/ IHRights#Iran: Hossein Amaninejad and Hamed Yavari were executed in Hamedan Central Prison on 11 June. Hossein was arrested… https://t.co/3lnMTwFH6z13 ژوئن

شماره ۱۱۲؛ حق اعتراض

22 دسامبر 19

مریم غفوری/ مجله حقوق ما

پیشتر در شماره‌های ۵۰ و ۷۱ مجله حقوق ما به مساله «حق اعتراض» پرداخته بودیم. سردبیر وقت در سرمقاله شماره‌های پیشینِ، نوشت:

 

«در طول تاریخ، همواره مردمی بودند که به آن‌چه ظلم یا عمل ناروای حکومت‌گران می‌خواندند، اعتراض کنند. این اعتراض همیشه و در همه‌جا به یک شکل صورت نمی‌گرفت اما پیش از دوران مدرن و آغاز پیدایش جوامع مبتنی بر قوانین مدنی، عمدتاً با سرکوبی خونین مواجه می‌شد.

شماره ۵۰ مجله حقوق ما را از اینجا دانلود کنید

شماره ۷۱ مجله حقوق ما را از اینجا دانلود کنید

در حکومت‌های سلطنت مطلقه، شخص پادشاه عمدتاً سایه‌ای از خدا و مالک جان و مال مردم محسوب می‌شد. کسی را نه یارای اعتراض به سیاست‌های او بود و نه اصولاً حقی برای مملوکان در این زمینه وجود داشت. بردگان به کنار، نه تنها فرودستان اساساً رعیت بودند و حق اعتراض به ظلم احتمالی را نداشتند، بلکه در اغلب نظام‌های فئودالی، شکستن سوگند وفاداری از سوی واسال‌ها نیز امکان نداشت و این حق تنها در اختیار شخص فئودال بود.

 

نخستین گام‌ها در مسیر به‌رسمیت شمرده شدن حق اعتراض به گونه‌ای که امروزه می‌شناسیم‌اش، محصول عصر روشنگری و زیر مجموعه‌ای از «تئوری قراردادهای اجتماعی» است که اندیشمندانی چون توماس هابز، جان لاک، ژان ژاک روسو و ایمانوئل کانت ستون‌های آن‌را ترسیم کردند.

 

در این اندیشه، نوعی قرارداد میان مردم و حکومت‌گران وجود دارد؛ بدین معنا که مردم از برخی امکان‌ها که زندگی آزاد در طبیعت به آن‌ها ارزانی می‌دارد، چشم می‌پوشند و آن‌را به حکومت تفویض می‌کند تا حکومت، امنیت و حقوق دیگر آن‌ها را پاسداری کنند. به زبان ساده، انسان‌ها زندگی آزاد خود را در طبیعت، مقید به قوانینی می‌کنند که به زندگی اجتماعی‌ آن‌ها نظم می‌دهد و مجری آن‌ها، حکومت است. حال، سوال این‌جاست که چه می‌شود اگر حکومت مستقر به ظلم و ضایع‌کردن حقوق شهروندانش دست بزند و در واقع، چنین قرارداد فرضی را نقض کند؟

 

جان لاک، فیلسوف قرن هفدهم انگلیسی و یکی از بسط‌دهندگان تئوری قراداد اجتماعی که بسیاری او را پدر لیبرالسیم کلاسیک می‌دانند، در اثری به نام «دو رساله درباره‌ی حکومت»، به این سوال پاسخ داده و مبحث «حق انقلاب» را پیش می‌کشد. لاک انقلاب را حق مردم علیه حکومتی می‌داند که علیه منافع ملتش عمل کند و در برخی موارد حتی آن‌را «وظیفه» یا «تعهد» شهروندان می‌داد. حق انقلاب در اندیشه‌ی لاک، حافظ حق شهروندان برای مقابله با حکومت است که به استبداد بگرود و زورگویانه آن را ادامه دهد.

 

اندیشه‌های لاک نفوذ قابل توجهی بر تحولات جاری در دنیای غرب گذاشت. از جمله، اعلامیه‌ی استقلال ایالات متحده آمریکا تحت تأثیر آثار او نوشته شد. برخی، یکی از اهداف متمم دوم قانون اساسی آمریکا را که بر حق حمل اسلحه از جانب شهروندان تأکید دارد، حق مقاومت در برابر سرکوب می‌دانند. این متمم از جهت حق حمل سلاح، با اعلامیه‌ی حقوق ۱۶۸۹ انگلیس مشابهاتی دارد.»

 

اما حق اعتراض چگونه حقی‌ست؟ در نظام جمهوری اسلامی و قوانین آن چگونه با حق اعتراض برخورد می‌شود؟

در شماره ۵۰، مژگان غفاری شیروان، محمد اولیایی‌فر، مهرانگیز کار، امیرسالار داوودی، دنا دادبه و بهرنگ زندی را می‌خوانید. در شماره ۷۱ با آرای ناصر زرافشان، نسرین ستوده، محمد سیف‌زاده، عبدالحمید معصومی تهرانی و نقی محمودی در این باره آشنا می‌شوید. 

در شماره ۱۱۲ همین بحث را با نیره انصاری، آزاده پورزند، حسین حق‌مه، احسان حسین‌زاده، پرستو فاطمی، پی گرفته‌ایم. 

از شما دعوت می‌کنم شماره ۱۱۲ را بخوانید و مروری نیز بر شماره‌های پیشین داشته باشید.

فایل پی‌دی‌اف شماره ۱۱۲ مجله حقوق ما