ایران به نحوی برای رسانه‌های فارسی‌زبان قلم زده‌اند که مخاطبان‌شان هم شرایط سیاسی ایران برای‌شان مهم بوده است. در نتیجه این پیوند حفظ شده.

 

  • در قانون اساسی ایران، آزادی به عباراتی مانند « مبانی و موازین اسلام» یا «مسئولیت در برابر خدا» مشروط شده است. به‌نظر شما آیا اساسا می‌توان حقوق بشر، از جمله حق آزادی بیان را برپایه موازین اسلامی تعریف کرد؟

به عنوان کسی که زمانی مبانی دینی برایش مهم بوده، این حساسیت را داشتم که مبادا کارم سو تفاهم ایجاد کند، حتی زمانی که هم که از کانادا برای روزآنلاین کارتون می‌کشیدم، به این فکر می‌کردم که آیا کشیدن کاریکاتور مراجع تقلید با توجه به اینکه بخشی از جمعیت ایران مقلد مراجع هستند، سو تفاهم ایجاد خواهد کرد یا نه، که اتفاقا در همین مورد از چند مرجع سوال کردم و بهتری پاسخ را از آیت‌الله منتظری گرفتم، و شاید کسی باورش نشود که تا سال‌ها، سردبیر روزآنلاین بود که مانع انتشار کاریکاتور مراجع و آیت‌الله خامنه‌ای می‌شد.

اما به عنوان عضو هیات مدیره شبکه جهانی دفاع از حقوق کارتونیست‌ها می‌توانم بگویم که اولا، هیچ محدودیتی نباید برای آزادی بیان وجود داشته باشد، اما سیاست‌های یک رسانه در قبال مخاطبانش را هم نباید نادیده گرفت. بر اساس تجربه‌ام در جامعه کانادا و حساسیت‌های ویژه جامعه مسلمان آن کشور بعد از ماجرای کارتون‌های دانمارکی فکر می‌کنم کارتونیست حق دارد علیه همه نقض کنندگان حقوق بشر و محدود کنندگان آزادی‌های انسانی موضع بگیرد، و قدرت را هدف حمله خودش قرار بدهد. هدف کارتونیست اما اگر زدن انسان‌های بی‌قدرت و در اقلیت باشد، دیگر نقش خود را به عنوان مدافع آزادی و برابری انسانی از دست می‌دهد و ابزار قدرت می‌شود.